امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
راز مهرداد در خواب برای مینا لو رفت!
#1
همیشه مهرداد گل سر سبد فامیل بود. من خوشبخت ترین زن روی زمین بودم اما این تلگرام کاری با ما کرد که از هووی مجازی ام شکایت دارم.
[عکس: 95_abartazeha_ir-304.jpg]
هر کاری می‌کنم نمی‌توانم دوباره به شوهرم اعتماد کنم. عاشق او هستم، اما با مردی که این طور جواب محبت‌های زنش را می‌دهد چطور باید رفتار کرد.من نمی توانم از او دل بکنم اما باورم نمی شود او به این آسانی خیانت کرده باشد.
مینا هنوز هم باورش نمی‌شود شوهرش که تا دیروز نجابتش زبانزد فامیل بود، یکدفعه خائن از آب درآید، آن هم بعد از پنج سال زندگی مشترک در تمام مدتی که قلب مینا به عشق شوهرش می‌تپید و بی‌تابانه منتظر بازگشت او به خانه بود، سر مهرداد جای دیگری گرم بود. داستان از جایی شروع شد که مهرداد تصمیم گرفت گوشی گرانقیمتی بخرد تا شبکه‌های اجتماعی روی آن نصب کند. روزی که با ذوق و شوق گوشی را خرید، از راه نرسیده برنامه‌ها را سریع روی آن نصب کرد. از همان روز به قول مینا آرامش از زندگی‌شان پرکشید و رفت.
زن جوان می‌گوید: دو ماه بعد از این که مهرداد تلگرامش را نصب کرد، رفتارهایش مشکوک شد. یک بار که خوابیده بود، گوشی‌اش را برداشتم تا آدرسی را در اینترنت پیدا کنم، اما بی‌اختیار صفحه چت تلگرامش را دیدم. قصدم این نبود که سر از محتویات گوشی‌اش دربیاورم. چیزهایی را که می‌دیدم باور نمی‌کردم. در اینستاگرام و تلگرام صفحات غیراخلاقی را جست‌وجو کرده بود. عمق فاجعه را زمانی درک کردم که فهمیدم با دختر جوانی ارتباط برقرار و حتی برایش فیلم و تصاویر غیراخلاقی ارسال کرده است. حالم خیلی بد شد. واکنش بسیار وحشتناکی از خودم نشان دادم و بدجور با هم مشاجره کردیم. تا حدی که همان شب وسایلم را جمع کردم تا به خانه پدرم بروم. حتی او را تهدید به طلاق هم کردم. مهرداد مرا خوب می‌شناسد و می‌داند اگر تصمیمی بگیرم، آن را عملی می‌کنم. مهرداد از دیدن رفتارهایم خیلی ترسیده بود و به خودش می‌لرزید. گریه کرد، التماس کرد تا مانع رفتنم شود. جلوی در ایستاده بود و نمی‌گذاشت بروم. کیفم را روی زمین کوبیدم. روی زمین نشستم و گریه کردم. خیانتش را نمی‌توانستم تحمل کنم. برای یک زن بسیار سخت است خیانت شوهرش را فراموش کند. اگر هم ببخشد، فراموش نمی‌کند.
مینا قسم می‌خورد که شوهرش دوستش دارد، اما نمی‌داند چرا مهرداد سراغ زن دیگری رفته است. او ادامه می‌دهد:بعد ازآن اتفاق شوهرم بشدت پشیمان است و می‌گوید نمی‌خواهد مرا از دست بدهد و دوستم دارد. یک شب که دوباره از این حرفها می‌زد، به او گفتم در پنج سالی که با هم زندگی می‌کنیم، با تمام نداری‌ها و سختی‌هایت ساخته و شکایتی نکرده‌ام. از چشمانم بیشتر به تو اعتماد داشتم، تمام دنیا و امیدم را از بین بردی. حق من این بود؟ به او گفتم پس آن روزها چیزی در گوشی‌ات داشتی که اجازه نمی‌دادی حتی به آن دست بزنم. قسم خورد که چیزی نداشتم. دست روی قرآن هم گذاشت که آن روزها با هیچ کس چت نمی‌کرده است. خدا هیچ زنی را در شرایط من قرار ندهد. خیلی سخت است به شوهر وزندگی‌ات اعتماد داشته باشی، بعد جواب اعتمادت را این طور بدهد.
او ادامه می‌دهد: با این که هنوز نتوانسته‌ام با خیانت شوهرم کنار بیایم، اما وقتی یاد آن شب می‌افتم که نزدیک بود از ترس سکته کند، وحشت زده می‌شوم و خدا را شکر می‌کنم اتفاقی برایش نیفتاد، اما وقتی یاد روزهایی می‌افتم که وقتی به گوشی‌اش دست می‌زدم، سرم داد می‌کشید، از مهرداد متنفر می‌شوم. شبی که تازه متوجه خیانت شوهرم شده بودم، چیزی نمانده بود سکته کنم و هر وقت یادم می‌آید، به پهنای صورتم اشک می‌ریزم. بعد از آن اتفاق دردناک سعی می‌کنم بیشتر به او توجه کنم، پیش از این خیلی به او اهمیت نمی‌دادم. حالا کمتر به جانش غر می‌زنم و در مورد خانواده‌اش هم بدگویی نمی‌کنم و کاری به کارشان ندارم. با این که غم بدی روی قلبم سنگینی می‌کند، اما هنوز هم مثل روز اول دوستش دارم. طوری شده که حس می‌کنم تازه با هم نامزد کرده‌ایم و بیشتر سعی می‌کنم کنارش باشم. زمانی که فکر و خیال سراغم می‌آید، بدجور افسرده می‌شوم. اگر در خانه نباشد گریه می‌کنم. بعد از آن جریان خیلی دلم می‌خواهد بیشتر درخانه بماند. همیشه نگرانم که مبادا دوباره شیطان زیرجلدش برود و وسوسه شود یا دخترانی زیرپایش بنشینند و وسوسه‌اش کنند. اگر از کارش شرمنده باشد و از من بترسد، دیگر سمت خیانت نمی‌رود.
مینا ادامه می‌دهد: تا جایی که بتوانم می‌خواهم زجری را که می‌کشم از شوهرم پنهان کنم، اما چطور با غم خیانت او کنار بیایم؟ از وقتی شوهرم خیانت کرده، مرتب او را کنترل می‌کنم. چون اعتماد ندارم. زمانی که به محل کارش می‌رود، هزار جور فکر و خیال می‌کنم. بارها آیه و قسم خورده که یک بار خطا کردم، دیگر هرگز خطایم را تکرار نمی‌کنم. خیلی دلم می‌خواهد باور کنم، اما نمی‌توانم. تا قبل از این قضیه هیچ مشکلی با هم نداشتیم. شوهرم نه مشکل اخلاقی داشت نه خدایی نکرده چشم‌چران بود. مثل دو تا عاشق و معشوق بودیم، اما این فضای مجازی آرامش زندگی‌مان را به هم زد.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
مسلماً اين زن روزهاى خوشى نخواهد داشت و فكر خيانت شوهر اورا لحظه ايى رها نخواهد كرد.
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
به نظرمن که تقصیر فضای مجازی نیست
ذات بعضیا خرابه!!dfgh
من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل
بخت بد بین کز اجل هم ناز می باید کشید
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
خدا برای هیچ كس نخواد
منكه از فكرش هم تنم میلرزه
حالا فرقی نداره زن به شوهرش خیانت كنه یا برعكس!
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
واااااى خيلى حس بديه.
خيلللللى هم مهرداد بى جنبه تشريف داشته.
به نظر من که مينا اصلا نبايد ديگه بهش اطمينان بکنه.
کسى که يه بار خيانت کرد بار دوم براش راحت تره.
توبه ى گرگ مرگه.dfgh
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
بیچااره زنه چه سختی میکشه UndecidedUndecided
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
(۱۲-۰۱-۹۶، ۱۱:۳۳ ب.ظ)غزل80 نوشته: بیچااره زنه چه سختی میکشه UndecidedUndecided
فقط سختى تنها نيست.
سختى همراه با عشق و بى اعتمادى وترس و شک و دودلى و حماقتzaps
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
بدترین اسم دنیا خیانته .به نظر من خیانت از قتلم بدتره.
بی تو اینجا همه در جنس ابد تبعیدند
سال ها هجری و شمسی همه بی خورشیدند
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  درخواست ۲۲۷ نماینده برای قصاص برخی معترضان صنم بانو 0 88 ۱۶-۰۸-۱، ۰۴:۳۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  حداقل برای مردم خودمان این حرف‌ها را نزنید صنم بانو 0 108 ۱۵-۰۸-۱، ۰۶:۳۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  تصمیم استانداری تهران برای تعیین مکان اعتراضات صنم بانو 0 102 ۲۹-۰۷-۱، ۱۰:۴۴ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
17 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۱۲-۰۱-۹۶, ۰۵:۴۱ ب.ظ)، لیلی (۱۵-۰۱-۹۶, ۰۳:۴۳ ب.ظ)، ملکه برفی (۱۲-۰۱-۹۶, ۰۱:۰۰ ب.ظ)، نويد (۱۳-۰۱-۹۶, ۰۱:۵۰ ق.ظ)، آیداموسوی (۱۲-۰۱-۹۶, ۰۱:۲۰ ب.ظ)، barooni (۱۲-۰۱-۹۶, ۰۲:۴۹ ب.ظ)، صنم بانو (۱۳-۰۱-۹۶, ۰۷:۱۰ ب.ظ)، AsαNα (۱۲-۰۱-۹۶, ۰۲:۲۳ ب.ظ)، ft.samadi (۱۳-۰۱-۹۶, ۱۲:۱۳ ق.ظ)، d.ali (۱۳-۰۱-۹۶, ۰۵:۵۷ ق.ظ)، .AtenA. (۱۲-۰۱-۹۶, ۱۱:۲۶ ب.ظ)، Land star (۱۲-۰۱-۹۶, ۱۱:۳۳ ب.ظ)، :)nafas (۱۲-۰۱-۹۶, ۰۲:۰۰ ب.ظ)، ستاره ی احساس (۱۳-۰۱-۹۶, ۰۳:۱۵ ق.ظ)، »L@ntern Moon« (۱۲-۰۱-۹۶, ۱۱:۴۴ ب.ظ)، ϻσπλ (۱۳-۰۱-۹۶, ۰۳:۱۷ ق.ظ)، taranomi (۰۱-۰۷-۹۶, ۰۷:۱۲ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان