امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
من به دنیا آمدم ...
#1
سلام دوست های خوبم ...

میشه درباره ی نوشتن یک انشا با موضوع " من به دنیا آمدم ... " با یک یا دو جمله به من کمک کنین ؟

به ذهن خلاق همه ی شما نیازمندیم .

جمله ی یا پاراگراف شما هم می تونه تخیلی و هم واقعی باشه ...

please help me

maramaramaramara

ShyShyShyShyShyShy
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
عاطفی -ادبی:
من به دنیا آمدم تا تو را کشف کنم و به دنیا ثابت کنم ، نسل انسان های خوب بر روی این کره خاکی،هنوز برقرار است، هنوز مردانگی نمرده ، هنوز می شود مردی،دیواری،تکیه گاهی برای روزهای سخت ،پیدا کرد. من یک زنم .همان که خداوند عشق را در وجود من به ودیعه گذاشته تا از مهرم، لباس آرامشی بدوزم و برتن مردانه ات بنشانم و .... Tongue


فانتزی - تخیلی هم سعی میکنم بگم .
صبرکن ببافم Tongue

الان حس و حال عنکبوتی دارم که تارش نمیاد asna
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
نگاهی به صورتش کردم .. رو به من گفت :
- وقت رفتن است ‌‌.. اماده ی رفتن شو..
گریه ام گرفت .. ناراحت بودم.. جدا شدن از انجا .. از ان .. از ان همه پاکی سخت بود .. انجا چگونه خواهد بود ؟ با چه ادم هایی ؟ یا چه کسانی؟ ترس به بند بند وجوم رخنه کرده بود.. گویا تمام محبت های بی پایانشان یکباره به ذهنم امده بود..
رو به او گفتم :
- خ.. خدایا .‌ نمیشود نروم ؟ نمیشود بیشتر بمانم ؟
نگاه پر از محبتش را نصارم کرد و با محبتی غیر قابل توصیف فرمود ..
- ای فرزند ادم ! تو نیز باید مانند دیگران بروی .. قومی مانند تمام ما منتظر رفتن تو هستند ..
-اگر بروم .. چه کسی مثل شما مراقب من است پروردگارم؟
خدا -، من برای تو فرشته ای روی زمین فرستاده ام به نام مادر .. او همیشه همراه توست ..
- چه کسی همیشه پشتم هست و از من دفاع میکند یا رب ؟
- فرشته ای به نام پدر ..
- پروردگارا چگونه با تو سخن بگویم ؟
- ای فرزنذ ادم .. نماز .. نماز راه سخن گفتن من با توست .. حال برو و بدان من همیشه تو را مینگرم ..
و اینگونه بود .. اینگونه بود که من به دنیا امدم...


امیدوارم کمک کرده باشم .. تنها چیزی بود کع به ذهنم رسید ..
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
(۰۲-۰۸-۹۵، ۱۱:۲۶ ب.ظ)samin banoo نوشته: عاطفی -ادبی:
من به دنیا آمدم تا تو را کشف کنم و به دنیا ثابت کنم ، نسل انسان های خوب بر روی این کره خاکی،هنوز برقرار است، هنوز مردانگی نمرده ، هنوز می شود مردی،دیواری،تکیه گاهی برای روزهای سخت ،پیدا کرد. من یک زنم .همان که خداوند عشق را در وجود من به ودیعه گذاشته تا از مهرم، لباس آرامشی بدوزم و برتن مردانه ات بنشانم و .... Tongue


