امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دیالوگ های ماندگار رمان
#11
سعید : ولی معصوم این جوری دوباره از دست می ریم.
معصوم : می دونم ، در مورد خودم مطمئنم ، برای من مثل یک جور خودکشی می مونه دفعه ی اولم هم نیست ، ولی می دونی دردناکترین مسئله و چیزی که واقعا منو از پا در میاره چیه؟
سعید : نه!
معصوم :
اینکه در هر دو دوره عزیزانم ، کسانی که بیشترین بستگی را با من داشتند ، این گونه مردنم را رقم زدند.


سهم من | پرینوش صنیعی



[عکس: Sahme_Man.jpg]
دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12
حاج رضا : « عشق ، خودش خواهد آمد . نمیتوان از آن فرار کرد . عشق خودش آهسته آهسته می آید و در گوشه ای از قلب مهربانت آرام و بی صدا مینشیند و تو متوجه اش نخواهی بود و بعد ذره ذره قلبت را پر میکند و کم کم مثل ( ساقه مهر گیاه ) در تمام جانت میپیچد ، به طوری که بی آن نمیتوانی تنفس کنی . »

رمان همخونه - مریم ریاحی

[عکس: hamkhone.jpg]
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#13
به قول بی بی مرد است و شکمش..
ومرد هرچقدر هم مردانه باشد باز هم بنده ی شکم و است و اینجا مستثنی نداریم



زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#14

تمام خوشی هایم مزه شیرین گیلاس ندارد..
گاهی ملس میشود و این هم لذت دارد
تلخش خاطره دارد..خاطرات اسپرسوهای پنج شنبه ها که امیر بود و من و رعشه ی شیرین ساطع شده از طنین گفتن هایش و این مواقع اسپرسو چقدر شیرین میشد
اما تلخی های من همه برایم موزه نشد و من تلخی را تلخ هم مزه کردم



زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#15
مادر:تموم خوشبختی رو از خودت روندی
این اشک ها هم مغلوب شدند و من تنها سرم پایین است
من شکستن همسرم را نمیخواهم
من کوه شدم برای کوهی مردانه..
من زنانه شکستم و نمیگزارم ترکی به مردانه های مردم وارد شود




زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#16
روی آسفالت قدم بر می داشت و در خیابان خلوت صدای چکمه های نویی که بعد از مرخص شدن از بیمارستان گرفته بود به گوش می رسید .
ناتاشا: پس چرا حرف نمی زنی ؟ لااقل بگو راجع به همه این چیزها چه فکری می کنی ؟ د بگو .
- ناتاشا ، یادت نیست کدام شاعر گفته : " .
.. بسان پتک نیرومند که شیشه ها را می شکند ، پولاد سخت را می کوبد " .
ناتاشا : اینها چه ارتباطی به یک شاعر دارد ؟ ... مرا طلاق می دهی ؟
- جنگ آزمایش بزرگی است . بعضی ها از عهده اش بر می آیند و روحیه شان محکم می شود ، و یعضی دیگر ....
ناتاشا : راجع به طلاق چه می گویی ؟
- طلاق ؟ ما دیگر از هم جدا شده ایم ....


آنیوتا | بوریس پوله وی



[عکس: aniota.jpg]
دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#17

_خانومم باید هنر بکاره
باز به دنبال عطش رفت
مرد من ،من می نخورده مست میشوم ،مرا بی تاب نکن
بی میل جدا شدم و به سمت کمد لباس رفتم و دست بردم و کراواتی طوسی برای ان خدای مردانگی رو به رویم انتخاب کردم
دوباره سکانس ها تکرار شد و باز این مرد بی تاب شد و بی تاب شدم و و او مردانگی پاشیدو من زنانه مردانگی به جان خریدم و چه عیبی داشت ساعتی دیر تر به طوفان نزدیک شوم





زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#18
چقدر تلخی دارد نمیتوانی حنجره را از غلاف ازاد کنی و فریاد بزنی و داغ دل بیرون بریزی

زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#19
امیر باز زمزمه میکند و و این زمزمه ان هم میان حرف های مادرش و آسا همه جان شد و جان بخشید
امیر:من که میدونم خوبی..درسته خانمم؟ خانم من بیخودی ناراحت نمیشه
امیر اگر بدانی تو یک جمله ساده را با دستور زبان بی مقدار ادا میکنی و چه جانی به من میدهی
این بودن و زمزمه های تو گوشی ات که خاص من است برایم گیلاس میشود و عجیب میچسبد
_خوبم امیرم..تو خوب باشی طنین خوبه
خندید و این خنده اش باز رعشه انداخت و باز گرم شدم و باز سرد شدم و باز ...



زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#20
_یک خنده حس های مشابه دارد و با نیتی دیگر




زنـانه می شکنم | raha28 کاربر انجمن
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  کمک به بچه های سرطانی mania1371 1 658 ۲۲-۰۳-۱، ۰۸:۵۲ ق.ظ
آخرین ارسال: نسیم_داوطلب
  صمیمی ترین دوستت تو ایران رمان کیه؟؟ nafas:) 14 998 ۲۸-۱۲-۹۵، ۰۱:۲۹ ب.ظ
آخرین ارسال: ملکه برفی
  كاربران ايران رمان را بشناسيم d.ali 8 472 ۲۲-۱۲-۹۵، ۰۱:۴۳ ب.ظ
آخرین ارسال: AsαNα

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
52 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۳-۰۷-۹۵, ۰۲:۵۳ ق.ظ)، sadaf (۰۳-۱۰-۹۵, ۰۸:۳۶ ب.ظ)، maedeh (۱۰-۱۱-۹۵, ۰۶:۴۲ ب.ظ)، ~ MoOn ~ (۰۴-۰۸-۹۵, ۰۲:۲۲ ب.ظ)، nika_beny (۰۲-۰۵-۹۶, ۱۰:۲۳ ب.ظ)، خانوم معلم (۰۸-۰۷-۹۵, ۱۰:۰۲ ق.ظ)، mania2000 (۲۰-۰۵-۹۶, ۰۶:۳۹ ب.ظ)، farnoosh-79 (۲۶-۰۹-۹۵, ۱۱:۰۲ ب.ظ)، • Niha • (۱۹-۰۷-۹۵, ۰۲:۳۷ ق.ظ)، 2fan2314 (۲۱-۰۷-۹۵, ۰۳:۲۰ ب.ظ)، آیداموسوی (۰۱-۰۸-۹۵, ۱۲:۱۰ ق.ظ)، revota1999 (۲۹-۰۷-۹۵, ۱۱:۴۹ ق.ظ)، صنم بانو (۰۷-۰۷-۹۵, ۰۵:۵۵ ب.ظ)، برف سیاه (۲۵-۰۷-۹۵, ۰۱:۳۷ ق.ظ)، بیدل (۲۹-۰۷-۹۵, ۰۱:۲۹ ب.ظ)، عسل6 (۰۷-۰۷-۹۵, ۰۴:۳۸ ب.ظ)، محـmahyaـیا (۰۷-۰۷-۹۵, ۱۰:۵۵ ب.ظ)، ثـمین (۲۶-۱۰-۹۵, ۰۷:۰۵ ب.ظ)، maryamix (۲۹-۰۷-۹۵, ۰۳:۴۴ ب.ظ)، AsαNα (۲۹-۰۵-۹۶, ۰۲:۴۴ ب.ظ)، ft.samadi (۲۷-۰۹-۹۵, ۱۲:۰۸ ق.ظ)، hananee (۰۳-۰۸-۹۵, ۱۱:۱۰ ب.ظ)، m@hshid (۰۹-۰۷-۹۵, ۱۱:۰۶ ق.ظ)، Baran123 (۲۵-۰۷-۹۵, ۰۸:۳۲ ب.ظ)، _AYNAZ_ (۲۳-۰۳-۹۷, ۰۲:۵۹ ق.ظ)، happyramina (۲۵-۰۷-۹۵, ۱۲:۲۹ ق.ظ)، فاطمه۲۷ (۰۹-۰۷-۹۵, ۰۲:۳۹ ب.ظ)، shab mahtabi (۱۰-۰۹-۹۵, ۰۵:۵۳ ب.ظ)، farnaz83 (۱۹-۰۸-۹۵, ۱۱:۲۸ ق.ظ)، nil2001 (۱۶-۱۰-۹۵, ۰۹:۵۷ ب.ظ)، یاس ارغوان (۱۹-۰۷-۹۵, ۱۱:۵۹ ق.ظ)، جان کوچولو (۰۹-۰۷-۹۵, ۰۳:۲۹ ق.ظ)، d.ali (۲۶-۱۰-۹۵, ۰۴:۴۴ ب.ظ)، s.a.a (۱۳-۰۸-۹۵, ۰۲:۲۶ ب.ظ)، * م .عباس زاده* (۲۳-۰۷-۹۵, ۰۱:۴۶ ق.ظ)، ندا عباسی (۰۱-۰۸-۹۵, ۱۲:۰۳ ق.ظ)، sana.irannejad (۱۴-۰۱-۹۶, ۰۶:۰۸ ب.ظ)، fateme.A (۲۸-۰۸-۹۵, ۰۲:۳۰ ب.ظ)، ایلیا۹۲ (۰۴-۰۸-۹۵, ۰۲:۱۹ ق.ظ)، .AtenA. (۰۴-۱۰-۹۵, ۰۲:۳۰ ق.ظ)، یه دختر تنها (۰۹-۰۹-۹۵, ۰۹:۳۶ ب.ظ)، دختربهار (۰۳-۱۲-۹۵, ۱۲:۴۱ ق.ظ)، Land star (۲۱-۱۲-۹۵, ۱۱:۰۴ ب.ظ)، مهر دخت (۲۶-۱۰-۹۵, ۰۹:۳۵ ب.ظ)، Balootak (۰۱-۱۰-۹۵, ۰۱:۲۶ ب.ظ)، fativln007 (۱۲-۱۱-۹۵, ۰۱:۱۰ ب.ظ)، یاسمن ملکان (۱۷-۱۱-۹۵, ۰۳:۱۱ ب.ظ)، اليار (۲۰-۱۰-۹۶, ۰۷:۲۸ ق.ظ)، taranomi (۲۳-۱۱-۹۶, ۰۱:۱۲ ق.ظ)، دختر ستاره (۳۰-۰۸-۹۶, ۱۱:۵۹ ب.ظ)، azivadi (۲۴-۱۲-۹۷, ۰۳:۴۳ ب.ظ)، فریده یوسفی (۰۷-۰۲-۹۸, ۰۶:۵۱ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان