۰۲-۱۰-۹۱، ۰۷:۰۴ ب.ظ
پلوتارك نقل ميكند كه آيين پرستش ميترا به توسط دزدان دريايي سيسيلي كه در سال 67 قبل از ميلاد مسيح به اسارت در آمده بودند و به روم برده شد. آيين پرستش ميترا به سرعت در اروپا انتشار يافت و شهرت آن به كرانههاي درياي اژه رسيد و از آن پس ميترا در پهنهي بين هند و درياي سياه مورد پرستش واقع گرديد. رسم پرستش ميترا در قسمتهاي مختلف آسياي صغير گسترش يافت و به هند رسيد و در قرن سوم مسيحي به ايالات شمال غربي هند و گجرات راه پيدا كرد.
در يك نقش برجستهي موجود، آنتيوخوس ( Antiochus ) اول پادشاه كوماگند ( Commagene ) در حالي كه با آرامش دست راست مهر را گرفته ملاحظه ميگردد. نرون ( Nero ) آرزو داشت كه مغان او را به اسرار مهر آشنا سازند. ديوكلتيانوس (ديوكلسين) ( Diocletian ) و گالرييوس ( Galerius ) و ليكينيوس ( Licinius ) معابدي براي مهرپرستي ساختند. ديوكلتيانوس در 307 مسيحي، مهر را رسماً به عنوان حافظ امپراطوري خويش شناخت. به نظر مهر پرستان، مهر به عنوان واسطهي ميان انسان و خدايي كه نشناختني و دست نيافتني است در كار است و جهان را به اسلوب خداي افلاطون آفريده است.
3-2- مفهوم خوارنه (= خره) يا فركياني (كه به نظر ايرانيان مختص شاهان ايران بود) به وسيلهي آيين مهر به اروپا برده شد. هر شاهي اعلام ميداشت كه شوكت شاهانه يا هالهي جلال او، از آسمان بر او فرود آمده است و به اين ترتيب پادشاه، خليفه يا خداي متجسد بشمار ميآمد. همين مفهوم را در عصر ما با كلمهي سرنوشت (destiny) يا به قول عرب قضا مينامند و يونانيان آن را توخه ( tyche ) ميخواندند. جانشينان اسكندر، به منظور تحكيم موقعيت خويش اين مفهوم را پذيرفته و مردم را به تقديس آن برانگيختند. بنايراين، مهر كه قدرت شاهان را رنگي الاهي ميداد مورد استقبال امپراطوران روم قرار گرفت و ايشان به بركت آن خود را صاحب تفضل الاهي ميشمردند.
3-3- پادشاهان هخامنشي به بابل تردد داشتند و فصل زمستان را در آنجا ميگذراندند. الاهيات كلداني مهر را با «شمس» رب النوع خورشيد، آميخت و يگانه ساخت. مهر كه در آيين زرتشتي از خورشيد ممتاز بود از آن پس با خورشيد، يكي شد! و در مراسمي كه روميان بر پا ميداشتند، «خورشيد شكستناپذير» يا سلاينويكتوس ( Sol Invictus ) خوانده شد.
3-4- زروان - اكرانه يا «زمان بيكران»، صفت اهورامزدا است كه آيين مهر، آن را در درجهي اول قرار ميدهد. زمان يا كرونوس، خداي متعادل است. اين خدا در ميان مجسمههاي سنگي همانند هيولايي انساني كه داراي سرِ شير است، نموده شده است. اژدهايي بر بدنش چنبره زده، عصاي قدرت و كليدي از درهاي بزرگ بهشت در دست دارد. اين خدا آفريننده و ويرانگر است. فرشتگان آيين زرتشت كه به همراه مهر به روم انتقال يافتند در قلههاي آفتابي كوه اولومپوس سكني گزيدهاند.
در يك نقش برجستهي موجود، آنتيوخوس ( Antiochus ) اول پادشاه كوماگند ( Commagene ) در حالي كه با آرامش دست راست مهر را گرفته ملاحظه ميگردد. نرون ( Nero ) آرزو داشت كه مغان او را به اسرار مهر آشنا سازند. ديوكلتيانوس (ديوكلسين) ( Diocletian ) و گالرييوس ( Galerius ) و ليكينيوس ( Licinius ) معابدي براي مهرپرستي ساختند. ديوكلتيانوس در 307 مسيحي، مهر را رسماً به عنوان حافظ امپراطوري خويش شناخت. به نظر مهر پرستان، مهر به عنوان واسطهي ميان انسان و خدايي كه نشناختني و دست نيافتني است در كار است و جهان را به اسلوب خداي افلاطون آفريده است.
3-2- مفهوم خوارنه (= خره) يا فركياني (كه به نظر ايرانيان مختص شاهان ايران بود) به وسيلهي آيين مهر به اروپا برده شد. هر شاهي اعلام ميداشت كه شوكت شاهانه يا هالهي جلال او، از آسمان بر او فرود آمده است و به اين ترتيب پادشاه، خليفه يا خداي متجسد بشمار ميآمد. همين مفهوم را در عصر ما با كلمهي سرنوشت (destiny) يا به قول عرب قضا مينامند و يونانيان آن را توخه ( tyche ) ميخواندند. جانشينان اسكندر، به منظور تحكيم موقعيت خويش اين مفهوم را پذيرفته و مردم را به تقديس آن برانگيختند. بنايراين، مهر كه قدرت شاهان را رنگي الاهي ميداد مورد استقبال امپراطوران روم قرار گرفت و ايشان به بركت آن خود را صاحب تفضل الاهي ميشمردند.
3-3- پادشاهان هخامنشي به بابل تردد داشتند و فصل زمستان را در آنجا ميگذراندند. الاهيات كلداني مهر را با «شمس» رب النوع خورشيد، آميخت و يگانه ساخت. مهر كه در آيين زرتشتي از خورشيد ممتاز بود از آن پس با خورشيد، يكي شد! و در مراسمي كه روميان بر پا ميداشتند، «خورشيد شكستناپذير» يا سلاينويكتوس ( Sol Invictus ) خوانده شد.
3-4- زروان - اكرانه يا «زمان بيكران»، صفت اهورامزدا است كه آيين مهر، آن را در درجهي اول قرار ميدهد. زمان يا كرونوس، خداي متعادل است. اين خدا در ميان مجسمههاي سنگي همانند هيولايي انساني كه داراي سرِ شير است، نموده شده است. اژدهايي بر بدنش چنبره زده، عصاي قدرت و كليدي از درهاي بزرگ بهشت در دست دارد. اين خدا آفريننده و ويرانگر است. فرشتگان آيين زرتشت كه به همراه مهر به روم انتقال يافتند در قلههاي آفتابي كوه اولومپوس سكني گزيدهاند.