امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
♥مسابقه قلقلک دادن روحیه با لبخند ^-^
#1
○ســــــــــــــــــــــــــلام○



خب برای شرکت در مسابقه شما باید

+کلمه
+جمله یا متن کوتاه
+عکس

رو ارسال کنید که باعث آرامش ولبخند بشه!

روحیه رو عوض کنه یا به قول خودمون دلمون وا بشه!


+هر سه دسته رو به صورت جداگانه خودم داوری میکنم حواستون باشه من سخت گیرما!

+در صورت تمایل به شرکت همین قسمت ارسال کنید

+یکی از سه دسته بالا رو انتخاب کنید یک ارسال میتونید داشته باشید یـــــــــــکــــــــــــی

+مطلب دیگه ای اینجا ارسال نکنید



من:(متن کوتاه)

خ مثل:
خدا مثل خانواده مثل خورشید مثل خنده مثل خوشحال مثل خوشبختی
مثل خوش بینمثل خوش رو مثل خوش رنگ مثل خوش بو
عظمت یک حرف آنقدر بزرگ است که هر چه از او حرف میکشی
روحیه ای می بخشدکه لبخند هدیه می دهد ولبخندی که آرامش به همراه می آورد
مثل خ باش !
به قلم بارونیTongue

منظور از نوشته بالا:
همه ممکنه غم داشته باشن اما بد کردنِ بیشتِرحال خودتون وناراحت کردن بقیه درست نیست
همون قدر که شما با دیدن امضا و آواتار خوب انرژی مثبت میگرید بقیه هم این حــق رو دارندوستان غم به دوش اما ظالمهم به خودتون ظلم میکنید هم روحیه بقیه رو خراب میکنید



زمان پایان مسابقه:

از امروز96/4/19 تـــــــــا 96/4/29 پنجشنبه 29 تیر

معادل 11 روز


برنده ها بعداز ارسال آخرین شرکت کننده اعلام میشن


نفر اول 50 اعتبار

نفر دوم 40 اعتبار

نفر سوم 30 اعتبار

بقیه شرکت کننده ها که زحمت کشیدن 10 اعتبار

الکی الکی هم که شده شاد باش تا راستی راستی باورت بشه و زندگیت پر از شادی بشه
مخصوص امضا و آواتار دوستانی که شورغم رو درآوردن
سپاس شده توسط:
#2
[عکس: bbzy_%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%...8C2-13.jpg]
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
سپاس شده توسط:
#3
یه شوهرخاله دارم اسمش حجته، بابام میگه وقتی مرد تو اعلامیش مینویسیم ...اتمام حجت asnaasna

از بابام انتظار نداشتم
twolTongue
سپاس شده توسط:
#4
من وقتی مادر وپدر این بچه های کنکوری رو میبینم که پشت در حوضه با کتاب دعا و قرآن وایسادن حسودیم میشه
من میخواستم کنکور بدم به مامان گفتم دارم میرم کنکور بدم
گفت زود برگردیا، برگشتنی دوتا نون هم بگیر بیا
zapszapszaps
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی...
سپاس شده توسط:
#5
احساس کمبود محبت می کردم رفتم توی دستمال بتادین ریختم
جلوی مامانم توش سرفه کردم گفتم مامان از دهنم خون اومد
.
.
گفت از بس میشینی پای این اینترنت بی صاحابی
از اون ورم ابجیم داشت بالا وپایین میپریدو میگفت اخ جون اگه بمیره اتاقش واسه من میشه



قبول کنین دوره طلایی دخترای ایران زمان قاجار بود...
هرچقد میخواستن غذا میخوردن
آرایشگاهم نمیرفتن
دافم محسوب میشدن



یبارم دخترا سر من دعواشون شد
رفته بودم خونه شون خاستگاری ...
.
.
خواهربزرگه میگفت واسه تو اومده
خواهر کوچیکه میگفت نخیر واسه تو اومده
سپاس شده توسط:
#6
[عکس: 3a91f92691b68a897bb0cfe68c74eb9c01.jpg]
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
سپاس شده توسط:
#7
[عکس: 16jri.jpg]
تو زندگی مجبور نیستی به هیچکسی بخاطر هیچ چیزی جواب پس بدی
جز وجدانت...
سپاس شده توسط:
#8
شعر ​OK​??

خدايا وضعِ دنيا را ​OK​ کن
دلِ ما ناok ها را ، ​OK​ کن

غم و اندوه،انصافاً زياد است
بساطِ شاديِ ما را ​OK​ کن

دراين دوران که بابا ​نان​ ندارد
دل دارا و سارا را ​OK​ کن

در آن عالم ،بِرس اوّل به مجنون
برايش ، وصل ليلا را ​OK​ کن

براي تُرک شيرازيِّ حافظ
سمرقند و بخارا را ​OK​ کن

​پرايدم​ ، شصت جايش ، ضربه خورده
اقلّاً يک ​تويوتا​ را ​OK​ کن

نديدم خيري از ديروز و امروز
برايم خير فردا را ​OK​ کن

تمام چيزها هم گفتني نيست
خودت ​بعضي قضايا​ را ​OK​ کن

گنهکارم، ولي توي بهشتت
برايم خواهشاً جا را ​OK​ کن??
سپاس شده توسط:
#9
داستان ازاین قراره که چند وقت پیش
ما همگی رفتیم خونه ی مامانجونم
که تو ی روستای دیگه بودمن ی داداش دارم که خعیلی شیطونس
،خیلی که میگم فکرنکنید درحدآتیش
سوزوندن معمولی باشه ها،نه اشتباه
نکنید، داشتم میگفتم که خونه
مامانجونم چون تازه بعد از چند وقت
اومده بودیم هیچ چیزی برای خوردن
نداشت تصمیم گرفتیم که داییم بره و
تخم مرغ وسیب زمینی بخره وکوکو
درست کنیم حدودا ده دقه بعد داییم
بادوتا پلاستیک اومد توخونه داداش من
که امروز ساکت بودنش واسه همه
عجیب بود بلندشدوباشیرینی زبونی بدو
بدو رفت پیش داییم وگفت شلام
دایدون خشه نباشی بده من بلات بیالم
داییمم که بچه پسری نداشت واعتقادداشت زنای طایفه ی ما دختر
زاهستند وبه همین خاطر عاشق
داداشم بود پلاستیک تخم مرغ راداد به
داداشم همگیمون رفتیم داخل
اتاق،من رفتم توحیاط تا گوشیمو بیارم
که دیدم ای دل غافل چندتا گربه ی
چاق خپلو تو سایه لم دادند وداداش کله
پوک من داره تخم مرغارو یکی یکی
یکی میزنه زمین ومیشکونه وبعدشم
بالحن خعیلی باحالی میگه: پیشی بیا
بخول پیشی بیا بخول د بیا دیگه چلا
نمیای گشنت نیس بلم بلات چیپسای
آجیمو بیالم،وقتی همه این قضیه
رافهمیدند اول که انقد خندیدند که حد
نداشت بعدش مجبور شدیم که سیب
زمینی بپزیم بخوریم بعدش یکهویی
دیدیم گازم قعع کردند مجبورشدیم
سیب زمینی ذغالی بخوریم چنددقه
گذشته بود که دیدیم آتیش بزرگی به
پاشده و همه همون موقع با آه بلندی
گفتیم امان از دست تو ابالفضل
(میدونم خنده دار نبود
به بزرگواری خودتون ببخشید)
دلم یک کلبه میخواهد
درون جنگل پاییز
به دور از رنگ آدمها
من و آواز توکاها
من و یک رود
من و یک کلبه پردود
من وچای و کتاب حافظ و خیام
سپاس شده توسط:
#10
[عکس: 3100wood-197607.jpg]
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Thumbs Up نتایج مسابقه بهترین عکس با حال و هوای رمضان صنم بانو 0 424 ۲۵-۰۲-۰، ۰۹:۲۲ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Thumbs Up فراخوان مسابقه ی بهترین عکس با حال و هوای رمضان صنم بانو 21 1,619 ۲۱-۰۲-۰، ۰۹:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: arom
Rainbow اعلام نتایج مسابقه ی بهترین سفره ی هفت سین سال ۱۴۰۰ صنم بانو 6 715 ۱۴-۰۱-۰، ۰۴:۲۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
45 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۹-۰۴-۹۶, ۰۵:۲۱ ب.ظ)، لیلی (۲۰-۰۴-۹۶, ۰۵:۴۱ ب.ظ)، sadaf (۱۲-۰۵-۹۶, ۱۱:۵۷ ب.ظ)، ملکه برفی (۰۳-۰۵-۹۶, ۰۷:۱۳ ب.ظ)، نويد (۱۳-۰۸-۹۹, ۱۱:۴۱ ق.ظ)، خانوم معلم (۱۶-۱۲-۹۶, ۰۵:۴۸ ب.ظ)، heliia (۲۹-۰۴-۹۶, ۰۳:۰۹ ب.ظ)، Death (۲۷-۰۴-۹۶, ۰۵:۲۱ ب.ظ)، آیداموسوی (۲۰-۰۴-۹۶, ۰۸:۱۴ ب.ظ)، barooni (۳۱-۰۴-۹۶, ۰۱:۰۷ ق.ظ)، صنم بانو (۳۱-۰۴-۹۶, ۰۳:۰۷ ق.ظ)، شقایق سرخ (۱۷-۰۵-۹۶, ۰۵:۴۱ ب.ظ)، zahra_ayyar (۲۹-۰۴-۹۶, ۱۰:۵۵ ب.ظ)، ثـمین (۳۰-۰۴-۹۶, ۱۰:۰۶ ب.ظ)، mahla_nazari (۱۷-۰۳-۹۷, ۰۹:۲۱ ق.ظ)، دخترشب (۲۶-۰۷-۹۶, ۱۰:۳۸ ب.ظ)، AsαNα (۳۰-۰۴-۹۶, ۰۹:۵۰ ب.ظ)، ft.samadi (۲۹-۰۴-۹۶, ۰۸:۲۵ ب.ظ)، nazanin_prsh (۲۸-۰۶-۹۶, ۰۱:۳۲ ق.ظ)، nil2001 (۰۳-۰۵-۹۶, ۰۲:۴۹ ق.ظ)، یاس ارغوان (۲۸-۰۴-۹۶, ۰۹:۱۷ ب.ظ)، d.ali (۱۲-۰۵-۹۶, ۱۱:۴۸ ب.ظ)، .AtenA. (۲۱-۰۵-۹۶, ۰۲:۰۳ ق.ظ)، ایانا (۲۰-۰۴-۹۶, ۰۸:۱۷ ب.ظ)، دختربهار (۰۴-۰۵-۹۶, ۰۵:۰۴ ب.ظ)، Land star (۲۹-۰۴-۹۶, ۰۸:۰۷ ق.ظ)، •Vida• (۳۰-۰۴-۹۶, ۱۰:۱۷ ب.ظ)، minoo_f (۲۹-۰۴-۹۶, ۰۱:۵۷ ق.ظ)، !!Tina!! (۲۰-۰۴-۹۶, ۰۹:۲۵ ب.ظ)، Elesa (۳۱-۰۴-۹۶, ۰۸:۵۶ ق.ظ)، maryamalikhani (۲۹-۰۴-۹۶, ۰۲:۵۳ ب.ظ)، alirezaa_shah (۲۰-۰۴-۹۶, ۱۱:۳۳ ب.ظ)، taranomi (۰۱-۰۵-۹۶, ۱۱:۵۱ ق.ظ)، Rezvan khosravi (۰۹-۰۶-۹۶, ۰۲:۳۹ ق.ظ)، هاجر (۳۱-۰۴-۹۶, ۰۳:۴۷ ب.ظ)، بهار قربانی (۲۸-۰۴-۹۶, ۰۹:۵۸ ب.ظ)، فائزه کاکاحاجی (۲۲-۰۴-۹۶, ۱۱:۳۵ ب.ظ)، مهرسا1383 (۳۱-۰۴-۹۶, ۰۲:۰۵ ق.ظ)، "فاطیما79" (۲۴-۰۴-۹۶, ۰۷:۴۶ ب.ظ)، بهار نارنج (۲۷-۰۴-۹۶, ۰۹:۳۶ ب.ظ)، $MoNtHs OfF$ (۱۹-۰۴-۹۶, ۰۱:۴۵ ب.ظ)، lzhral (۳۰-۰۴-۹۶, ۰۴:۲۵ ب.ظ)، ♥فاطیما♥ (۱۱-۰۵-۹۶, ۰۸:۵۵ ق.ظ)، دختر ستاره (۰۴-۰۲-۹۷, ۱۰:۰۸ ب.ظ)، author (۲۵-۱۱-۹۶, ۰۷:۵۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان