امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
صندلي داغ با خانوم _AYNAZ_ ...روزدو شنبه مورخ 1395/6/8
#31
sadaf dateline='[url=tel:1472835092' نوشته: 1472835092[/url]']
سلام
سلام :)
سوالات جدید :
خيلي هم عالي :)
چاقی یا لاغر؟
متوسط رو به لاغر
رنگ چشمات چه رنگیه؟
مشكي
موهات بلنده یا کوتاه ؟
كوتاه xcvb
میری مهمونی آرایش میکنی؟
مهموني آره :)
تا حالا خواستگار داشتی؟
رسمي نه اما غير رسمي بلهxcvl
ازبين اين دوتا خواستگار كدومو انتخاب ميكنی؟

اولی=>سواد معمولی اما خوش تيپ..پولدار...اماگاهی دروغای كوچيك ميگه....اماپسر خوبو بامحبتيه كلا
دومی=>با تحصيلات اما يه وضع متوسط كه گاهی ممكنه به بی پولی بوخوری...اما صادق ..باعرضه وقابل اعتماد..

دوتاشونم به شدت عاشقتن...
به به :) كجا هستن اينايي كه گفتي؟asna
از اين دومي يه بسته بديد لطفا
fv

تیکه کلامت چیه؟
آخي....
کارتون مورد علاقت تو زمان کودکی ؟
آن شرلي، يه كارتون بود؟ سفرهاي علمي...اونم خيلي دوست داشتمfv الانم فكر نكنيد بزرگ شدم ديگه نگاه نميكنم، يه روز باب اسفنجي نبينم خوابم نميبره xcvl
برای خرید لباس دوست داری تنها بری یا با کسی ؟با کی؟
اصلا تنها دوست ندارم جايي برم، خريد هم با داييم كه ميرم خيلي خوش ميگذره :)
آخرین باری که از تهِ تهِ دلت خندیدی ؟
همين امروز :)
شغل مورد علاقت؟
نقاشيaad عكاسي هم دوست دارم.
دوست داری الان چندسالت بود؟
٢٠...صرفا چون عدده رنديه.fv.
دوست داری چندسالگی ازدواج كنی؟
نميدونمxcvb ٢٥ به بعد
دوست داری به مریخ سفر کنی؟
نه چون سفرش بدون بازگشته
اگه بتونی با ماشين زمان به عقب برگردی دوست داری به كدوم دوران برگردی؟چرا؟
زمانيكه ابتدايي اينا بودم، چون پر از خاطره س :)
اگه مامانت عمدا يكی ازوسايل شخصيتو كه فوق العاده دوستش داری خراب كنه عكس العملت چيه؟
اين اتفاق افتادهdfgh اگه فكر كرديد مامانمو مجبور كردم دوباره درستش كنه سخت در اشتباهيدfv داغون شد رفت ديگه كاري هم نتونستم بكنم.zaps.
با پدرت راحت تری یا با مادرت؟(برای حرف زدن )
مامانم
اهل مطالعه هستی یا نه؟
[color=#800080]بله تا حدودي :)[/color]
در روز چقدر از وقتت رو کتاب میخونی؟
شبا كتاب ميخونم، شايد ١ ساعت...اگه جذاب باشه واسم بيشتر
بهترین کتابی که خوندی ؟
بادبادك باز عالي بود!
فرزاد حسنی رو میشناسی؟ نظرت راجع بهش چیه؟
ميشناسم، و اصلا ازش خوشم نميادdfgh نه به خاطر موضوعاتي كه اين چندوقت پيش اومده بود كلا از اولم به دلم ننشست!
راستشو بگو ها:بین پزشکی و نویسندگی(یه نویسنده ی خیلی معروف و یه پزشک حاذق و توانا )کدومو انتخاب میکنی؟
بي شك نويسندگي، بدون فكر اصلا...من هيچ وقت پزشك خوبي نخواهم شد :)
فوتبالی هستی؟ اگه هستی طرفدار پرسپولیسی یا استقلال؟
نهxcvb ولي به قول اينايي كه اداي آدماي بي طرفو در ميارن، فقط تيممم ملييييasna
کدوم هنرو بیشتر از همه دوست داری؟
نقاشي
از توی سوالای صندلی داغت کدوم سوال خیلی به دلت نشست؟
همه ي سوالا عالي بودن اما سوال شما درباره ي ايده ي رمان و سوالاي niha و samin banoo بيشتر دوست داشتم :)

ممنونmara
سپاس شده توسط:
#32
sadaf dateline='[url=tel:1472835364' نوشته: 1472835364[/url]']
یعنی عمرا بذاریم نفس بکشیaaq
اینقدر سوال میپرسیم که جیغت بره هواbmcy

قیافه ی آیناز آخرِ صندلی داغbcme
asna شما سوال بپرسيد من اصلا هم مشكلي ندارم :)
قيافه ي من وقتي كسي سوال مي پرسهieir
admin dateline='[url=tel:1472836611' نوشته: 1472836611[/url]']
اگه اشتباه نكنم همينجوري پيش بريم با اين سوالها كه نكير و منكر تو قبر نميپرسن بنده خدا پشيمون بشه و استعفا بده از روي صندلي داغ نشستن asna
نه بابا من بيدي نيستم با اين بادا بلرزم :)
اصلا ميخوايد دائم الصندلي داغ كنيد منو؟fv
• Niha • dateline='[url=tel:1472836866' نوشته: 1472836866[/url]']
هر كى خربزه ميخوره پاى لرزشم ميشينه خب asna
تا آيناز باشه هى نگه بياين سوال بپرسين fv
صدف جون ميشه niha دفعه ي ديگه مهمون صندلي داغ شه؟asna
سپاس شده توسط:
#33
(۱۲-۰۶-۹۵، ۰۹:۴۷ ب.ظ)_AYNAZ_ نوشته:
samin banoo dateline='[url=tel:1472834119' نوشته: 1472834119[/url]']
آیناز جان سلامxcvk

سلام ثمين جون :)
چون نویسنده ای من با یه چالش اومدم سراغت تا هم احساساتت رو به چالش بکشم و هم تنور صندلی داغت رو داغ تر کنم

چه استرسي وارد كرديasna

آیناز جان اگر سال های سال تمام عشقت،امیدت و انگیزه ات برای زندگی مردی بوده که حالا تازه متوجه شدی که اون مرد جای تو ، خواهرت رو دوست داشته و تو در اشتباه بودی که اون آقا تو رو دوست داره ، چیکار می کنی؟ (در 5 خط توضیح دهید asna)
اجازه؟ سوال چند نمره داره؟Tongue
اومم عجب سوالي ولي :)
دارم خودمو تجسم ميكنم تو موقعيتي كه گفتي و دختري رو ميبينم كه دلش شكسته و تقريبا تو مرز جنونه :)
قطعا و هرگز ديگه نمي تونم با اون مرد به زندگي ادامه بدم و با اينكه خواهر ندارم اما احساس ميكنم اگه خواهر داشتم
و همچين موقعيتي پيش ميومد نمي تونستم مثل قبل و عادي با اونم برخورد كنم( هرچند كه تو اشاره اي به خيانت نكردي اما به من همون حسو القا ميكنه)! خيلي دور از تصورمه همچين چيزي...
حتي پتانسيل رواني شدن هم تو خودم ميبينمxcvl و اگه بخواي حس همين الانمو بدوني اينه كه از اون مرد تخيلي ناخودآگاه متنفر شدم
dfgh



حالا تصور کن خواهرت با نفر سومی ازدواج کرده و رفته . تو موندی و عشقت. اگه عشقت در حالیکه فکر میکنه تو واقعیت رو درباره احساسش به خواهرت نمیدونی ، ازت خواستگاری کنه چیکار می کنی؟[عکس: xcvb.gif]
عههه؟ من تو سوال قبل فكر كردم با آقائه ازدواج كردم تموم شده همه چيfv
از عشق يه طرفه خيلي بدم مياد و هرگز جواب مثبت بهش نميدمxcvl
آقاي بي شخصيتdfgh آخه واسه چي ميخواي با من ازدواج كني وقتي خواهرمو دوست داريdvia
ببخشيد يه لحظه جدي گرفتم
fv



-کلا اگه مردی سر راهت قرار بگیره که در گذشته عاشق دیگری بوده و هنوز نتونسته عشقش رو فراموشش کنه از طرفی برای ازدواج با تو پیشقدم شده و آدم خوبی برای ازدواج هست و شرایطش اوکیه ، تو چیکار می کنی؟ [عکس: xcvb.gif]
تا اونجاكه نوشتي در گذشته عاشق يكي ديگه بوده؟؟ با اون مشكلي ندارم :) اما اينكه هنوز طرفو فراموش نكرده و ميخواد با منم ازدواج كنه...نه ديگه اين تو كتم نميرهdfgh يا خدارو بخواد يا خرما!! دوتاش باهم نميشه...
در كل چون تو اين موارد به شدت حسودم(xcvb) نمي تونم قبول كنم اون شخصي كه قراره با من ازدواج كنه حتي گوشه ي كوچيكي از ذهنش هم مشغول عشق قديميش باشه!!

در هر صورت خيانت محسوب ميشه ديگه فكر و غير فكر نداره..

(بارم 10 اعتبار مثبت[عکس: xcvb.gif] )

روانی هم خودتونید :-2-42-: من برم قرص هامو بخورم و بیام [عکس: asna.gif]
عالي بود يعنيTongue
حالا چند شدم؟ :))
قشنگ نيم ساعتي طول كشيد تا جواب بدم :)
مرسي از وقتي كه گذاشتي
mara


قبول شدی آیناز جان .[عکس: ieir.gif]
اما خدا نکنه توی این موقعیتی که واست تصویر کردم گیر بیوفتی چون حتما وحشتناکه و اصلا منظورم خیانت مرده نبود.قضیه فقط یه اشتباه تلخ از سمت دختر بوده که فکر میکرده پسره دوستش داره در حالی که اون طفلی احساسات خودش رو داشته .همین!

دارم سوالات نیها رو از خودم می پرسم .به عنوان تلنگر سوالات تحسین برانگیزی بود ..آفرین نیها [عکس: mara.gif]
سپاس شده توسط:
#34
(۱۲-۰۶-۹۵، ۱۰:۲۰ ب.ظ)_AYNAZ_ نوشته: صدف جون ميشه niha دفعه ي ديگه مهمون صندلي داغ شه؟asna

چرا نمیشه

صد در صد

خیلی هم عالی
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
سپاس شده توسط:
#35
سوال بعدی

چرا این تاپیک تا الان خالی مونده ؟!!!

قابل توجه نویسندگان انجمن

http://forum.iranroman.com/showthread.ph...8%AF%D9%87

خودتو برای هر سوالی آماده کن
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
سپاس شده توسط:
#36
sadaf dateline='[url=tel:1472839650' نوشته: 1472839650[/url]']
سوال بعدی

چرا این تاپیک تا الان خالی مونده ؟!!!

قابل توجه نویسندگان انجمن

http://forum.iranroman.com/showthread.ph...8%AF%D9%87

خودتو برای هر سوالی آماده کن


چه تاپيك جالبي ، خيلي ايده ي خوبي بود!!

اون جمله آخري تهديد بود الان؟fv
سپاس شده توسط:
#37
سلام دوستم خوبی ؟ خانواده خوبن؟
خب همرو که پرسیدن من چی بگم ؟

1.از بین دوران تحصیلت کدومو بیشتر دوست داشتی و برات خاطره انگیز بوده ؟ شامل مهدکودک ،دبستان، راهنمایی و دبیرستان

2 . هوا بسیار سرده و تاریک و تو لباس گرم نداری و وسط کوچه گیر کردی و هیچ راه فرار نداری . یک زن بسیار غرغرو بهت پیشنهاد میده بری خونش و از یکطرف یک بچه شیطون که حسابی کلافت میکنه (یه چیزی تو مایه های سما ) از تو میخواد بری پیشش که تنها نباشی . کدوم سمت میری ؟

3. فک کن الان بری در خونرو باز کنی و یک مار 8متری داره از پله ها میاد بالا . چی کار میکنی ؟

4. بهت خبر میدن مدرک دیپلمتت تقلبیه . چ میکنی ؟

5.یک روز شاد و خوب نشستی داری قهوه میخوری که زنگ در به صدا درمیاد . دوست داری پشت در کی باشه که شادیتو تکمیل کنه ؟

6. بدترین شوخی که کردی کی و کجا بوده ؟

7. تا حالا شده عکسی از خودت ببینی که زشت افتادی بعد دوست دای عکسو پاره کنی ؟

8. تا حالا کسی بهت خیانت کرده ؟ کی و چه زمانی ؟

9. حست روز اول مهر کلاس اول دبستان چی بود ؟

همینا یادم بود . موفق باشی
زندگی شهد گل است
زنبور زمان میخوردش
انچه میماند
عسل خاطره هاست
سپاس شده توسط:
#38
ft.samadi dateline='[url=tel:1472843309' نوشته: 1472843309[/url]']
سلام دوستم خوبی ؟ خانواده خوبن؟
خب همرو که پرسیدن من چی بگم ؟
سلام عزيزم، ممنون خوبم تو خوبي؟ :) خانواده هم سلام دارن!
هر چي دوست داشتي حتي تكراريShy
1.از بین دوران تحصیلت کدومو بیشتر دوست داشتی و برات خاطره انگیز بوده ؟ شامل مهدکودک ،دبستان، راهنمایی و دبیرستان
همه ش خاطره انگيز بوده واسم :) اما سوم راهنمايي و سوم دبيرستان بيشتر از بقيه
2 . هوا بسیار سرده و تاریک و تو لباس گرم نداری و وسط کوچه گیر کردی و هیچ راه فرار نداری . یک زن بسیار غرغرو بهت پیشنهاد میده بری خونش و از یکطرف یک بچه شیطون که حسابی کلافت میکنه (یه چیزی تو مایه های سما ) از تو میخواد بری پیشش که تنها نباشی . کدوم سمت میری ؟
به خانومه ميگم : خانوم ٢ دقيقه اين بچه رو نگه داريد من برم لباس گرم بپوشم الان ميامfv
بعدشم يه جوري راه فرار پيدا ميكنم يعني چي كه راه فرار نداري؟azsx(Tongue)
3. فک کن الان بری در خونرو باز کنی و یک مار 8متری داره از پله ها میاد بالا . چی کار میکنی ؟
سكته ميكنم :| از نوعه ناقصش
4. بهت خبر میدن مدرک دیپلمتت تقلبیه . چ میکنی ؟
، ميرم شكايت ميكنم يعني چي كه تقلبيه؟ به هزار بدبختي امتحان نهايي دادمasna
5.یک روز شاد و خوب نشستی داری قهوه میخوری که زنگ در به صدا درمیاد . دوست داری پشت در کی باشه که شادیتو تکمیل کنه ؟
دوستام :)
6. بدترین شوخی که کردی کی و کجا بوده ؟
يه بار سر كلاس ،دوستم يه چيزيو روش نميشد به استاد بگه من با صداي بلند گفتم ناراحت شد :|
7. تا حالا شده عکسی از خودت ببینی که زشت افتادی بعد دوست دای عکسو پاره کنی ؟
پاره نكردم ولي عكسِ داغون داشتمfv
8. تا حالا کسی بهت خیانت کرده ؟ کی و چه زمانی ؟
نهxcvb
9. حست روز اول مهر کلاس اول دبستان چی بود ؟
گريه اينا نكردم چون با همسايه مون كه دوست صميميم هم بود به اتفاق هم رفتيم مدرسه احساس غربت نكردمfv
همینا یادم بود . موفق باشی
يه دنيا سپاس :)
مرسي كه اومدي و سوال پرسيديmara
سپاس شده توسط:
#39
سلام
خب اين صندلى به طور خاصى داغ شدهTongue همش وسوسه سوال توليد ميكنه xcvb

خب سوالا:
به جز اسمت ،اسماى ديكه مورد علاقتو بكو ؟

رامبد جوان و مهران مديرى همديكرو به برنامشون دعوت كنن جى ميشه ؟

فرض كن يه دختر از سر مشكلات زندكيش از خونه فرار ميكنه بعدش تعدادى جوون تو خيابون سركردون ميبيننش و مزاحمش ميشن و ميخوان به زور سوار ماشينش كنن
توام از دور ماجرا ميبينى و موبايلت همراهت نيست خيابون كاملا خلوته و بنى بشرى هم نيست ،تصميمت جيه؟

تو جريان سرقت مسلحانه از يه طلا فروشى كه در مغازه بستس و اونجام خلوته و فقط تو بيرونى و دارى رد ميشيو تو عالم خودتى كه اونا هم از مغازه خارج ميشن و اونجا فقط يه خروجى داره و از بشت سرت ميخوان رد بشن نيروى انتظامى يه هو سر ميرسه كه سارقا از روى اجبار ناكهانى كروكانت ميكيرن و اسلحشو رو شقيقت ميذاره كه بذارن فرار كنن اونا هشدار ميدن كه ولت كنن ولى سارقا خيلى بى كلن و كنار كفشت تير ميزنن كه شوخى ندارن و اينا هم كم كم عقب ميكشن بالاخره با هر سختى اى هست باهاشون سوار ماشين ميشيو تعقيب و كريز و تير اندازى دو طرفه شروع ميشه ،حالتو از اولش و بقيشو توصيف كن؟
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
سپاس شده توسط:
#40
نويد dateline='[url=tel:1472853147' نوشته: 1472853147[/url]']
سلام
سلام xcvk
خب اين صندلى به طور خاصى داغ شدهTongue همش وسوسه سوال توليد ميكنه xcvb
بس كه بچه ها سوالاي باحال پرسيدن aad
خب سوالا:
به جز اسمت ،اسماى ديكه مورد علاقتو بكو ؟
آوا،آرام، آنيا، كلا علاقه ي عجيبي به اسمايي كه الف دارن دارمxcvb
رامبد جوان و مهران مديرى همديكرو به برنامشون دعوت كنن جى ميشه ؟
دورخندوانه همي fv قاطي پاتي ميشه همه چي :)
فرض كن يه دختر از سر مشكلات زندكيش از خونه فرار ميكنه بعدش تعدادى جوون تو خيابون سركردون ميبيننش و مزاحمش ميشن و ميخوان به زور سوار ماشينش كنن
توام از دور ماجرا ميبينى و موبايلت همراهت نيست خيابون كاملا خلوته و بنى بشرى هم نيست ،تصميمت جيه؟
عجب سوال پليسي اي :)
يه نگاه به اون جوونا ميندازم بعد يه نگاه به خودم، ميسنجم كه ميتونم باهاشون در بيوفتم يا نه؟
و از اونجايي كه من هيچ حركت رزمي بلد نيستم(xcvb) فقط ميتونم شماره پلاك رو حفظ كنم :)
البته بعدش مطمئنا عذاب وجدان ولم نميكنه :|
تو جريان سرقت مسلحانه از يه طلا فروشى كه در مغازه بستس و اونجام خلوته و فقط تو بيرونى و دارى رد ميشيو تو عالم خودتى كه اونا هم از مغازه خارج ميشن و اونجا فقط يه خروجى داره و از بشت سرت ميخوان رد بشن نيروى انتظامى يه هو سر ميرسه كه سارقا از روى اجبار ناكهانى كروكانت ميكيرن و اسلحشو رو شقيقت ميذاره كه بذارن فرار كنن اونا هشدار ميدن كه ولت كنن ولى سارقا خيلى بى كلن و كنار كفشت تير ميزنن كه شوخى ندارن و اينا هم كم كم عقب ميكشن بالاخره با هر سختى اى هست باهاشون سوار ماشين ميشيو تعقيب و كريز و تير اندازى دو طرفه شروع ميشه ،حالتو از اولش و بقيشو توصيف كن؟
اين سوال خودش ايده ي يه رمان ميتونه باشه خدايي=))
احتمالا تا اون موقعي كه اسلحه رو بذاره رو شقيقم به نظرم همه چيز خيلي دور از انتظار و سريع اتفاق بيوفته و من تو شوك باشم.
وقتيكه با اسلحه به گوشه ي كفشم شليك ميكنه جيغ ميزنمو چشامو ميبندم و فقط از خدا ميخوام نجاتم بده ، آدم جدي كه بهش فكر ميكنه به نظر خيلي صحنه ي ترسناكي مياد چون من تا حالا اسلحه ي واقعي از نزديك نديدم ديگه چه برسه به اينكه بهم شليك هم بشهxcvb موقع رفتن تو ماشين و تعقيب و گريز هم ممكنه از ترس غش كنم كلاfv چه آدم شجاعي ام؟ :) الان انتظار كه نداشتيد در راستاي كمك به پليسا مثه تو فيلما با آرنجم بزنم بيهوش شن؟asna
خلاصه كه اميدوارم تهه اين رمان نميرم :)
ممنون از بابت سوالا :)
خيلي هم هيجان انگيز و جالب بودن mara
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  صندلي داغ با خانوم ‌minaa ...روز شنبه مورخ 1397/12/18 admin 24 942 ۱۱-۱۲-۹۸، ۰۵:۰۵ ب.ظ
آخرین ارسال: minaa
  صندلي داغ با خانوم ‌♥هستی♥ ...روز دوشنبه مورخ 1397/11/1 admin 42 1,193 ۰۶-۱۲-۹۷، ۰۶:۲۸ ب.ظ
آخرین ارسال: ♥هستی♥
  صندلي داغ با خانوم ‌نیـایــش ...روز سه شنبه مورخ 1397/7/3 admin 19 916 ۰۱-۱۱-۹۷، ۰۲:۴۶ ب.ظ
آخرین ارسال: admin

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
50 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۲-۱۱-۹۵, ۰۹:۴۴ ب.ظ)، sadaf (۰۴-۰۷-۹۷, ۰۳:۰۴ ب.ظ)، آرزو (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۴:۲۸ ب.ظ)، ~ MoOn ~ (۱۱-۰۶-۹۵, ۰۲:۱۲ ب.ظ)، نويد (۰۳-۰۷-۹۵, ۰۱:۴۸ ب.ظ)، خانوم معلم (۲۹-۰۶-۹۵, ۰۳:۵۸ ب.ظ)، گلاره (۱۳-۰۶-۹۵, ۱۲:۱۱ ب.ظ)، Mahdiye (۱۶-۰۱-۹۶, ۰۶:۵۳ ب.ظ)، • Niha • (۱۵-۰۶-۹۵, ۰۴:۲۳ ق.ظ)، €ستايش€ (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۳:۳۸ ق.ظ)، مارکیز (۲۷-۰۶-۹۵, ۰۸:۱۷ ب.ظ)، آیداموسوی (۲۹-۰۶-۹۵, ۰۳:۰۷ ب.ظ)، Saffa (۱۱-۰۶-۹۵, ۰۳:۳۸ ب.ظ)، barooni (۱۰-۰۶-۹۵, ۰۸:۴۷ ب.ظ)، برف سیاه (۰۴-۰۷-۹۵, ۱۱:۱۸ ب.ظ)، .Arman. (۲۵-۰۶-۹۵, ۱۱:۲۴ ق.ظ)، sima59 (۱۲-۰۶-۹۵, ۰۸:۵۵ ب.ظ)، عسل6 (۳۰-۰۶-۹۵, ۰۵:۱۳ ب.ظ)، maeh (۲۰-۰۶-۹۵, ۱۲:۵۲ ق.ظ)، محـmahyaـیا (۱۳-۰۶-۹۵, ۰۶:۵۵ ب.ظ)، M@rzi (۰۸-۰۶-۹۵, ۰۳:۵۰ ب.ظ)، نسترن95 (۱۴-۰۶-۹۵, ۱۱:۱۶ ق.ظ)، ساريا (۱۳-۰۶-۹۵, ۰۲:۰۱ ق.ظ)، mona64 (۱۴-۰۶-۹۵, ۱۰:۵۰ ب.ظ)، ثـمین (۱۲-۰۸-۹۵, ۱۱:۵۴ ب.ظ)، maryamix (۱۲-۰۶-۹۵, ۰۵:۰۸ ب.ظ)، habibe (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۵:۵۱ ق.ظ)، roghii (۱۲-۰۶-۹۵, ۰۲:۰۹ ب.ظ)، AsαNα (۲۵-۱۱-۹۵, ۰۲:۵۴ ب.ظ)، ft.samadi (۱۹-۰۶-۹۵, ۱۱:۳۴ ب.ظ)، hananee (۲۷-۰۶-۹۵, ۰۹:۴۱ ب.ظ)، sara bano (۱۲-۰۶-۹۵, ۰۷:۱۷ ب.ظ)، Baran123 (۲۹-۰۶-۹۵, ۰۱:۰۱ ب.ظ)، _AYNAZ_ (۳۰-۰۷-۰, ۰۳:۲۲ ق.ظ)، فاطمه۲۷ (۱۰-۰۶-۹۵, ۱۰:۲۵ ب.ظ)، shab mahtabi (۲۶-۰۶-۹۵, ۰۵:۵۱ ب.ظ)، farnaz83 (۱۰-۰۶-۹۵, ۰۶:۵۸ ب.ظ)، الناز78 (۲۴-۰۶-۹۵, ۰۹:۵۳ ب.ظ)، سامینا (۱۰-۰۶-۹۵, ۰۹:۱۷ ب.ظ)، Heavymortal90 (۱۱-۰۶-۹۵, ۱۲:۲۶ ق.ظ)، Setayesh-005 (۱۱-۰۶-۹۵, ۰۳:۰۵ ب.ظ)، rouz (۱۲-۰۶-۹۵, ۰۶:۲۴ ب.ظ)، leila.1 (۱۳-۰۶-۹۵, ۰۱:۵۰ ب.ظ)، d.ali (۰۱-۱۲-۹۵, ۰۸:۵۲ ب.ظ)، negar81 (۰۱-۰۸-۹۵, ۰۲:۴۸ ب.ظ)، .AtenA. (۰۱-۱۰-۹۵, ۰۶:۲۱ ب.ظ)، •Vida• (۳۱-۰۱-۹۶, ۰۴:۰۴ ب.ظ)، fativln007 (۱۲-۱۱-۹۵, ۱۲:۴۳ ب.ظ)، taranomi (۰۱-۰۶-۹۶, ۰۷:۰۳ ب.ظ)، Fahimeh.a (۱۴-۱۰-۹۶, ۱۰:۲۴ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان