امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
زنان نامدار تاریخ
#11
آرتمیس در شهر هالیکارناس، پایتخت کاریا که زیر نظر حکومت هخامنشی قرار داشت به دنیا آمد. پدرش لوگدامیس، به عنوان ساتراپ (والی) در این شهر حکومت می‌کرد. مادر او از اهالی جزیره‌ی کرت بود. آرتمیس بعد از مرگ پدرش به عنوان جانشین او، ساتراپ کاریاشد.
۵۰۰ سال پیش از میلاد، ایران به عنوان یکه‌تاز تاریخ و قدرت بی‌رقیب جهان شناخته شده‌ی آن روز را زیر پرچم خود کشیده بود. با این حال یونان همواره چون خاری در چشم پادشاهان هخامنشی بود. از این روی در پی انضمام آن به خاک ایران بودند. داریوش هخامنشی به این سرزمین لشکر کشید ولی موفق نشد آن را فتح کند و در نبرد مارتن شکست خورد. بعد از او پسرش خشاریارشا به این اقدام اهتمام ورزید و با ناوگان خود رهسپار شبه جزیره‌ی یونان شد. آرتمیس نیز به عنوان فرمانده ناوگان دریایی به ارتش ایران پیوست.
[عکس: artemisia%20%287%29.jpg]
عمده‌ی اطلاعاتی که در مورد این بانو وجود دارد از هرودوت است که او نیز اهل هالیکارناس بود. بنابر گفته‌ی هرودوت هیچ کدام از فرماندهان تابع ایران به اندازه‌ی او به خشایارشا رأی صائب ارائه نداده و راهنمایی گرانبها نکرده‌است. نام همسر آرتمیس نامعلوم و ناشناخته است و درباره‌ی شوهر او در تاریخ صحبت چندانی نشده است با این حال او یک فرزند به نام پیسیندلیس داشت که بعد از او حاکم هالینکارناس شد بعد از پسر او نیز نوه‌ی او به سلطنت در این دولت‌شهر رسید.
در مورد ریشه‌ی اسم آرتمیسدو عقیده وجود دارد. از طرفی نامش اشاره به الهه‌ی یونانی شکار و ماه و حاصلخیزی یعنی آرتمیس دارد و از سویی ممکن است ریشه‌ی نامش از واژه‌های ایرانی آرتا، آرت، آرته (از اوستایی یا پارسی کهن) که می‌تواند به بزرگ، خوب، پاک معنی شود، گرفته شده‌باشد. بنابراین واژه‌شناسی «آرتمیس» می‌تواند «بانوی پاک، بزرگ و... » باشد.
در مورد آرتمیس، هرودوت دو روایت مهم را نقل می‌کند؛ یکی در مورد توصیه‌ی او به خشایارشا مبنی بر عدم ورود او به جنگ دریایی با یونانیان بود که در صورتی که خشایارشا این نظر را می‌پذیرفت می‌توانست از شکست سالامیس جلوگیری کند.
[عکس: artemisia%20%289%29.jpg]
اما دومین توصیه‌ی او به خشایارشا مبنی به بازگشتش به ایران مورد تایید پادشاه قرار گرفت و او به ایران بازگشت. هرودوت در این باره از قول آرتمیس می‌نویسد: «با وجود این شرایط اضطراری حاضر، به نظر من شاهنشاه، یونان را ترک و مردونیه را با عده ای که خواسته و به خدمتی که داوطلب شده‌است، مأمور فرمایند و این مسئله منوط به آن است که او واقعاً شایستگی انجام چنین مأموریتی را داشته باشد. اگر نقشه‌ی او نتیجه بخشید و موفق شد باز ظفر و کامیابی همایونی است و هرگاه او به مقصود خود نرسد تا وقتی که وجود عزیز پادشاه سلامت باشد و خطری متوجه خاندانت نشود، یونانی‌ها برای ادامه‌ی زندگی و بقای حیات خویش باید مدتها رنج بکشند. از شکست مردونیه غمی نیست چون او یک غلام شاهی بیش نیست و هرگاه یونانی‌ها بر او دست یابند، هنری نکرده‌اند اما راجع به وجود مقدس همایونی باید عرض کنم که در عین کامیابی به وطن برمی‌گردید، چون آتن را به آتش کشیده‌اید.»
