امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
درسهایی از نهج البلاغه
#1
عمل و نسب
 
 
مَن‎ْ أَبْطَأَبِه‎ِ عَمَلُه‎ُ لَم‎ْ یُسْرِع‎ْ بِه‎ِ نَسَبُه‎ُ.1
«کسی که به خاطر کردارش عقب مانده است‎، با اتکاء به اصل و نسب‎،
نمی‎تواند پیش بیفتد.
 
          انسان باید کردار نیکو داشته باشد، و تنها به اتکاء کردار خود، به سوی‎ آسایش دنیا و سعادت آخرت پیش برود. زیرا در قانون الهی‎، کردار هیچکس را به حساب کس دیگر نمی‎نویسند و پاداش هیچکس را به‎ بستگان و نزدیکان او نمی‎دهند.
          ما، در تاریخ اسلام می‎بینیم که حتی فرزندان امامان معصوم نیز، با آن‎ که پدرشان «ولی‎» خدا، و پیشوای مسلمانان بوده‎اند، از سزای کردار خود، در امان نمی‎مانند.
          مثلاً، پس از رحلت حضرت امام حسن عسگری‎(ع‎)، برادر بزرگتر آن‎ حضرت‎، می‎خواست حق امامت حضرت امام زمان (عج‎) را پایمال کند، و خود رهبر ی مسلمین را به عهده بگیرد. ولی خداوند او را رسوا کرد، و با آن‎ که پدرش و تمام اجدادش امام و معصوم بودند، خود او گمراه شد و نتوانست‎ءے؛ص‎ص‎ک‎ از اصل و نسب شریف که داشت‎، استفاده کند و پیش بیفتد. و علت این امر آن بود که وی کردار خوبی نداشت و به همین دلیل در دنیا و آخرت‎ عقب‎افتاده بود.
          پس انسان‎، نمی‎تواند به پدر و مادر و اجداد شریف و بزرگوارش‎، که در تقوی یا علم یا هنر احترام و اعتبار داشته‎اند، متکی باشد و نمی‎تواند به‎ اتکاء آنها، به کردار خود بی‎توجهی کند.
          یعنی عبادت و بندگی خداوند را بجای نیاورد، و برای پیشرفت زندگی‎ رستگاری آخرت خود هیچ کاری انجام ندهد، ولی بخاطر اصل و نسب‎ خود، منتظر باشد که در این دنیا به مقام ومنزلت واحترام برسد، و در آن دنیا هم پاداش نیکو بگیرد.
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
جامعیت قرآن
 
 
فِی‎الْقُرْآن‎ِ نَبَأُ ماَ قَبْلَکُم‎ْ وَ مَا خَبَرُ بَعْدَکُم‎ْ وَ حُکْم‎ُ ما بَیْنَکُم‎ْ.1
سرگذشت نسل‎های پیشین شما، و خبرهای مربوط به نسل‎های
آینده شما، و احکام و دستورات مربوط به اموری که بین شما جاری است‎،
همه در قرآن آمده است‎.
 
          آنچه انسان‎، در زندگی این جهانی خود به آن نیازمند است‎، بطور کلی‎، خارج از این سه مورد نیست‎:
          - نخست‎، می‎خواهد بداند که پدران و مادران و نیاکان او، در گذشته‎، چگونه بوده‎اند، چگونه زیسته‎اند، چه‎ها می‎اندیشیده‎اند، چه سرانجامی‎ داشته‎اند، و در چه وضعی و حالی در گذشته‎اند.
          - آنگاه‎، می‎خواهد بداند که پس از مرگ او، دنیا چه صورتی خواهد داشت‎، و نسلهای آینده در چه اوضاع و شرایطی خواهند زیست ، و احوال‎ آنها، در دنیای آینده چگونه خواهد بود.
          - و سپس می‎خواهد بداند: در حال حاضر، در دوران بین گذشته و آینده‎، که خود در آن زندگی می‎کند، با مردم چگونه باید رفتار کند، و
اموری را که بین او و دیگران جاری است‎، چگونه سروسامان دهد، تا به راه‎ نادرست نرود و در طریق آسایش و رستگاری گام بردارد.
          قران مجید، کلام الهی و آسمانی ما مسلمانان‎، کتاب سازنده و روشنگری است که این سه موضوع مهم و حیاتی را، برای ما، به روشنی و بدون تردید یا ابهام‎، توضیح داده‎است‎.
          پس ما، اگر می‎خواهیم با درک و آگاهی زندگی کنیم و در منجلاب‎ گمراهیها فرو نرویم‎، و به سوی سعادت گام برداریم‎، باید قران را به دقت‎ بخوانیم‎، معنی آن را درک کنیم‎، و مفاهیم آن را دستور زندگی خویش قرار دهیم‎، و دستورات و احکام آن را به کار بندیم‎!2
 
 
 کلمات کوتاه نهج‎البلاغه شماره 305
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
ناتوانتر از ناتوانترین
 
 
اَعْجَزُ النّاس‎ِ مَن‎ْ عَجَزَ عَن‎ِ اکِتِسَاب‎ِ الْاِخْواَن‎ِ، وَأَعْجَزُ مِنْه‎ُ
مَن‎ْ ضَیَّع‎َ مَن‎ْ ظَفِرَ بِه‎ِ مِنْهُم‎ْ.1
 
ناتوان‎ترین مردم کسی است که در به دست آوردن دوست‎، ناتوان باشد
و ناتوان‎تر از او،کسی‎است که دوست به دست آمده را، از دست بدهد.
 
 
          توانایی انسان‎، تنها در قدرت جسم و زور بازو نیست‎. بلکه توانایی‎ روحی و اخلاقی‎، بالاتر و باارزش‎تر از توانایی جسم و تن است‎.
          قدرت جسمی‎، با گذشت زمان و افزایش سن و سال از بین می‎رود، اما توانایی روحی و اخلاقی‎، بر اثر گذشت زمان بیشتر می‎شود، و انسان را قوی‎تر و ورزیده‎تر می‎کند.
          پس ما، ضمن آنکه برای سلامت تن و قدرت جسم خود، باید ارزش و اهمیت قائل باشیم و در حفظ آن بکوشیم‎، باید سعی کنیم که توانایی‎ روحی و اخلاقی هم بدست آوریم و هر روز به مقدار آن بیفزائیم‎.
          علی (ع‎) می‎فرماید: یکی از نشانه‎های قدرت روح و توانایی اخلاق‎، این است که انسان بتواند با اخلاق خوب و رفتار انسانی و مناسب‎، برای‎ءے؛ححک‎ خود دوستان زیادی پیدا کند.
          پس کسی که نمی‎تواند برای خود دوست صمیمی و خوبی پیدا کند، از لحاظ روحی و اخلاقی‎، عاجز و ناتوان است‎.
          اما، ناتوان‎تر از او، کسی است که دوستی را که پیدا کرده‎، نتواند برای‎ همیشه نگهدارد. یعنی با رفتار بد و اخلاق نامناسب خود، دوستان بدست‎ آمده را، از دست بدهد و در زندگی اجتماعی‎، تنها بماند. زیرا نگهداری‎ دوست‎، دشوارتر از به دست آوردن دوست است‎. یعنی برای حفظ دوستان‎ به دست آمده‎، بیش از یافتن دوستان جدید، قدرت روحی و اخلاقی لازم‎ است‎.2
 
1ـ نهج‎البلاغه‎، کلمات کوتاه‎، شماره 11.
2ـ پندهای کوتاه از نهج‎البلاغه‎، صفحه 117.
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
ایمان چیست‎؟
 
 
وَقَدْ سُئِل‎َ عَن الاْیمَان‎ِ، فَقَال‎َ عَلَیْه‎ِ السَّلاَم‎ُ: اَلاْیمَان‎ُ مَعْرَفَه‎ٌ
بِالْقَلْب‎ِ، وَ إقراَرٌ بِالْلِسَان‎ِ، وَ عَمَل‎ٌ بِالاَْرْکَان‎ِ.*
         
از امیرالمؤمنین (ع‎) پرسیدند که‎: ایمان چیست‎؟
فرمود: «ایمان عبارت است از: شناخت قلبی‎، اعتراف و اقرار به زبان‎،
عمل با اعضاء و جوارح بدن‎.»
 
