ارسالها: 3,539
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: دى ۱۳۹۳
اعتبار:
5,016
سپاسها: 0
17 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ...
[url=http://s2.server-dl.asia/mr-reese/single/july/week1/Lindsey%20Stirling%20-%20The%20Arena%20-%20MP3%20128.mp3][/url]
ارسالها: 895
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۵
اعتبار:
5,362
سپاسها: -33
7 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
ارسالها: 101,896
موضوعها: 13,760
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
24,167
سپاسها: 28895
33245 سپاس گرفتهشده در 19321 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
ارسالها: 10,710
موضوعها: 3,552
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۵
سپاسها: 0
27 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
مروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که
ارسالها: 895
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۵
اعتبار:
5,362
سپاسها: -33
7 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
مروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که جلوی روی او ، آراسته و شیک ظاهر بشم
ارسالها: 101,896
موضوعها: 13,760
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
24,167
سپاسها: 28895
33245 سپاس گرفتهشده در 19321 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که جلوی روی او ، آراسته و شیک ظاهر بشم .
نگاهم به ساعت افتاد
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
ارسالها: 2,485
موضوعها: 757
تاریخ عضویت: آبان ۱۳۹۵
اعتبار:
5,502
سپاسها: 2493
1960 سپاس گرفتهشده در 477 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که جلوی روی او ، آراسته و شیک ظاهر بشم نگاهم به ساعت افتاد
ده دقیقه مانده
مسیر زندگیمو... سمت خودت عوض کن♥
ارسالها: 101,896
موضوعها: 13,760
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
24,167
سپاسها: 28895
33245 سپاس گرفتهشده در 19321 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که جلوی روی او ، آراسته و شیک ظاهر بشم ...
نگاهم به ساعت افتاد . ده دقیقه مانده به هشت صبح را نشان میداد
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
ارسالها: 895
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۵
اعتبار:
5,362
سپاسها: -33
7 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که جلوی روی او ، آراسته و شیک ظاهر بشم ...
نگاهم به ساعت افتاد . ده دقیقه مانده به هشت صبح را نشان میداد.از شدت هیجان گلوم خشک شده بود
ارسالها: 10,710
موضوعها: 3,552
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۵
سپاسها: 0
27 سپاس گرفتهشده در 1 ارسال
امروز روز خيلى خاصى بود. براى ديدنش ذوق داشتم ! ولی خاص بودنِ امروز یک دلیل دیگر هم داشت ، دلیلی که فهمیدنش اون روهم ذوق زده میکرد. آخه قرار بود
من اولین نفری باشم که روی سِن بروم و آن خبر مهم را به همه اعلام کنم. اتفاقی که ماه ها منتظرش بودم ،اتفاقی که او هم ماه ها منتظرش بود ...
بهترین لباسم را انتخاب کردم ، تمام تلاشم رو کردم که جلوی روی او ، آراسته و شیک ظاهر بشم ...
نگاهم به ساعت افتاد . ده دقیقه مانده به هشت صبح را نشان میداد.از شدت هیجان گلوم خشک شده بود ،تند تند آب دهنم رو قورت میدادم