فانتزی - تخیلی هم سعی میکنم بگم .
صبرکن ببافم Tongue

الان حس و حال عنکبوتی دارم که تارش نمیاد asna


مرسی خیلی لطف کردی ممنونم ...maramaramara هزار تا سپاس
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
(۰۲-۰۸-۹۵، ۱۱:۲۸ ب.ظ)hananee نوشته: نگاهی به صورتش کردم .. رو به من گفت :
- وقت رفتن است ‌‌.. اماده ی رفتن شو..
گریه ام گرفت .. ناراحت بودم.. جدا شدن از انجا .. از ان .. از ان همه پاکی سخت بود .. انجا چگونه خواهد بود ؟ با چه ادم هایی ؟ یا چه کسانی؟ ترس به بند بند وجوم رخنه کرده بود.. گویا تمام محبت های بی پایانشان یکباره به ذهنم امده بود..
رو به او گفتم :
- خ.. خدایا .‌ نمیشود نروم ؟ نمیشود بیشتر بمانم ؟
نگاه پر از محبتش را نصارم کرد و با محبتی غیر قابل توصیف فرمود ..
- ای فرزند ادم ! تو نیز باید مانند دیگران بروی .. قومی مانند تمام ما منتظر رفتن تو هستند ..
-اگر بروم .. چه کسی مثل شما مراقب من است پروردگارم؟
خدا -، من برای تو فرشته ای روی زمین فرستاده ام به نام مادر .. او همیشه همراه توست ..
- چه کسی همیشه پشتم هست و از من دفاع میکند یا رب ؟
- فرشته ای به نام پدر ..
- پروردگارا چگونه با تو سخن بگویم ؟
- ای فرزنذ ادم .. نماز .. نماز راه سخن گفتن من با توست .. حال برو و بدان من همیشه تو را مینگرم ..
و اینگونه بود .. اینگونه بود که من به دنیا امدم...


امیدوارم کمک کرده باشم .. تنها چیزی بود کع به ذهنم رسید ..

واقعا واقعا یک دنیا ممنونم ... ShyShyShy
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
سلام بچه ها توروخدا کمکمممممممم كنییننننن
ی انشای فوق العاده قشنگ میخاممممم
درباره ی محرممممم
معلممم خیلی سخت گیره
انشا بالا پونزده تاحالا به كسی نداده
توروخدا هركی بلده تا ساعت دوازده شب اگه میتونه بفرسه خصوصیم
دستتون طلاااااااااااااااااا
دلم یك كلبه میخواهد
درون جنگل پاییز
به دور از رنگ آدمها
من و آواز توكاها
من و یك رود
من و یك كلبه ی پر دود
من و چای و كتاب حافظ وخیام
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
(۲۳-۰۷-۹۶، ۰۸:۰۸ ب.ظ)*فاطمه* نوشته: سلام بچه ها توروخدا کمکمممممممم كنییننننن
ی انشای فوق العاده قشنگ میخاممممم
درباره ی محرممممم
معلممم خیلی سخت گیره
انشا بالا پونزده تاحالا به كسی نداده
توروخدا هركی بلده تا ساعت دوازده شب اگه میتونه بفرسه خصوصیم
دستتون طلاااااااااااااااااا
تاپیک سلام بر خیمه گاه حسین رو بخون و با توجه به اون انشا ینویس
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
21 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۸:۲۴ ب.ظ)، زینب سلطان (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۹:۰۵ ب.ظ)، ملکه برفی (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۸:۵۵ ب.ظ)، مارکیز (۱۴-۱۱-۹۵, ۱۲:۰۱ ق.ظ)، shahdokht (۱۳-۰۹-۹۵, ۰۳:۱۸ ق.ظ)، revota1999 (۰۳-۰۸-۹۵, ۱۲:۳۷ ق.ظ)، ثـمین (۰۳-۰۸-۹۵, ۱۱:۱۸ ق.ظ)، maryamix (۰۷-۰۲-۹۸, ۰۷:۵۱ ب.ظ)، دخترشب (۰۸-۰۶-۹۶, ۰۹:۰۰ ب.ظ)، AsαNα (۱۹-۰۸-۹۶, ۰۱:۳۷ ق.ظ)، hananee (۰۳-۰۸-۹۵, ۰۵:۳۴ ب.ظ)، nazanin_prsh (۰۷-۰۸-۹۵, ۱۲:۴۸ ق.ظ)، d.ali (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۸:۱۰ ب.ظ)، .AtenA. (۰۸-۱۰-۹۵, ۰۲:۳۷ ق.ظ)، •Vida• (۰۲-۱۰-۹۵, ۱۱:۵۰ ب.ظ)، :)nafas (۱۹-۱۰-۹۵, ۰۱:۵۰ ب.ظ)، ستاره ی احساس (۰۴-۱۱-۹۵, ۱۲:۴۴ ق.ظ)، ♥هستی♥ (۱۹-۱۰-۹۷, ۰۳:۳۶ ب.ظ)، taranomi (۲۳-۰۷-۹۶, ۱۰:۲۰ ب.ظ)، ♥فاطیما♥ (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۸:۲۰ ب.ظ)، نیـایــش (۰۸-۰۲-۹۷, ۱۰:۴۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان