امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مسابقه ى داستانهاى قرانى نوشته ى كاربران ايران رمانى
#1
مسابقه ى داستانهاى قرانى نوشته ى كاربران ايران رمانى

سلام دوستاى گل ايران رمانى
xcvk

حلول ماه مبارك رمضان رو به همگى تبريك مى گويم انشاء الله دستاتون پر و دلاتون پاك و روحتون شفاف به بركت اين ضيافت الهى باشه
mara

يه مسابقه ى داستان كوتاه داريم به مناسب همين ماه كه ماه نزول قرانه با چند موضوع انتخابى "البته خودتون هم مى تونين موضوعى از قران انتخاب كنين.

داستان شما بايد درمورد يكى از شخصيتهاى قران باشه،داستانى برگرفته از ذوق و استعدادخودتون .

موضوعهاى انتخابى

١-سوره ى كوثر و تولد خانم فاطمه ى زهرا(س)

٢-ميلاد حضرت عيسى (ع)

٣-ميلاد حضرت موسى (ع)

٤-ماجراى دختران شعيب نبى و حضرت موسى

زمان:تا اخر ماه رمضان

جوايز :اعتبار٢٠٠براى نفر اول و

١٠٠براى نفر دوم و سوم و چهارم

بقيه شركت كنندگان ١٠اعتبار

منتظر حضور سبزتون هستيم
Shy

لطفا مطالب زیباتون رو همین جا تو همین تاپیک قرار بدید.
یالثارات الحسین
سپاس شده توسط:
#2
عاليه من هستم .
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:
#3
منم هستم.
سپاس شده توسط:
#4
عاقا يه خورده بيشتر توضيح بدين من نگرفتم.xcvb
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
سپاس شده توسط:
#5
(۰۵-۰۳-۹۶، ۰۹:۵۸ ب.ظ)*صنم* نوشته: عاقا يه خورده بيشتر توضيح بدين من نگرفتم.xcvb


برای هر کدوم از مضوعات مطرح شده که خواستی با اونچه تا به حال شنیدی یا از روایات خوندی یا کتابایی که راجع به هر کدوم هست با قلم خودت یه داستانک بنویس.انتخاب داستان و نوع قلم با خودته xcvl
یالثارات الحسین
سپاس شده توسط:
#6
امانت
مرد جوان خود را به زير درختان رساند و تن خسته را بر روى خاكها رها كرد و چشمانش را بست .
بع بع گوسفندان و پارس سگها هوشيارش كرد.گله داران همراه گوسفندانشان دور چاه اب جمع شده و به نوبت اب از چاه بيرون كشيده و رمه را سيراب مى كردند.
مرد چرخشى به شانه هاى نيرومندش داد و…ان دو دختر انجا چه مى كردند؟
كمى نيم خيز شد.
دختران جوان پوشيده در سربندهاى بلند خاكسترى كنار گوسفندان خود با فاصله از ديگران ايستاده و منتظر رفتن مردان بودند.با رسيدن هرگله دختران عقب تر مى رفتند.
غيرت وجوانمردى باعث شد بطرف دختران برود.
دختران با كنجكاوى نزديك شدن مرد جوان را نظاره كردند.
جوان نزديك شد و نگاه از چهره ى انها برگرفت:مى خواهيد از چاه اب بيرون كشيد؟
دختران نگاهى به سمت خود كردند،دخترى كه گويى بزرگتر بود پاسخ داد:بله
جوان پرسيد:مى خواهيد من برايتان اب بياورم؟
-صفورا پيشنهاد خوبى است.
صفورا يا همان دختر بزرگتر پاسخ داد:ليا ،مى خواهى خشم بقيه متوجه ما شود؟
جوان كه شاهد صحبت دو دختر بود پرسيد:چاه اب ديگرى نيست ؟
-كمى بالاتر چاه ديگرى است اما بردهانه ى ان سنگ بزرگى است كه برداشتن ان نيروى چند تن را مى طلبد.
چشمان جوان برقى زد:نشانم دهيد.
دختران با شك گوسفندان را به حركت دراوردند،سگهاى سياه و قهوه ايى درحركت منظم گله به انها كمك كردند.
صفورا چوب بلندى كه در دست داشت تكانى داد و گفت :ليا ان سنگ نياز به زور بازوى چند مرد دارد.
صفورا بى اختيار احساس كرد دوست دارد مرد جوان موفق شود.
جوان نگاهى به سنگ خوابيده بر دهانه ى چاه كرد،لحظه ايى چشمانش را بست و باز كرد.
دستان را به يك سمت سنگ گير داد و…
چشمان دختران با كنجكاوى به جوان خيره شد ،بازوهاى پيچيده وپر عضله، سفت و سخت سنگ را در glaاغوش كشيد و بلند كرد.
اهى كه از ميان دهانها خارج شد ميزان كار شگفت رانشان مى داد.
مرد جوان با ساعد عرق از پيشانى گرفت و دلو را درچاه انداخت .
ساعتى بعد
جوان گرسنه و سرگشته به ديواره ى چاه تكيه داده بود و مى انديشيد چه بايد كند،كجا رود؟
صداى پايى او را به خود اورد و تنه را صاف كرد.
صفورا با فاصله ايستاد .پدر گفته بود اگر خواب بود منتظر شو تا بيدار شود ،بيدار بود با فاصله با او سخن بگو.
صفورا نرم و ارام گفت :پدرم از تو دعوت مى كند تا پاداش ابى را كه از چاه براى گوسفندان ما كشيدى ،به تو بدهد .
جوان ايستاد :پدرت كيست ؟
-شعيب نبى ،بزرگ اينجا.
نگفت كه ساعتى است غرق فكر به نيرومندى و درستكارى مرد جوان است وبه پدر جوان را اينگونه معرفى كرده است :جوان نيرومند و درستكار.
جوان خرسند به دنبال دختر حركت كرد.
بادى كه مى وزيد لباس بلند را به دور پاها ى صفورا مى پيچاند وموجب ازار نگاه جوان مى شد.
ايستاد و بلند گفت :اى دختر من جلو مى روم وتو با صدايت مرا هدايت كن كه به كدام سمت حركت كنم.
صفورا متحير پذيرفت .اما وزيدن باد به پشت لباس مرد جوان و چسباندن ان به تن تنومندش ،گرماى شرم را بر پوست دختر نشاند و دليل كار مرد جوان را فهميد.
مرد درستكار.
پيرمرد نورانى پرسيد :اى جوان نامت چيست و از كدام ديارى ؟
جوان با لكنت گفت :مو …موسى ،م…م…مصر .


منابع:قران
زنان نمونه:على شيرازى
حجاب و عفاف:مريم روستا
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Thumbs Up نتایج مسابقه بهترین عکس با حال و هوای رمضان صنم بانو 0 418 ۲۵-۰۲-۰، ۰۹:۲۲ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Thumbs Up فراخوان مسابقه ی بهترین عکس با حال و هوای رمضان صنم بانو 21 1,611 ۲۱-۰۲-۰، ۰۹:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: arom
Rainbow اعلام نتایج مسابقه ی بهترین سفره ی هفت سین سال ۱۴۰۰ صنم بانو 6 708 ۱۴-۰۱-۰، ۰۴:۲۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
15 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۱-۰۶-۹۶, ۰۴:۲۶ ب.ظ)، ملکه برفی (۱۷-۰۴-۹۶, ۱۰:۳۸ ب.ظ)، نويد (۰۸-۰۳-۹۶, ۱۱:۴۵ ب.ظ)، avapars (۰۱-۰۴-۹۶, ۱۲:۰۱ ب.ظ)، barooni (۲۱-۰۴-۹۶, ۱۲:۳۴ ق.ظ)، صنم بانو (۰۵-۰۳-۹۶, ۰۹:۵۸ ب.ظ)، ثـمین (۰۸-۰۳-۹۶, ۱۰:۳۲ ب.ظ)، d.ali (۱۳-۰۶-۹۹, ۰۹:۲۲ ب.ظ)، دختربهار (۰۵-۰۳-۹۶, ۰۶:۴۷ ب.ظ)، ستاره ی احساس (۰۶-۰۳-۹۶, ۱۲:۲۹ ب.ظ)، alirezaa_shah (۰۵-۰۳-۹۶, ۱۱:۴۲ ب.ظ)، taranomi (۰۱-۰۷-۹۶, ۱۰:۲۱ ق.ظ)، maTisA (۰۸-۰۳-۹۶, ۰۵:۵۹ ب.ظ)، مهرسا1383 (۱۵-۰۵-۹۶, ۰۲:۱۱ ق.ظ)، author (۱۴-۱۱-۹۶, ۱۱:۴۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان