۲۳-۰۹-۹۵، ۰۱:۵۴ ب.ظ
Years ago, when I was younger
,
سالها پیش، وقتی که جوانتر بودم
I kinda liked a girl I knew
.
یه جورایی یه دختری رو که میشناختم دوست داشتم
She was mine, and we were sweethearts
اون مال من بود، و ما عزیز دل همدیگه بودیم
That was then, but then it’s true
این مال بعدش بود، البته بعدش به حقیقت پیوست
I’m in love with a fairytale
,
,
من عاشق دختر شاه پریان هستم (ترجمه اصلی میشه من عاشق دختری از افسانه پریان هستم)
even though it hurts
با وجودی که [روحم رو] آزار میده
‘
Cause I don’t care if I lose my mind
Cause I don’t care if I lose my mind
چون اهمیتی نمیدم اگه هوش و حواسم رو از دست بدم
I’m already cursed
.
.
من از قبل نفرین شدم
Every day we started fighting
,
روزها رو با جنگ و دعوا شروع میکردیم
every night we fell in love
و شبها رو با عشق ورزیدن به هم
No one else could make me sadder
,
کس دیگهای نمیتونست من رو انقدر ناراحت کنه
but no one else could lift me high above
البته کس دیگهای هم نمیتونست انقدر من رو به اوج برسونه
I don’t know what I was doing
,
نمیدونم چیکار کردم
when suddenly, we fell apart
وقتی که ناگهانی از هم جدا شدیمم
Nowadays, I cannot find her
این روزها نمیتونم پیداش کنم
But when I do, we’ll get a brand new start
اما اگه پیداش کنم، شروعی تازه رو با هم خواهیم داشت
I’m in love with a fairytale
,
,
من عاشق دختر شاه پریان هستم (ترجمه اصلی میشه من عاشق دختری از افسانه پریان هستم)
even though it hurts
با وجودی که [روحم رو] آزار میده
‘
Cause I don’t care if I lose my mind
Cause I don’t care if I lose my mind
چون اهمیتی نمیدم اگه هوش و حواسم رو از دست بدم
I’m already cursed
.
.
من از قبل نفرین شدم
She’s a fairytale
اون دختری از افسانه پریان است
Yeah
…
…
Even though it hurts
با وجودی که [روحم رو] آزار میده
‘
Cause I don’t care if I lose my mind
Cause I don’t care if I lose my mind
چون اهمیتی نمیدم اگه هوش و حواسم رو از دست بدم
I’m already cursed
من از قبل نفرین شدم