ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
692 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
اسم رفيق قديميتو به ياد دارى؟هيچ وقت موهاى سرشو كشيدى كه دادش دربياد؟
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 1,023
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۴
اعتبار:
2,440
سپاسها: 0
22 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
اسمش سه يران بود ....تا دلت بخواد دعوا داشتیم ...ولی الان خیلی وقته بی خبرم ازش رفتن ی شهر دیگه :-(
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،غصه هم می گذرد،!آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
692 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
قديمى ترين رفيقم برادر كوچيكترم بود،با لوله فلزى پيشونيشو شكستم.
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 78
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: اسفند ۱۳۹۵
اعتبار:
300
سپاسها: 0
7 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
اوهوم اسمش شیدا بود..دوران مهدکودک...نه فکر نکنم..
من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل
بخت بد بین کز اجل هم ناز می باید کشید
ارسالها: 931
موضوعها: 70
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۵
اعتبار:
960
سپاسها: 0
11 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
زهرا و اوا بود تا جایی ک دلتون بخواد دعوا داشتیم
خَـستـہ تَــر اَز اونَـم
ڪـہ تـــــو بِـخواے
خـودتـو گُـم ڪُــنــــے
و مَـن دُنبـاݪــت بِـگَردَم! :)