امتیاز موضوع:
  • 3 رای - 3.67 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان پسرک
#1
پسری بعد از چهار سال مهاجرت و جمع آوری پول به پدرش که شخص پرهیزگاری بود تماس گرفت و از او خواست تا دختری را به عروسی وی برگزیند.
پدر نیز چنین کرد و پسرک با شوق و شور فراوان به کشور بازگشت.
بعد از عروسی نگاه به خانمش انداخت درحالیکه چادر به سرش بود اما او را بد رنگ ترین و زشت ترین دختر یافت.

پسرک بسیار افسرده شده و با خود میگفت که چرا پدرش این دختر را به همسری وی انتخاب کرده درحالیکه او اصلأ زیبا نیست و با همین افسرده گی به خواب رفت.

نیمه های شب خانمش او را از خواب بیدار میکرد اما او پس از بیدار شدن دوباره به خواب میرفت، خانمش باز بیدارش میکرد و او باز هم خواب میرفت بار سوم خانمش به صورتش آب ریخت و پسر بیدار شد.

خانم به شوهرش خطاب کرد:
"میدانم که من اصلأ مورد پسند تو نیستم اما آرزویم عمل کردن به این کلام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بود :

"رحمت خدا بر مردی باد که نیمه های شب خانمش را بیدار کند اگر بیدار نشد روی صورتش آب بریزد و با او یکجا به نماز تهجد بپردازد.
و رحمت خدا به زنی باد که نیمه های شب شوهرش را از خواب بیدار کند اگر بیدار نشد روی صورتش آب بریزد و به او اقتدا کرده نماز تهجد ادا کند."

و در ادامه گفت:
"هدف من از ازدواج تقریبأ عمل به همین حدیث است، آیا با من نماز میخوانی؟!
آیا میشود به تو اقتدا کنم نماز تهجد را با هم بخوانیم؟!
آیا ممکن است مرا به این آرزویم برسانی؟!"
بعد شوهر وضو گرفت و خانم به شوهرش اقتدا نمود و نماز تهجد را خواندند.
سبحان الله همین امر سبب آرام شدن دل مرد جوان و مهر ومحبت شدید نسبت به همسرش شد و دست قضای الهی و تقدیر بر آن شد که آن زن زیباترین زن از دید مردش شد
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
جالب بود اما با عقاید من جور در نیومد
آیا این عقلانیه ادم واسه یه نماز ازدواج بکنهHuh
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
جالب بود..
من عاشق متن های هستم که قران و داستان مخلوت باشه..

ولی با نظر زینب سلطان هم موافقم ..
حداقل میذاشت عاشق بشه بعد ازدواج کنه...
البته اگه عشق بی ریا باشه..dfgh
مشکل اینجاست
هرچه صبورتر میشوی
دنیا پروترمیشود..
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
(۳۰-۰۲-۹۵، ۰۶:۱۰ ب.ظ)زینب سلطان نوشته: جالب بود اما با عقاید من جور در نیومد
آیا این عقلانیه ادم واسه یه نماز ازدواج بکنهHuh
منم نظر تورو دارم یعنی چه اصلا
ادم از طرفش خوشش نیاد و فقط به خاطر نماز
خب اول آخر که اون نمازو میخونی azsx
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
درکش سخته یه کم
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
(۳۰-۰۲-۹۵، ۰۶:۱۰ ب.ظ)زینب سلطان نوشته: جالب بود اما با عقاید من جور در نیومد
آیا این عقلانیه ادم واسه یه نماز ازدواج بکنهHuh
اره خوب اعتقاد که خیلییییی قوی باشهه خوب میشه دیگه
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
متاسفانه دراين زمانه نه ايمان ان زن و نه عقل احساس مرد وجود دارد.
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان تکان دهنده/ یک چشم صنم بانو 1 317 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین صنم بانو 0 242 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان غم انگیز دفتر خاطرات صورتی صنم بانو 1 196 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
23 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۲۳-۰۶-۹۵, ۰۸:۱۹ ب.ظ)، زینب سلطان (۳۰-۰۲-۹۵, ۰۶:۱۰ ب.ظ)، N!rvana (۳۰-۰۲-۹۵, ۱۰:۵۹ ب.ظ)، نويد (۰۵-۱۲-۹۵, ۱۱:۳۰ ب.ظ)، "MJ" (۳۰-۰۲-۹۵, ۱۱:۴۶ ب.ظ)، آشوب (۳۰-۰۲-۹۵, ۰۶:۰۸ ب.ظ)، nza3380 (۰۶-۰۴-۹۵, ۰۹:۲۸ ب.ظ)، صنم بانو (۱۷-۰۴-۹۶, ۱۰:۵۲ ق.ظ)، hanane (۳۱-۰۲-۹۵, ۰۸:۰۰ ب.ظ)، neda94 (۰۴-۰۳-۹۵, ۱۲:۰۶ ب.ظ)، برف سیاه (۲۴-۰۶-۹۵, ۱۲:۲۶ ق.ظ)، ثـمین (۲۳-۰۶-۹۵, ۱۱:۴۳ ب.ظ)، AsαNα (۰۹-۱۲-۹۵, ۰۸:۴۶ ب.ظ)، ft.samadi (۱۷-۰۶-۹۵, ۰۸:۲۰ ب.ظ)، hananee (۲۳-۰۶-۹۵, ۰۸:۱۵ ب.ظ)، Living Corpse (۳۱-۰۴-۹۵, ۰۱:۰۴ ق.ظ)، _AYNAZ_ (۲۴-۰۶-۹۵, ۰۱:۱۸ ق.ظ)، فاطمه سادات1397 (۲۳-۰۶-۹۵, ۰۸:۰۱ ب.ظ)، d.ali (۰۵-۱۲-۹۵, ۰۹:۱۹ ب.ظ)، Land star (۲۴-۱۲-۹۵, ۰۵:۲۰ ب.ظ)، :)nafas (۰۵-۱۲-۹۵, ۱۰:۳۱ ب.ظ)، ستاره ی احساس (۰۵-۱۲-۹۵, ۰۸:۵۲ ب.ظ)، taranomi (۱۱-۰۴-۹۶, ۰۱:۱۱ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان