ایران رمان

نسخه‌ی کامل: |+دیــالـــوگــ هــآی مـــآندگــآر +|
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
ساناز (خاطره اسدی) :
من عاشق کارای یواشکی ام ، یواشکی نخ یکیو بگیرم ، یواشکی سوزن بزنم به بادکنک بچه ها توی پارک ...

ولی اگه لو بره دیگه سوختی !!! یواشکی نیست .

همه مردم دنیا ، یه یواشکی واسه خودشون دارن .

آیدا (سوفی کیانی) : ما نداریم

ساناز (خاطره اسدی) : نداریم ؟!؟! ... پس اون بابای منه داره یواشکی واسه خودش میره ؟!؟! ...

اون منم یواشکی نخشو گرفتم ؟!؟!

تازه ، من مطمئنم مامانتم یه یواشکی واسه خودش داره .

آیدا (سوفی کیانی) : مامانم هیچی نداره

ساناز (خاطره اسدی) : آره جون تو !!! آدمای خوبم واسه خودشون یواشکی دارن ،

یواشکی به دیگران کمک میکنن ، یواشکی خرج لباس و جاهاز و خرج بچه یتیما رو میدن !

ببین ، اصن اونی که یواشکی نداشته باشه ، آدم نیست ...

همه آدمای اینجا رو نیگا کن ! همه یه یواشکی واسه خودشون دارن !

یه یواشکی واسه یه آدم خیلی خوبه ، همش خیال میکنی یه چیزی داری که هیچ کس تو دنیا نداره ،

اونوقته که حال میکنی ...


* دیشب باباتو دیدم آیدا/رسول صدر عاملی *


[عکس: 5f2181e06pqlq848r4.jpg]
دنــیـا خـیـلـی کـــَــثـیـفـــه ، بـا اشـکــای ِ تــــــــو هـم تـمـیـز نـمـیــشـه مــــــــــآدر . . .


[عکس: 82642725808949431719.jpg]
[عکس: Dialog-3.jpg]

ببین… دلخوری، باش…
عصبانی هستی، باش…
قهری، باش…
هر چی می خوای باشی باش…
ولی حق نداری با من حرف نزنی… فـهمیـدی…؟
کـوزی : بضـی عشقـآ .. عشق ِ غـیر مـمکنـه .. شـآید تـو قلبـتم نبآید نگـهـشون دآری ..

[عکس: Kuzey-Guney-6.jpg]

[کوزی گـونی]
گلادیاتور (2000)
ماکسیموس: اسم من مکسیموس دسیموس مریدیوس، فرمانده ارتش شمال، ژنرال ارتش فلیکس، خدمتگذار وفادار به امپراطور واقعی، مارکوس ارلیوس. پدر پسر کشته شده، شوهر زن کشته شده، و من انتقامم را خواهم گرفت. در این دنیا یا در دنیای دیگر..


آل پـاچـيـنـو: وقـتـی بـچـه بـودم،دعـا مـیـکـردم کــه خـدا بـه مـن دوچـرخه بـده ...

بعـد فـهـمیـدم کـه تـخـصص ِ خـدا در دادن چـیـزهـای ِ دیـگـه س..

بـخـاطـر هـمیـن یـه دوچـرخـه دزدیــدم و از خــدا تـقــاضا کــردم که مـنــو بـبـخـشـه!!!

[دوچـرخه]



آلفــردو : خستــــــه شــــــدي پــــــــدر ؟


پدر روحانـي: آره.

موقع رفتـن سرازيريـــــه خــدا كمك مي كنــه ولي موقــع برگشتــن خــدا فقطـــ نــگاه مي كنــه..




* سینم ا پارادیزو / جوزپه تورناتوره *



[عکس: gwkb4tqit5w979w9s7ry.jpg]


اردلـان : رهـا چـرا رفـت بـآ فـرزاد دوست شـد اخـه ؟!

مـحـمـد جـوآد : بـبـین تـو خـونـت چـی وآسـش کـم گـذآشـتی کـه تـو خـیـآبـون رفـتـه دنـبـآلـش گـشـتـه ..!!


[مـآدرآنـه]


کـوزی :

اون روی کــآغــَذ هــَنـوز زَنـِـه مـَـنـِـه


نبــآیــَد تـوی غــَمـهــا و سختـیهـا تــَنهــآش بــزارم !



( + یعـنـی مـَن تـو کـَـف معـرفـَتـِشــَم )



" کـوزی ِ گـونـی "
بـزمـجـه ! خـریـت ِ خـودت ُ گـردن ِ خــــُــدا نـنـداز ...

بـبـیـن مـن ُ ؛ آدمـی خـــُــب ، آدم خـود به خـود عـلاقـه داره به کـارِ خـــلافــ ! دسـت ِ خـودشـم نــیـسـت !

خـود ِ خــــُــدا هـم اونـقـدرا کـه مـیـگـن سـخـت گـیـر نـیـسـت ...

بـابـا اگـه خـودشـم از بـیـخ بـا ایـن قـضـایـا مـخـالـفــ بـود ، آلـت ِ جـرم ُ به مـن ُ تـو نـمـیـداد کـه !

بـرو زنـدگـیـتـو بــُـکـن عـــزیـــزِ بــــــــــرادر ... !
[عکس: 38240171482323009260.jpg]



( اسـتـاد پـرویـز پـرسـتـویـی - مـارمـولـکــ )