۲۶-۰۴-۹۶، ۱۲:۱۷ ق.ظ
به نام و یاد حق
وقتي منصور دوانقي در سال 136 هجري به خلافت رسيد و حكومت خود را تثبيت كرد، دوران اختناق شديد بر شيعيان شروع شد وي قصد داشت كه همه شخصيتهاي برجسته خاندان علي ـ عليه السّلام ـ را از سر راه خود بردارد به همين خاطر، بارها امام صادق ـ عليه السّلام ـ را بحضور طلبيده و او را مورد بازجوئي قرار داد.
وقتي منصور دوانقي در سال 136 هجري به خلافت رسيد و حكومت خود را تثبيت كرد، دوران اختناق شديد بر شيعيان شروع شد وي قصد داشت كه همه شخصيتهاي برجسته خاندان علي ـ عليه السّلام ـ را از سر راه خود بردارد به همين خاطر، بارها امام صادق ـ عليه السّلام ـ را بحضور طلبيده و او را مورد بازجوئي قرار داد.
تا اينكه بالاخره در سال 148 هـ ق بوسيله عامل خود در مدينه آن امام را مسموم و به شهادت رسانيد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ در سال 114 به امامت رسيد. دوران امامت آن حضرت مصادف بود با اواخر حكومت امويان كه در سال 132 به عمر آن پايان داده شد و اوايل حكومت عباسيان كه از اين تاريخ شروع شد.
در ميان ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ عصر امام صادق ـ عليه السّلام ـ منحصر بفرد بوده.
زيرا آن دوره از نظر سياسي، دوران ضعف حكومت بنياميه و قدرت بنيعباس بوده است با قدرت گرفتن بنيعباس، آنها از وجود مبارك امام صادق ـ عليه السّلام ـ بيمناك بودند و در صدد شهادت آن حضرت برآمدند.
هنگامي كه ابوالعباس (اولين خليفه عباسي) از دنيا رفت برادرش منصور دوانقي كه مردي ستمگر و خونريز بود به مقام خلافت رسيد.
وي پس از اينكه به مقام خلافت رسيد از كثرت شيعيان و پيروان امام صادق ـ عليه السّلام ـ اطلاع يافت.
منصور بخوبي ميدانست كه پيشواي ششم شيعيان، مركز ثقل مبارزات اسلامي، به شمار ميروند، لذا چندين مرتبه تصميم به قتل آن حضرت ميگيرد ولي هربار بنابه عللي از قتل آن حضرت منصرف ميشود.
وي همواره از فعاليت امام صادق ـ عليه السّلام ـ سخت نگران بود. محبوبيت عمومي و عظمت علمي امام ـ عليه السّلام ـ بر اين بيم و نگراني ميافزود.
[1] بعلاوه منصور شيعيان را نيز در مدينه به شدّت تحت كنترل و مراقبت قرار داده بود به طوري كه در مدينه جاسوساني داشت كه گزارش آنها را به او ميدادند و كساني را كه با امام صادق ـ عليه السّلام ـ رفت و آمد داشتند، گردن ميزدند».[2]
امام ـ عليه السّلام ـ نيز ياران خود را از همكاري با دربار خلافت منع ميكرد تا كمكي به ستمگران نشود. لذا ميفرمود:
«من دوست ندارم كه براي آنها (بنيعباس) گرهي بزنم يا درِ مشكي را ببندم، هر چند در برابر آن پول بسياري بدهند.
زيرا كساني كه به ستمگران كمك كنند در روز قيامت در سراپردهاي از آتش قرار داده ميشوند تا خدا ميان بندگان خود حكم كند.
»[3]
«روزي منصور دوانقي به
امام صادق ـ عليه السّلام ـ نوشت: چرا مانند ديگران نزد ما نميآيي؟
امام در پاسخ نوشت:
ما (از لحاظ دنيوي) چيزي نداريم كه براي آن از تو بيمناك باشيم و تو نيز از جهات اُخروي چيزي نداري كه به خاطر آن به تو اميدوار گرديم
و... منصور نوشت:
بياييد ما را نصيحت كنيد.
امام پاسخ داد:
اگر كسي اهل دنيا باشد تو را نصيحت نميكند واگر هم اهل آخرت باشد نزد تو نميآيد».[4]
❤تصویرقشنگیست که در صحنه ی محشر❤ مادورحسینیم(ع) و بهشت است که مات است!❤