مسابقه ی "کمک !! من یک نویسنده هستم" بدو بدو بیا تو

[Ar.chly]

بستگی به دیدگاه ها داره یه رمان برا من جذابه و این رمان برا یه فرد دیگه مسخره و الکی
ولی به نظر من مهم ترین ویژگی ها اینها هستن:
1: از نظر نگارشی غلط نداشته باشه
2: به زبان آمیانه جذاب تره و خواننده بیشتر ترغیب میشه که به خوندن اون رمان ادامه بده
3: خنده دار باشه
4: خیلی وارد جزئیات الکی نشن چون خواننده نسبت به این بخش های رمان خنثی هست و عکس العمل خاصی نداره
5: و اگه نوشته طوری باشه که آدم سردرگم بشه به نظر من جذاب تره مثلا آخرای داستان هست و بعد اول داستان شروع بشه(مثلا ازدواج کرده دفتر خاطراتشو برداشته ، داستانای دفتر خاطراتشو برای تو تعریف میکنه و در همون حال اتفاقات اون زمان رو هم می گه
6: دیگه یادم نمی آد

[محـmahyaـیا]

- نویسنده باید موضوع جالبی رو برای نوشته اش قرار بده و از تکراری نوشتن خود داری کنه...
• باید با دقت علائم نگارشی رو متناسب با متن قرار بده...
- احساس و رفتار شخصیت ها باید متناسب با سن شون باشه!
• باید قلمش رو طوری به تایپ در بیاره که خواننده؛ کاملا جذبش شه...
- نباید نوشته هاشو بر خلاف قوانین دین و میهن؛ و حتی انجمن به تایپ در بیاره...
• نویسنده نباید به افراد داخل رمان توهین کنه...
- سعی کنه رمانش با سایر نوشته ها تفاوت داشته باشه ( کسی نتونه پایان رمان رو حدس بزنه )
• سعی کنه رمانش واقعا رمان باشه، نه یادداشت روزانه... (از پله ها پایین رفتم دست و صورتم رو شستم و دلم با دیدن هیکل پسر عموم به لرزه در اومد...این رمانه یا یادداشت روزانه!؟)
- غلط املائی رو حتما ویرایش کنه ...
• سعی کنه متناسب با تمامی دیدگاه ها قلم اش رو به تایپ در بیاره...
- خوانده رو خسته نکنه و عکس العمل تندی به انتقاد هایی که نسبت به رمانش نوشته شده نشون نده...

[s@mir@]

1.انتخاب اسم مناسب
2.سوژه جدید و مناسب
3. شناخت درست و درک موضوعمون
4. نداشتن توضیح اضافی و خسته کننده
5. رسوندن پیام نویسنده
6.استفاده از کلمات سلیس و شیوا

[ملکه برفی]

• در مرحله اول باید نویسنده هدفش رو از نوشتن بدونه . در هر موضوع و کاری داشتن هدف برای انجام دادن اون کار ایجاد انگیزه میکنه. اگه نویسنده هدفی نداشته باشه و صرفا قصدش سرگرم شدن باشه مسلما اثرش از لحاظ کیفیت با اثر نویسنده ای که کار رو جدی گرفته و هدفی داشته تفاوت های زیادی داره .

• هر داستانی سه قسمت اصلی داره : ابتدا یا شروع ، اوج یا میانه ، انتها یا پایان

+ ابتدا : ابتدا یا شروع که از مهم ترین قسمت های هر داستان و رمانی محسوب میشه در جذب خواننده نقش مهمی داره . اکثر خواننده ها با خوندن چند صفحه یا پست از رمان تصمیم میگیرن ادامه رمان رو بخونن یا نه . پس نوشتن این قسمت دقت و خلاقیت زیادی میخواد .
+ میانه یا اوج : این همون بخشیه که خواننده از شروع داستان منتظر بوده تا بهش برسه . اوج باید بتونه انتظارات خواننده رو برآورده کنه . داستان پردازی نویسنده تو این مرحله باید به نهایت خودش برسه . مهمترین بخش داستان این مرحله ست .
+ انتها : .پایان داستان میتونه باز یا بسته و خوش یا تلخ و غمگین باشه که نویسنده باید با توجه به موضوع رمان اون رو انتخاب کنه .

• توی این چند وقت اخیر با رمانهای زیادی مواجه شدیم و می شیم که موضوع خاص و فوق العاده ای ندارن و یا تکراری هستن . یکی از راه های پیدا کردن موضوع رمان خوندنه . رمان خوندن دریچه هایی در ذهن ما که هنوز اونها رو کشف نکردیم باز میکنه ( عجب جمله ای ) .با خوندن رمان های حرفه ای ما میتونیم به یه موضوع کوچیک و شاید کم اهمیت که در اطرافمون اتفاق میفته پر و بال بدیم و به یه موضوع خوب برای نوشتن تبدیلش کنیم .

• بعد از انتخاب موضوع نویسنده باید طرح کلی از داستان بنویسه و قسمت های مهم داستان رو به صورت خلاصه برای خودش مشخص کنه . نویسنده باید برای هر پستی که مینویسنه برنامه داشته باشه یعنی از قبل بدونه چی میخواد بنویسه و آخر رمان قراره چه اتفاقی بیفته .نوشتنِ طرح ، نقش برنامه ریزی رو برای نویسنده ایفا میکنه .طرح به تسلط نویسنده روی رمان کمک میکنه مثلا (( نویسنده بدون داشتن طرح میخواد قسمت بعدی رمان رو بنویسه ، اول باید کلی فکر کنه که در مورد چی بنویسه بعد روی متن کار کنه . در صورتی که با وجود طرح میدونه دقیقا میخواد درباره ی چی بنویسه و فقط روی نوشتن متن رمان تمرکز میکنه )) . البته به جای نوشتنِ طرح میشه اون رو به حالت فلوچارت هم کشید ( من این کار رو انجام میدم )

• برای اینکه رمان قابل باور باشه باید توصیفات دقیقی از افراد و موقعیت ها و ... صورت بگیره به طوری که خواننده واقعا خودش رو در اون موقعیت احساس کنه یا بتونه به وسیله اون توصیف ها اون فرد رو تصور کنه .در صورتی که رمان اول شخص بود نویسنده باید خودش رو به جای شخصیت راوی بذاره وغرق در موقعیت و اتفاقات بشه و بعد داستان رو از زبون خودش بگه نه از زبون شخصیت داستان .

• بهتره در رمان از چند زاویه دید و شیوه ی روایت استفاده بشه . در رمان های اول شخص با اینکه برای خواننده قابل درک تره ولی دست نویسنده برای نوشتن بعضی اتفاقات بسته ست . میشه بعضی اتفاقات رو سوم شخص یا از زاویه دید دانای کل نوشت .

• انتخاب اسم رمان هم همینطور که دوستان اشاره کردند نقش مهمی در جذب خواننده داره .

• اسم شخصیت های رمان باید با وضعیت خانوادگی شون و گاهی با شخصیت فردی شون در رمان هماهنگی داشته باشه . بهتره از اسم هایی که کمتر شنیده میشن یا در مواقعی برای اولین بار شنیده میشن استفاده نشه و به جاش اسم هایی استفاده بشه که به شخصیتشون میاد . البته برای تکراری نشدن ، بهتره از اسم شخصیت های اصلی بقیه رمانها استفاده نشه !

• توجه داشته باشیم که مسائل جنسی ممکنه در مواقعی باعث جذب خواننده بشه ولی هرگز نمیتونه رمان رو حرفه ای کنه !!!!!!

• نگارش و جمله بندی صحیح رمان از سردرگمی خواننده جلوگیری میکنه . موارد زیادی پیش اومده که به خاطر نداشتن جمله بندی درست با خوندن جملاتی از رمان احساس سردرگمی بهمون دست میده و بالاخره متوجه نشدیم گزاره جمله چیه و چه پیامی رو میخواد برسونه ، در صورتی که با چند علامت نگارشی مناسب یا جمله بندی درست ( البته به جز مواردی که باعث زیبایی نوشته میشه و عمدا و از روی آگاهی جمله بندی درست و معمول صورت نگرفته ) میشه این سردرگمی ها رو از بین برد و خوندن رمان رو برای خواننده لذت بخش تر کرد .

• داشتن غلط املایی و اطلاعات غلط هم اصلا جالب نیست و کیفیت رمان رو پایین میاره .

• خیلی از نویسنده ها با مشکل خشکی قلم مواجه هستن .برای رفع این مشکل رمان باید در دو مرحله نوشته بشه :

در مرحله اول نویسنده هر چیزی که توی ذهنش هست رو مینویسه
و در مرحله دوم نوشته های قبلی رو ویرایش میکنه یا به عبارتی سر و سامان میده .
*منظور از ویرایش فقط غلط املایی و نگارشی نیست بلکه ویرایش در اینجا میتونه جایگزین شدن یه کلمه ی مناسب تر باشه .

• رمان باید به صورتی نوشته بشه که در ذهن خواننده سوال ایجاد کنه و بهش هیجان بده . رمانهایی که روال ساده دارن و هیجان و تشویشی به خواننده نمیدن طرفدار زیادی هم پیدا نمیکنن

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بابت زیاد شدن توضیحات عذرخواهی میکنم . اگه میخواستم کمتر بنویسم ناقص میشد

[آفتاب]

برنده هنوز مشخص نشد؟

[mahla_nazari]

بهترین نوشته نوشته ای با زبان کتابیه که جدیدا توی رمان ها فراموش شده.
راستش اگر ما یک رمان زیبا بنویسیم و این رمان رو بخوان برای یک خارجی ترجمه کنند اون مترجم اصلا نمیدونه چی ترجمه کنه چون خیلی از کلمات محاوره ای ما در زبان های دیگه استفاده نمیشن.
و غلط املایی مهم هست
و اینکه ما اول بیایم قبل نوشتن در مورد اون نوشته و سوژه فکر کنیم که چی بنویسیم.اینقدر اون نوشته رو تو ذهنمون شکل و شمایل بدیم و بعد تازه بنویسیم رو کاغذ یا توی ورد..
اشکالات ما که خیلی نوشته هامون ایراد داره و سَرَری ازشون میگذریم اینه که سریع میایم و تایپ میکنیم اصلا قبلش فکر نمیکنیم و شکل به نوشته نمیدیم.
و اینکه زاویه دید مهمه.بیشتر رمان ها زاویه دید شخصیت اصلی دختر یا پسره..
اینکه اون شخص میاد و تعریف میکنه چه اتفاقایی میفته.اما باید بدونید دوستان گلم این زاویه دید یکی از سخت ترین زاویه دید هاست.الان حتما تو دلتون میگید نه بابا خیلی راحته.ولی درجریان باشید به گفته ی استاد نویسندگیم اقای مکتبی این سخت ترین زاویه دیده چون در این زاویه دید باید فضا و مکان بسیار دقیق توصیف وگفته بشه تا اون خواننده بتونه قشنگ غرق نوشته ما بشه
اما ما این زاویه دید و انتخاب میکنیم و از خیلی از جززیات می گذریم