نيستى اماهستى

[d.ali]

افريد دو دست ،يكى سوى تو ،يكى سوى خود
افريددوپا ،يكى براى تو ،يك براى خود
افريددوچشم،تمام هستى در ان
افريد دو گوش ، يكى شنيدن تو ،يكى براى تو
افريدزبان،مادر تمام خوبى و بدى را


افريدعقل،براى زيستن و زيستن
افريدقلب راهمه را قرار داد در ان ،همه هست و نيست خلقت را
افريدمرا ،براى خودم،براى خودش،براى تو.
دست و پاو چشم و زبانم جايى مى رود كه قلبم حكم مى كند.
عقل نهى كند يا دستور دهد،اين كودك سراپا شور و بازيگوش با چشم بسته مى دود
انگاه عقل با زور بازو او را هدايت مى كند و گاه…
تا عقل به خود ايد قلب رميده و رفته.
خدايا قلب رميده ام را در پناه مهر و محبتت ساكن كويى كن كه خود مى خواهى.

[d.ali]

خداوندا مى دانم بهترين را در تقديرم قرار مى دهى .
اگر اسيب مى بينم و اسيب مى زنم ،تنها بخاطر اختيار است كه به من داده ايى.
اگر به سويت مى دوم و اوج مى گيرم بخاطر اختيارى است كه داده ايى.
اگر جسمم از اسيب هاى زمانه رنج مى برد بخاطر اجبارى است كه افريدى.
اگر مى افرينم ،خلق مى كنم،خورشيد را به زمين مى اورم بخاطر اجباراست كه داده ايى.
اگر نداده ايى حتماً براى من يا ديگرى بهترين است.
خداوندا كمك كن هميشه به داده و نداده ات راضى باشم و تنها در مقابل جبروت و محبت تو سر به خاك بياسايم،كه تنها تويى بهترين.

[d.ali]

گاهى چقدر دلتنگ چيزى مى شويم كه زمانى انقدر نزديكمان بود كه
با يك كليك كردن
با يك صدا زدن
با يك دست دراز كردن
با يك سرچرخاندن
بايك…
مى توانستيم به ان برسيم.
اما حالا به قدر يك دنيا،يك بدبينى ،يك خيانت،يك سوء تعبير،يك قهر،يك…
دورشده ايم ازش.
كاش مى شد همه خواب باشد،كاش فاصله ايى نبود،كاش بودى و من بودم.
كاش بودم و بودى.
چقدر اين روزها دلتنگ هستم.دلتنگ افراد،باورها،خاطرات،تازه هاى زندگيم.
چقدر دلتنگم.

[d.ali]

پلاسكوفرو ريخت و همه ديدند
همه سعى كردند به طريقى سعى در كم كردن زخم فاجعه باشند
وبكوشند تا فاجعه بار ديگر رخ ندهد.
٤٥٠واحد تجارى
بيش از ٣٠انسان پركشيده
ساختمانى بيش از ١٢طبقه
اما تا حالا ديده ايد كه براى
انسانيتى
كه هر روز و هر ساعت و هر ثانيه فرو مى ريزد
وكسى را نجات از اين اوار نيست
بيانيه دهند،نشست برقرار كنند وعزاى عمومى اعلام كنند؟
و من مى گويم
عزيز برادر
جان خواهر
بياييد براى نجات انسانيت كارى كنيم
بياييد براى هر روز مردن انسانيت عزا برپاكنيم…
…

[d.ali]

صبح برمى خيزم وسلام مى دهم:سلام ،زنده ام پس خوبم
وضو مى گيرم و دران حال براى بهترين بنده ات ،تاج سرم ،صاحب الزمان دعاى سلامتى مى خوانم.
روز غرق در كار و تنبلى و فعاليت و سكوت و شلوغى مى شوم وگهگاه با "خدايا شكرت"
"خدايا راضيم"،"خدايا هرچه دهى ،گر ندهى ،دوستت دارم"يادت مى كنم.
پنج بار جلويت براى عرض ادب مى ايستم ولابلاى اظهار ادب متوجه مى شوم غرق اهنگ وفيلم و عزا و ندارى و پلاسكو وشهيد و سايت وداستان و برادر زاده وگرما و سيل شمال وتهديد ترامپ وبى مهرى دوستان و دعا براى دوستان بيمار و جهيزيه زهره كه ندارد و سيسمونى طاهره كه ندارد و زيارتى كه نرفته ام،سردردى كه دارم و خانه ى سياه قشنگت
هستم .شرمنده اخر نماز را برايت مى خوانم ومى گويم الله اكبر.
سرپايين مى اندازم:خدايا همينم ،قبول كن.
چه كنم كه تو و افكارم همواره تنيده در هم هستيد.همانطور كه هنگام خوردن،اشاميدن،قدم زدن،خوابيدن،خنديدن،غمگين شدن،كمك كردن،نوشتن،ظرف شستن،فيلم ديدن،ضد اسلام را لعنت كردن،فداى خدا شدن،شعر سرودن،ميهمانى رفتن،اشتباه و گناه كردن ،درهمه حال در ذهنم هستى و ذهنم با عطر و بوى تو جولان مى دهد.
وقتى براى خواب دنده به دنده مى شوم در تمامى لحظات بيدارى نيمه خفته ام مى گويم الهى شكر.شكر كه هستى.
همواره هستى گر نيستى.
نيستى اگرچه همواره وهميشه هستى.

[d.ali]

امروز با خود مى گفتم چرا بايد دل داد ودل گرفت ؟
چرا بايد دل بست و بعد گسست؟
چرا در دوستى ها گاه طناب اعتقاد و علاقه و اعتماد بسيار مستحكم است وگاه در عين
ناباورى از ظرافت يك مو هم نازكتر؟
چرا پيرامونمان افراد ماسكهاى چند لايه به صورت كشيده اند و ر هر موقعيتى يكى از
لايه ها فرو مى افتد؟ايا حسادت و بخل و بغض و شهرت طلبى و ثروت طلبى از
دوستى و دوستى و دوستى مهمتر است؟
على (ع)توصيه مى كند نه به دشمن سخن درشت بگو ،چه كه شايد زمانى دوستت شود و شرمنده شوى
ونه رازهاى مهمت را بر دوست اشكار،چه كه امكان دارد روزى دشمن شود و از رازها مى تواندبه ضررتواستفاده كند(مفهوم كلام مولا است)
اگر دست دوستى مى دهيم بايد پايدار باشيم .

[d.ali]

خدايا خسته مى شم مى گم ياعلى
مونده مى شم مى گم يا على
رونده مى شم مى گم يا عباس
غمگين مى شم مى گم يا زينب
دلم مى سوزه مى گم يا فاطمه
قلبم مى گيره مى گم يا رسول الله
مصيبت مى بينم مى گم يا حسين
درمونده مى شم مى گم يا مهدى
خدايا به صفر و زير صفر كه مى رسم ،مى گم خدا
شرمنده ى تو و لطفت مى شم مى گم خدا
گناه مى كنم و مى ترسم مى گم خدا
خوشحال مى شم و خرسند مى گم خدا
خدايا بيماران را سلامتى بده.
خدااسمون كشورم ،زمين كشورم در امنيت باشه.
خدايا تو گوشم بگو،بگو كه هميشه هستى .…

[d.ali]

گاهى چقدر دلبستن اسان مى شود
انقدر اسان و زيرپوستى كه وقتى بخود مى ايى با طنابى نامريى تر از روح و محكمتر از پولاد بسته شده ايى به يك چيز،فرد،نام،مقام،هنرو…
واين روزها چقدر گسستن اسان شده است
گسستن از تو،من،او
گسستن از نام ،ابرو،نجابت،حيا،ايمان،عشق،جوانمردى،غيرت،دين،…
خدايا توان ده در دلبستن به خطا نرويم
خدايا كمك كن در گسستن اشتباه نرويم

[d.ali]

خدايا هستى؟خدايا مى شنوى؟
خدايا مى نويسم كه سند داشته باشم براى روزهايى كه غبار فراموشى بر روى سلولهاى مغزمى نشيند و فراموش مى كنم تو چقدر خوب و چقدر مهربان بودى.
خدايا اين لحظات بيشتر به مهربانيت احتياج دارم تا به طلب صبر و تحمل.

خدايا اين لحظه ،درست همين لحظه به من ببخش،قطره ايى از مهر و محبت و عدل و دادت را به من ببخش.

[d.ali]

خداوندا گاه درحكمت تو عجيب به خود مى پيچم.
گاه حكمت تو در ندانستن من است ،كه دانستن فنا مى كند باورهايم را.
گاه كه نه بيشتر اوقات.
خداوندا تو يك هستى ،واحد ،احد و تك هستى "لا اله الا الله"
اما چقدر خداى من باخداى او،خداى تو ،خداى انها فرق دارد؟
يكى گناه بنده را مى گذاردبه پاى خدا.
يكى حوادث و بى دقتى خود را مى گذاردبه پاى خدا.
خدايا اگر همه چى خوب باشد بهشتت به چه كار ايد؟
اگر تمام لحظه هارنج باشد جهنمت ديگر چيست؟
نقل قول عده ايى اولى و نقل قول عده ايى دومى است ،من مى گويم:خدايا ما بهشت وجهنم را در اين دنيا مى چشيم و خود در ان سرا بهشت وجهنم اجاره مى كنيم.
چه كسى مى تواند بگويد بهشت از ان چه كسانى است وجهنم سزاوار چه گروهى جزخود خداوند.
وبه يقين سرانجام برخى را به روشنى در كتاب مقدس قران اورده است.
خدايا مرابشكن،باورهايم نسبت به ديگران را بشكن
اماخودت را هيچ گاه ،حتى لحظه ايى از من نگير.
امين يا رب العالمين.