۲۹-۱۰-۹۵، ۰۱:۴۵ ق.ظ
دختر: سلام خواهش میكنم! Asl pls ؟
پسر: تهران/وحید/26 و شما؟![[عکس: 12.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/12.gif)
دختر: تهران/نازنین/22![[عکس: 01.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/01.gif)
پسر: چه اسم قشنگی! اسم مادربزرگه منم نازنینه!![[عکس: 11.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/11.gif)
دختر: مرسی! شما مجردین؟
پسر: بله. شما چی؟ ازدواج كردین؟
دختر: نه منم مجردم! راستی تحصیلاتتون چیه؟![[عکس: 36.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/36.gif)
پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT دارم!!!![[عکس: 17.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/17.gif)
شما چی؟
دختر: من فارق التحصیل رشته گرافیك از دانشگاه سرین فرانسه هستم.!!!
پسر: WOW چه عالی! واقعا از آشناییتون خوشبختم.!![[عکس: 04.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/04.gif)
دختر: مرسی منم همینطور! راستی شما كجای تهران هستین؟
پسر: من بچه تجریشم! شما چی؟![[عکس: 10.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/10.gif)
دختر: ما هم خونمون اونجاس!شما كجای تجریش میشینید؟![[عکس: 19.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/19.gif)
پسر: خیابون دربند! شما چی؟![[عکس: 15.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/15.gif)
دختر: خیابون دربند!؟ كجای خیابون دربند؟
پسر: خیابون دربند ، خیابون........كوچه..........پلاك......... ، شما چی؟
دختر: اسم فامیلیه شما چیه؟
پسر: من؟ حسینی! چطور!؟
دختر: چی؟![[عکس: 07.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/07.gif)
وحید تویی؟![[عکس: 31.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/31.gif)
خجالت نمیكشی چت می كنی؟ تو كه گفتی امروز با زنت میخوای بری قسطای عقب مونده ی خونه رو بدی! مكانیكی رو ول كردی نشستی چت می كنی؟![[عکس: 40.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/40.gif)
پسر:عمه مولوك شمایین!؟ چرا از اول نگفتین؟ راستش! راستش!![[عکس: 02.gif]](http://blogfa.com/images/smileys/02.gif)
دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده..... ، آخه می دونین............
دختر: راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟ میدونم به فریده چی بگم!
پسر: عمه جان! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین! اگه بفهمه پوستمو میكنه! عوضش منم به عمو فریبز چیزی نمیگم
دختر: اوووووووم خب ، باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا !
پسر: باشه عمه مولوك بای.......!!!![[عکس: 22.gif]](http://forum.forum.iranroman.com/styles/default/xenforo/smilies/negash/Yahoo/22.gif)
پسر: تهران/وحید/26 و شما؟
دختر: تهران/نازنین/22
پسر: چه اسم قشنگی! اسم مادربزرگه منم نازنینه!
دختر: مرسی! شما مجردین؟
پسر: بله. شما چی؟ ازدواج كردین؟
دختر: نه منم مجردم! راستی تحصیلاتتون چیه؟
پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT دارم!!!
شما چی؟دختر: من فارق التحصیل رشته گرافیك از دانشگاه سرین فرانسه هستم.!!!
پسر: WOW چه عالی! واقعا از آشناییتون خوشبختم.!
دختر: مرسی منم همینطور!
راستی شما كجای تهران هستین؟پسر: من بچه تجریشم! شما چی؟
دختر: ما هم خونمون اونجاس!
شما كجای تجریش میشینید؟پسر: خیابون دربند! شما چی؟
دختر: خیابون دربند!؟ كجای خیابون دربند؟
پسر: خیابون دربند ، خیابون........كوچه..........پلاك......... ، شما چی؟
دختر: اسم فامیلیه شما چیه؟
پسر: من؟ حسینی! چطور!؟
دختر: چی؟
وحید تویی؟ خجالت نمیكشی چت می كنی؟ تو كه گفتی امروز با زنت میخوای بری قسطای عقب مونده ی خونه رو بدی! مكانیكی رو ول كردی نشستی چت می كنی؟پسر:
عمه مولوك شمایین!؟ چرا از اول نگفتین؟ راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده..... ، آخه می دونین............
دختر: راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟ میدونم به فریده چی بگم!
پسر: عمه جان! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین! اگه بفهمه پوستمو میكنه! عوضش منم به عمو فریبز چیزی نمیگم
دختر: اوووووووم خب ، باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا !
پسر: باشه عمه مولوك بای.......!!!
رمز شب ...!
دوست دارم هایت هست
این را که بگویی
خوابم می برد