[عکس: Salamis.jpg]
هرودوت داستان‌ دیگری نیز از آرتمیس نقل می‌کند که او در میانه‌ی نبرد در حالی‌که توسط یک کشتی یونانی تعقیب می‌شد، به یکی از کشتی‌های خودی حمله کرد و بدین ترتیب کشتی یونانی را فریفت. البته در این داستان تناقضاتی وجود دارد؛ در چنین جنگ عظیمی که صدها کشتی جنگی از هر دو طرف شرکت داشته‌اند، انتظار می‌رود که مانند هر پیکار دیگری، کشتی‌های طرفین جنگ، پرچم و علامت‌های مخصوصی به همراه داشته باشند تا نیروهای دوست و دشمن از یکدیگر شناخته شوند. همچنین دور از ذهن است که واقعیت چنین حادثه‌ای هم از نظر سپاهیان یونانی و ایرانی حاضر در میدان نبرد و هم از نظر شاه و همراهانش که در ارتفاعات مشرف به میدان جنگ، ناظر پیکار سالامیس بودند، پنهان مانده باشد.
در کل، در آنچه که هرودوت از آرتمیس نقل می‌کند، حس غرور و افتخار ستایش از یک زن شجاع به عنوان همشهری از یک‌سو و خشم و کینه‌توزی به عنوان یک یونانی از آرتمیس که در سپاه دشمن می‌جنگید، توأمان دیده می‌شود. این احتمال می‌رود که هرودوت با تمهیداتی سعی در برآوردن هر دو خواسته‌ی خود کرده‌باشد.
[عکس: artemisia%20%286%29.jpg]
در فیلم ضد ایرانی «۳۰۰؛ خیزش یک امپراطوری» نیز آرتمیس به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی حضور دارد اما ناگفته پیداست که به عنوان یک زن خشن و دیو سیرت به تصویر کشیده شده است.
ردپای آرتمیس حتی در معماری رومی که برگرفته از معماری یونانی است، نیز دیده می‌شود. ویتروویوس، معمار و یکی از لشکریان رومی در کتاب خود می‌نویسد: «در جنگ ایران و یونان، مردم کاریا از ایران پشتیبانی کردند. زمانی که یونانی‌ها سرانجام از پیشرفت ایرانیان در خاک یونان جلوگیری کردند، به تنبیه کاریایی‌ها پرداختند. مردان کاریایی را کشتند و زنانشان را به بردگی بردند. مقرر شد که این زنان باید برای ابد باری به‌دوش بکشند. به عنوان نمادی از بارکشی ابدی زنان کاریایی، ستون‌های زن‌پیکر به معماری یونانی وارد شد.» البته باستان‌شناسان در مورد صحت این نظر اختلاف عقیده دارند.
[عکس: artemisia%20%281%29.jpg]
همچنین یکی از ناوشکن‌هایی که ایران در سال ۱۹۶۷ از بریتانیا خرید نیز آرتمیس خوانده می‌شد که بعد از انقلاب به‌ نام دماوند تغییر نام داد.
منبع: بنیتا
رمز شب ...!
دوست دارم هایت هست
این را که بگویی
خوابم می برد
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12
لامارتین، شاعر و نویسنده‌ی فرانسوی می‌گوید: «منشاء هر کار بزرگی زن است، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی‌شود». زنان همواره در جهان در عرصه‌های مختلف فعال بوده‌اند و خصوصا در ترویج و پیشرفت فرهنگ، هنر، ادبیات و علم، نقش به‌سزایی داشته‌اند. زنان، بخش جدایی‌ناپذیر ادبیات هستند و نمی‌توان نقش آن‌ها را در ادبیات نادیده گرفت. مصطفی مستور در این‌باره در کتاب «استخوان خوک و دست‌های جذامی» می‌نویسد: «اگه زنی در کار نباشه، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت و شیرین و فرهاد ول معطل‌اند. اگه روزی زن‌ها بخواند از این جا برند، تقریبا همه ادبیات و سینم ا و هنر دنیا رو با خودشون باید ببرند».
بنیتا هر هفته به بررسی زندگینامه و معرفی آثار زنان شاعر و نویسنده می‌پردازد. در این قسمت، به بهانه‌ی زادروز جولز دِنبی، شاعر انگلیسی، نگاهی به زندگی و آثار این بانوی نویسنده خواهیم داشت.
[عکس: 723_482_1434018786_6091.jpg]
در سال ۱۹۵۵، در وست یورک شایر انگلستان، چشم به جهان گشود. در دوران کودکی، دختری شاد و سرزنده بود و به دوچرخه علاقه‌ی زیادی نشان می‌داد. علاقه‌ی او بیشتر به کارکرد مکانیکی دوچرخه بود و خیلی اهل دوچرخه سواری نبود.
او در سن ۱۹ سالگی ازدواج کرد و در سنین جوانی به ادبیات علاقه‌ی بسیاری نشان می‌داد. علاوه بر شعر، ‌جولز رمان نیز نوشته است. دِنبی به هنر عکاسی نیز بسیار علاقمند است و عکاسی را دنبال می‌کند.
جولز تاکنون مجموعه اشعار «غرور شیرها» را در سال ۱۹۹۴ و لغزش‌های روح را در سال ۲۰۰۰ منتشر کرده است. اولین رمان او به نام «نوزاد سنگ» برنده‌ی جایزه‌ی نویسندگان جنایی شد. رمان «بیلی مورگان» او که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، جایزه‌ی داستان‌های ادبی اورنج را برنده شد. از جدیدترین رمان‌های او می‌توان به «چراغ عاریه» (۲۰۰۶) و «موجود وحشی» (۲۰۱۲) اشاره کرد. جولز در صنعت موسیقی نیز فعال است و در باندهای موسیقی فعالیت می‌کند. او به سبک راک علاقه‌ی خاصی داشت و مدت زیادی در گروه‌های راک فعالیت داشته است. جولز تاکنون نمایشگاه‌های عکاسی متعددی نیز برگزار کرده است.
اکثر نوشته‌های جولز درباره‌ی زنان است و اکثر شخصیت‌های اصلی زن هستند. او در شهری زندگی می‌کند که آن را به جهان تشبیه می‌کند؛ از این جهت که ساکنان این شهر، از نژادها و اقوام گوناگون هستند. او در داستان‌های مختلفی که نوشته، از این شهر تاثیر گرفته است و زیبایی‌ها و دلخوشی‌های کوچک و عشق را در کنار سیاهی‌ها به تصویر کشیده است. او از عنصر تخیل برای نوشتن بهره‌ی زیادی گرفته است. مطالعه‌ی آثار این بانوی نویسنده می‌تواند در شناخت دیدگاه‌های او موثر باشد.
رمز شب ...!
دوست دارم هایت هست
این را که بگویی
خوابم می برد
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Rainbow نخستين زنان موتورسوار در ایران v.a.y 0 250 ۱۶-۰۴-۹۴، ۱۰:۴۹ ق.ظ
آخرین ارسال: v.a.y
  با 40 نابغه تاریخ آشنا شوید (2) ~ MoOn ~ 0 287 ۰۳-۰۱-۹۴، ۰۳:۵۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ~ MoOn ~
  با 40 نابغه تاریخ آشنا شوید (1) ~ MoOn ~ 1 286 ۰۲-۰۱-۹۴، ۱۲:۲۵ ب.ظ
آخرین ارسال: ~ MoOn ~

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
10 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
لیلی (۰۴-۰۱-۹۶, ۰۳:۲۳ ب.ظ)، hadis hpf (۲۹-۰۲-۹۹, ۰۳:۰۲ ق.ظ)، نويد (۲۹-۱۲-۹۵, ۰۷:۴۸ ب.ظ)، barooni (۰۳-۰۱-۹۶, ۰۲:۴۴ ق.ظ)، صنم بانو (۲۴-۱۱-۹۹, ۰۵:۴۲ ب.ظ)، AsαNα (۰۲-۰۱-۹۶, ۱۱:۵۷ ب.ظ)، d.ali (۰۴-۰۱-۹۶, ۰۸:۴۵ ب.ظ)، .AtenA. (۲۳-۰۱-۹۶, ۰۱:۱۴ ق.ظ)، دختربهار (۲۳-۰۱-۹۶, ۱۲:۲۵ ق.ظ)، »L@ntern Moon« (۲۹-۱۲-۹۵, ۰۷:۰۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان