ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
عمل و نسب
مَنْ أَبْطَأَبِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ.1
«کسی که به خاطر کردارش عقب مانده است، با اتکاء به اصل و نسب،
نمیتواند پیش بیفتد.
انسان باید کردار نیکو داشته باشد، و تنها به اتکاء کردار خود، به سوی آسایش دنیا و سعادت آخرت پیش برود. زیرا در قانون الهی، کردار هیچکس را به حساب کس دیگر نمینویسند و پاداش هیچکس را به بستگان و نزدیکان او نمیدهند.
ما، در تاریخ اسلام میبینیم که حتی فرزندان امامان معصوم نیز، با آن که پدرشان «ولی» خدا، و پیشوای مسلمانان بودهاند، از سزای کردار خود، در امان نمیمانند.
مثلاً، پس از رحلت حضرت امام حسن عسگری(ع)، برادر بزرگتر آن حضرت، میخواست حق امامت حضرت امام زمان (عج) را پایمال کند، و خود رهبر ی مسلمین را به عهده بگیرد. ولی خداوند او را رسوا کرد، و با آن که پدرش و تمام اجدادش امام و معصوم بودند، خود او گمراه شد و نتوانستءے؛صصک از اصل و نسب شریف که داشت، استفاده کند و پیش بیفتد. و علت این امر آن بود که وی کردار خوبی نداشت و به همین دلیل در دنیا و آخرت عقبافتاده بود.
پس انسان، نمیتواند به پدر و مادر و اجداد شریف و بزرگوارش، که در تقوی یا علم یا هنر احترام و اعتبار داشتهاند، متکی باشد و نمیتواند به اتکاء آنها، به کردار خود بیتوجهی کند.
یعنی عبادت و بندگی خداوند را بجای نیاورد، و برای پیشرفت زندگی رستگاری آخرت خود هیچ کاری انجام ندهد، ولی بخاطر اصل و نسب خود، منتظر باشد که در این دنیا به مقام ومنزلت واحترام برسد، و در آن دنیا هم پاداش نیکو بگیرد.
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
جامعیت قرآن
فِیالْقُرْآنِ نَبَأُ ماَ قَبْلَکُمْ وَ مَا خَبَرُ بَعْدَکُمْ وَ حُکْمُ ما بَیْنَکُمْ.1
سرگذشت نسلهای پیشین شما، و خبرهای مربوط به نسلهای
آینده شما، و احکام و دستورات مربوط به اموری که بین شما جاری است،
همه در قرآن آمده است.
آنچه انسان، در زندگی این جهانی خود به آن نیازمند است، بطور کلی، خارج از این سه مورد نیست:
- نخست، میخواهد بداند که پدران و مادران و نیاکان او، در گذشته، چگونه بودهاند، چگونه زیستهاند، چهها میاندیشیدهاند، چه سرانجامی داشتهاند، و در چه وضعی و حالی در گذشتهاند.
- آنگاه، میخواهد بداند که پس از مرگ او، دنیا چه صورتی خواهد داشت، و نسلهای آینده در چه اوضاع و شرایطی خواهند زیست ، و احوال آنها، در دنیای آینده چگونه خواهد بود.
- و سپس میخواهد بداند: در حال حاضر، در دوران بین گذشته و آینده، که خود در آن زندگی میکند، با مردم چگونه باید رفتار کند، و
اموری را که بین او و دیگران جاری است، چگونه سروسامان دهد، تا به راه نادرست نرود و در طریق آسایش و رستگاری گام بردارد.
قران مجید، کلام الهی و آسمانی ما مسلمانان، کتاب سازنده و روشنگری است که این سه موضوع مهم و حیاتی را، برای ما، به روشنی و بدون تردید یا ابهام، توضیح دادهاست.
پس ما، اگر میخواهیم با درک و آگاهی زندگی کنیم و در منجلاب گمراهیها فرو نرویم، و به سوی سعادت گام برداریم، باید قران را به دقت بخوانیم، معنی آن را درک کنیم، و مفاهیم آن را دستور زندگی خویش قرار دهیم، و دستورات و احکام آن را به کار بندیم!2
کلمات کوتاه نهجالبلاغه شماره 305
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
ناتوانتر از ناتوانترین
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکِتِسَابِ الْاِخْواَنِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ
مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.1
ناتوانترین مردم کسی است که در به دست آوردن دوست، ناتوان باشد
و ناتوانتر از او،کسیاست که دوست به دست آمده را، از دست بدهد.
توانایی انسان، تنها در قدرت جسم و زور بازو نیست. بلکه توانایی روحی و اخلاقی، بالاتر و باارزشتر از توانایی جسم و تن است.
قدرت جسمی، با گذشت زمان و افزایش سن و سال از بین میرود، اما توانایی روحی و اخلاقی، بر اثر گذشت زمان بیشتر میشود، و انسان را قویتر و ورزیدهتر میکند.
پس ما، ضمن آنکه برای سلامت تن و قدرت جسم خود، باید ارزش و اهمیت قائل باشیم و در حفظ آن بکوشیم، باید سعی کنیم که توانایی روحی و اخلاقی هم بدست آوریم و هر روز به مقدار آن بیفزائیم.
علی (ع) میفرماید: یکی از نشانههای قدرت روح و توانایی اخلاق، این است که انسان بتواند با اخلاق خوب و رفتار انسانی و مناسب، برایءے؛ححک خود دوستان زیادی پیدا کند.
پس کسی که نمیتواند برای خود دوست صمیمی و خوبی پیدا کند، از لحاظ روحی و اخلاقی، عاجز و ناتوان است.
اما، ناتوانتر از او، کسی است که دوستی را که پیدا کرده، نتواند برای همیشه نگهدارد. یعنی با رفتار بد و اخلاق نامناسب خود، دوستان بدست آمده را، از دست بدهد و در زندگی اجتماعی، تنها بماند. زیرا نگهداری دوست، دشوارتر از به دست آوردن دوست است. یعنی برای حفظ دوستان به دست آمده، بیش از یافتن دوستان جدید، قدرت روحی و اخلاقی لازم است.2
1ـ نهجالبلاغه، کلمات کوتاه، شماره 11.
2ـ پندهای کوتاه از نهجالبلاغه، صفحه 117.
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
ایمان چیست؟
وَقَدْ سُئِلَ عَن الاْیمَانِ، فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: اَلاْیمَانُ مَعْرَفَهٌ
بِالْقَلْبِ، وَ إقراَرٌ بِالْلِسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالاَْرْکَانِ.*
از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند که: ایمان چیست؟
فرمود: «ایمان عبارت است از: شناخت قلبی، اعتراف و اقرار به زبان،
عمل با اعضاء و جوارح بدن.»
ایمان حقیقی، نشانههایی دارد،که هرکس این نشانهها را در خود داشته باشد، مؤمن حقیقی است.
امام(ع) برای مؤمن حقیقی، سه نشانه اصلی و مهم تعیین فرموده است، که ما نیز با توجه به آنها میتوانیم مؤمنان حقیقی را بشناسیم.
طبق فرموده امام(ع) مؤمن حقیقی کسی است که:
اولاً شناخت قلبی داشته باشد. یعنی از صمیم قلب و از ته دل، وجود خدا را شناخته باشد، و صمیمانه معتقد باشد که اصول دین اسلام، یعنی یگانگی خداوند متعال، نبوت حضرت محمد(ص)، و فرا رسیدن روز قیامت، عدل خداوند و جانشینی امامان علیهم السلام، برحق است.
ثانیاً به زبان اعتراف کند، یعنی اعتقادات الهی و اسلامی خود را بر زبان آورد، و همراه کلمه شهادتین را بر زبان جاری سازد، و به یگانگی خدا و نبوت حضرت محمد (ص) اقرار کند.
ثالثاً وظایف اسلامی خود را با اعضاء بدنش انجام دهد، یعنی وضو ساختن، نماز خواندن، روزه گرفتن، بد نگفتن بازبان، بد نشنیدن با گوش، نگاه حرام نکرن با چشم، و....
تمام وظائفی را که خداوند برای اعضاء بدن او تعیین فرموده است، به طور صحیح و کامل به انجام رساند.
بنابراین، کسی که یکی از این نشانهها، یا حتی قسمتی از این نشانهها را نداشته باشد، نمیتواند خود را مؤمن حقیقی بداند.1
1ـ پندهای کوتاه از نهجالبلاغه، ص 76.
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
زبان عاقل و زبان احمق
لِسَانُ الْعَاقِلِ وَ راَءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَراءَ لِسَانِهِ.1
«زبان عاقل، پشت قلب او قرار دارد، و قلب احمق، پشت زبان او
جای گرفته است (عاقل با اندیشه سخن میگوید و نادان بیفکر).»
انسان عاقل، وقتی بخواهد سخنی بر زبان آورد، نخست به دل و اندیشة خود مراجعه میکند، معنی آن سخن و نیکی یا بدی آن را با عقل و شعور خود میسنجد، نتیجهیی را که ممکن است از آن حاصل شود حساب میکند، و هنگامی که به درستی و خوبی سخن خود اطمینان یافت، آن را بر زبان میآورد.
پس عاقل، قلب و اندیشه خود را پیش از زبانش به کار میاندازد، و زبانش را پشت سر عقل و شعور خود نگاه میدارد.
اما احمق، برعکس رفتار میکند. یعنی هر سخنی که به زبانش آمد، نسنجیده و بدون فکر و اندیشه بیان میکند، و پس از آنکه سخن او، در دیگران تأثیر بد گذاشت، تازه به فکر میافتد که آیا سخنش درست بوده یا نادرست. یعنی احمق، نخست زبان خود را به کار میاندازد و نسنجیدهءے؛پپک حرف میزند، و بعد از آن، به قلب و عقل خود مراجعه میکند و درباره نیک و بد سخن خود و نتیجه و حاصل آن میاندیشد. به همین دلیل است که خردمندان، از قدیم گفتهاند:
سخنی که دربارة آن کاملاً فکر نکردهای، بر زبان میاور.2
1ـ نهجالبلاغه، کلمات کوتاه، شماره 39.
2ـ پندهای کوتاه از نهجالبلاغه، ص 97.
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
۱۷-۰۷-۹۶، ۰۲:۰۸ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۷-۰۷-۹۶، ۰۲:۱۲ ب.ظ توسط avapars.)
شگفتیهای آفریـنش
مورچه و خداشناسی در نهجالبلاغه (4)
اگر مردم به قدرت خدا و نعمتهای بیحساب او توجه کنند، به راه راست هدایت میشوند.
چرا به جانور کوچکی که خداوند او را کامل و بیعیب آفریده توجه نمیکنی؟
به مورچه نگاه کن!
به اندام کوچک و ظریف و باریکش که به آسانی دیده نمیشود، دقت کن!
نگاه کن که چگونه راه میرود!
نگاه کن که چگونه برای به دست آوردن روزی خویش به این سو و آن سو میشتابد! و چگونه دانهها را به لانهاش میبرد!
دانهها را برای روز تنگدستی و بیچیزی انبار میکند.
تابستانها به فکر روزهای سخت زمستان است ـ روزهایی که نمیتواند از لانهاش خارج شود.
خداوند مهربان و روزی رسان، روزی مورچه را از راهی میرساند کهءے؛ کک مناسب حال اوست.1
خدا هیچوقت آفریدههای خود را فراموش نمیکند، حتی آن مورچة کوچک را، اگر چه در درون خاکی خُشک یا سنگی سخت لانه درست کرده باشد.
اگر به کوچکی دستگاه گوارش مورچه و اعضای درون شکمش فکر کنی اگر به قسمتهای مختلف پیکر مورچه و چشمها و گوشهای ریزش بیندیشی از چنین آفرینش حیرتانگیزی تعجب خواهی کرد.
و از حرف زدن دربارة ریزه کاریهای پیکرش فرو خواهی ماند. خداوند بزرگ و بیمانند، مورچه را آفریده، پیکر مورچه را بر روی دستها و پاها ی ظریفش قرار داده، و در این آفرینش، هیچ قدرتی او را یاری نکرده است.
اگر در آفریدههای خدا بخوبی بنگری، سرانجام به این نکته خواهی رسید که: آفرینندة مورچة به آن کوچکی، همان آفرینندة درخت خرمای به آن بزرگی است.
و خدای یکتا و مهربان است؛ خدایی که همة جانداران گوناگون را خلق کرده است.
به خورشید نگاه کن!
به درختان، به گیاهان،
به آبها و سنگها بنگر!
گردش شب و روز را ببین!
موج دریاها،
فزونی کوهها، و بلندی قلهها را ببین!
به زبانهای مختلفی که مردم بدانها سخن میگویند، دقت کن!چ
چگونه میتوان به خداوند آفریننده و نظم دهنده ایمان نداشت؟ مگر ممکن است ساختمان، بدون سازنده ساخته شود؟2
1ـ اقتباس از نهجالبلاغه خطبه 227.
2ـ به مورچه نگاه کن، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان.
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
تواضع و فروتنی
ضَعْ فَخْرَکَ وَاحْطُطْ کِبْرِکَ وَاذْکُرْ قَبْرَکَ
فخر و سرافرازی خود را بگذار و کبر و خود بزرگ بینی را
فرو ریز و همواره به یاد گور و قبر خود باش.
کلمات کوتاه 386
یالثارات الحسین
ارسالها: 1,651
موضوعها: 44
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۴
اعتبار:
3,041
سپاسها: 0
19 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
عوامل دفع عذاب الهی
وماکان الله لیعذبهم وانت فیهم وماکان الله معذبهم وهم یستغفرون .(انفال/33)
و آنگاه که تو در میانشان هستی خدا عذابشان نکند وتا آنگاه که از خدا آمرزش می طلبد نیز خدا عذابشان نخواهد کرد .
حضرت علیه السلام در مورد چگونگی دفع عذاب الهی می فرماید: وحکی عنه ابوجعفر محمد بن علی الباقر علیهماالسلام انه قال: کان فی الارض امانان من عذاب الله وقد رفع احدهما فدونکم الاخر فتمسکوا به .اما الامان الذی رفع فهو رسول الله علیه وآله وسلم. واما الامان الباقی فالاستغفار قال الله تعالی :"وماکان الله معذبهم وهم یستغفرون "(1).
ابوجعفر امام محمد باقرعلیه السلام از آن حضرت حکایت کند که فرمود : بر روی زمین مردم را از عذاب خدا، دو چیز مایه امان بود: یکی از آن دو برداشته شد و دیگری برجاست آنرا بگیرید و بدان تمسک جویید. آن امان که براشته شد رسول الله صلی الله علیه و آله بود. و آن امان که بر جای ماند، استغفار است.
خدای تعالی فرماید:" تا آنگاه که تو در میانشان هستی، خدا عذابشان نکند و تا آنگاه که از خدا آمرزش می طلبد خدا عذابشان نخواهد. "
یالثارات الحسین