          ایمان حقیقی‎، نشانه‎هایی دارد،که هرکس این نشانه‎ها را در خود داشته‎ باشد، مؤمن حقیقی است‎.
          امام‎(ع‎) برای مؤمن حقیقی‎، سه نشانه اصلی و مهم تعیین فرموده‎ است‎، که ما نیز با توجه به آنها می‎توانیم مؤمنان حقیقی را بشناسیم‎.
          طبق فرموده امام‎(ع‎) مؤمن حقیقی کسی است که‎:
           اولاً شناخت قلبی داشته باشد. یعنی از صمیم قلب و از ته دل‎، وجود خدا را شناخته باشد، و صمیمانه معتقد باشد که اصول دین اسلام‎، یعنی‎ یگانگی خداوند متعال‎، نبوت حضرت محمد(ص‎)، و فرا رسیدن روز‎ قیامت‎، عدل خداوند و جانشینی امامان علیهم السلام‎، برحق است‎.
           ثانیاً به زبان اعتراف کند، یعنی اعتقادات الهی و اسلامی خود را بر زبان آورد، و همراه کلمه شهادتین را بر زبان جاری سازد، و به یگانگی خدا و نبوت حضرت محمد (ص‎) اقرار کند.
           ثالثاً وظایف اسلامی خود را با اعضاء بدنش انجام دهد، یعنی وضو ساختن‎، نماز خواندن‎، روزه گرفتن‎، بد نگفتن بازبان‎، بد نشنیدن با گوش‎، نگاه حرام نکرن با چشم‎، و....
          تمام وظائفی را که خداوند برای اعضاء بدن او تعیین فرموده است‎، به‎ طور صحیح و کامل به انجام رساند.
          بنابراین‎، کسی که یکی از این نشانه‎ها، یا حتی قسمتی از این نشانه‎ها را نداشته باشد، نمی‎تواند خود را مؤمن حقیقی بداند.1
 
1ـ پندهای کوتاه از نهج‎البلاغه‎، ص 76.
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
زبان عاقل و زبان احمق
 
 
لِسَان‎ُ الْعَاقِل‎ِ وَ راَءَ قَلْبِه‎ِ وَ قَلْب‎ُ الْأَحْمَق‎ِ وَراءَ لِسَانِه‎ِ.1
«زبان عاقل‎، پشت قلب او قرار دارد، و قلب احمق‎، پشت زبان او
جای گرفته است (عاقل با اندیشه سخن می‎گوید و نادان بی‎فکر).»
 
          انسان عاقل‎، وقتی بخواهد سخنی بر زبان آورد، نخست به دل و اندیشة خود مراجعه می‎کند، معنی آن سخن و نیکی یا بدی آن را با عقل و شعور خود می‎سنجد، نتیجه‎یی را که ممکن است از آن حاصل شود حساب‎ می‎کند، و هنگامی که به درستی و خوبی سخن خود اطمینان یافت‎، آن را بر زبان می‎آورد.
          پس عاقل‎، قلب و اندیشه خود را پیش از زبانش به کار می‎اندازد، و زبانش را پشت سر عقل و شعور خود نگاه می‎دارد.
          اما احمق‎، برعکس رفتار می‎کند. یعنی هر سخنی که به زبانش آمد، نسنجیده و بدون فکر و اندیشه بیان می‎کند، و پس از آنکه سخن او، در دیگران تأثیر بد گذاشت‎، تازه به فکر می‎افتد که آیا سخنش درست بوده یا نادرست‎. یعنی احمق‎، نخست زبان خود را به کار می‎اندازد و نسنجیده‎ءے؛پ‎پ‎ک‎ حرف می‎زند، و بعد از آن‎، به قلب و عقل خود مراجعه می‎کند و درباره نیک‎ و بد سخن خود و نتیجه و حاصل آن می‎اندیشد. به همین دلیل است که‎ خردمندان‎، از قدیم گفته‎اند:
          سخنی که دربارة آن کاملاً فکر نکرده‎ای‎، بر زبان میاور.2
 
 
1ـ نهج‎البلاغه‎، کلمات کوتاه‎، شماره 39.
2ـ پندهای کوتاه از نهج‎البلاغه‎، ص 97.
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
شگفتیهای آفریـنش

مورچه و خداشناسی در نهج‎البلاغه (4)


اگر مردم به قدرت خدا و نعمتهای بی‎حساب او توجه کنند، به راه راست‎ هدایت می‎شوند.
چرا به جانور کوچکی که خداوند او را کامل و بی‎عیب آفریده توجه‎ نمی‎کنی‎؟
به مورچه نگاه کن‎!
به اندام کوچک و ظریف و باریکش که به آسانی دیده نمی‎شود، دقت‎ کن‎!
نگاه کن که چگونه راه می‎رود!
نگاه کن که چگونه برای به دست آوردن روزی خویش به این سو و آن‎ سو می‎شتابد! و چگونه دانه‎ها را به لانه‎اش می‎برد!
دانه‎ها را برای روز تنگدستی و بی‎چیزی انبار می‎کند.
تابستانها به فکر روزهای سخت زمستان است ـ روزهایی که نمی‎تواند از لانه‎اش خارج شود.
خداوند مهربان و روزی رسان‎، روزی مورچه را از راهی می‎رساند که‎ءے؛ ک‎ک‎ مناسب حال اوست‎.1

خدا هیچوقت آفریده‎های خود را فراموش نمی‎کند، حتی آن مورچة‎ کوچک را، اگر چه در درون خاکی خُشک یا سنگی سخت لانه درست کرده‎ باشد.
اگر به کوچکی دستگاه گوارش مورچه و اعضای درون شکمش فکر کنی اگر به قسمتهای مختلف پیکر مورچه و چشمها و گوشهای ریزش‎ بیندیشی از چنین آفرینش حیرت‎انگیزی تعجب خواهی کرد.
و از حرف زدن دربارة ریزه کاریهای پیکرش فرو خواهی ماند. خداوند بزرگ و بی‎مانند، مورچه را آفریده‎، پیکر مورچه را بر روی دستها و پاها ی‎ ظریفش قرار داده‎، و در این آفرینش‎، هیچ قدرتی او را یاری نکرده است‎.
اگر در آفریده‎های خدا بخوبی بنگری‎، سرانجام به این نکته خواهی‎ رسید که‎: آفرینندة مورچة به آن کوچکی‎، همان آفرینندة درخت خرمای به‎ آن بزرگی است‎.
و خدای یکتا و مهربان است‎؛ خدایی که همة جانداران گوناگون را خلق‎ کرده است‎.
به خورشید نگاه کن‎!
به درختان‎، به گیاهان‎،
به آبها و سنگها بنگر!
گردش شب و روز را ببین‎!
موج دریاها،
فزونی کوهها، و بلندی قله‎ها را ببین‎!
به زبانهای مختلفی که مردم بدانها سخن می‎گویند، دقت کن‎!چ
چگونه می‎توان به خداوند آفریننده و نظم دهنده ایمان نداشت‎؟ مگر ممکن است ساختمان‎، بدون سازنده ساخته شود؟2


1ـ اقتباس از نهج‎البلاغه خطبه 227.
2ـ به مورچه نگاه کن‎، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‎.
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
تواضع و فروتنی
 
 
 
ضَع‎ْ فَخْرَک‎َ وَاحْطُط‎ْ کِبْرِک‎َ وَاذْکُرْ قَبْرَک‎َ
فخر و سرافرازی خود را بگذار و کبر و خود بزرگ بینی را
فرو ریز و همواره به یاد گور و قبر خود باش‎.
 
کلمات کوتاه 386
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
عوامل دفع عذاب الهی

وماکان الله لیعذبهم وانت فیهم وماکان الله معذبهم وهم یستغفرون .(انفال/33)
و آنگاه که تو در میانشان هستی خدا عذابشان نکند وتا آنگاه که از خدا آمرزش می طلبد نیز خدا عذابشان نخواهد کرد .

حضرت علیه السلام در مورد چگونگی دفع عذاب الهی می فرماید: وحکی عنه ابوجعفر محمد بن علی الباقر علیهماالسلام انه قال: کان فی الارض امانان من عذاب الله وقد رفع احدهما فدونکم الاخر فتمسکوا به .اما الامان الذی رفع فهو رسول الله علیه وآله وسلم. واما الامان الباقی فالاستغفار قال الله تعالی :"وماکان الله معذبهم وهم یستغفرون "(1).

ابوجعفر امام محمد باقرعلیه السلام از آن حضرت حکایت کند که فرمود : بر روی زمین مردم را از عذاب خدا، دو چیز مایه امان بود: یکی از آن دو برداشته شد و دیگری برجاست آنرا بگیرید و بدان تمسک جویید. آن امان که براشته شد رسول الله صلی الله علیه و آله بود. و آن امان که بر جای ماند، استغفار است.

خدای تعالی فرماید:" تا آنگاه که تو در میانشان هستی، خدا عذابشان نکند و تا آنگاه که از خدا آمرزش می طلبد خدا عذابشان نخواهد. "
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
7 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۰۸-۰۷-۹۶, ۰۳:۱۲ ب.ظ)، avapars (۰۶-۰۸-۹۶, ۰۸:۰۴ ب.ظ)، صنم بانو (۱۷-۰۷-۹۶, ۰۷:۲۱ ب.ظ)، d.ali (۰۸-۰۷-۹۶, ۰۶:۳۴ ب.ظ)، taranomi (۲۳-۰۷-۹۶, ۱۰:۲۷ ب.ظ)، بهار نارنج (۰۸-۰۷-۹۶, ۰۵:۲۹ ب.ظ)، ♥فاطیما♥ (۰۶-۰۷-۹۶, ۰۸:۴۹ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان