ارسالها: 36
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۵
اعتبار:
481
سپاسها: 0
0 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
بابا لنگ داز
مهاجران
بچه های کوهستان الپ و ..
روزگاری شاید ز این روز ها یادی کنیم .اشک گرمی اه سردی دادو بیدادی کنیم یاد امروز است
فردا خاطری ناپدید . روزگاری گر یه ارد حرف های خنده دار
ارسالها: 931
موضوعها: 70
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۵
اعتبار:
960
سپاسها: 0
11 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
سفید برفی . دانشگاه هیولاها. بابسفنجی.
خَـستـہ تَــر اَز اونَـم
ڪـہ تـــــو بِـخواے
خـودتـو گُـم ڪُــنــــے
و مَـن دُنبـاݪــت بِـگَردَم! :)
ارسالها: 327
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۵
اعتبار:
2,393
سپاسها: 0
5 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
بابا لنگ دراز.. پسر شجاع.. مجید دلبندم.. زی زی گولو..
باب اسفنجی.. دیو و دلبر
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
ارسالها: 1,483
موضوعها: 79
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۵
اعتبار:
2,404
سپاسها: -5
10 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
پلنگ صورتی
تام وجری
باربی
بی تو اینجا همه در جنس ابد تبعیدند
سال ها هجری و شمسی همه بی خورشیدند
ارسالها: 8
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۵
اعتبار:
508
سپاسها: 0
0 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
بابا لنگ دراز
شهر وحش
«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم ارزوست
گفتند یافت می نشود گشته ایم ما
گفت انچه یافت می نشود انم ارزوست...»
?