امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دعای غروب جمعه
#1
ندای فرشته منادی در غروب جمعه
در باب شب جمعه ما روایات متعددی داریم؛ یک روایت از پیغمبر اکرم(ص) است که حضرت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُنْزِلُ مَلَکاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا کُلَّ لَیْلَةٍ فِی الثُّلُثِ الْأَخِیرِ»؛ خداوند در هر شب، در ثلث آخر شب، فرشته‏ای را به آسمان دنیا فرو می‏فرستد؛ «وَ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ فِی أَوَّلِ اللَّیْلِ»؛ شب جمعه هم که می‏شود از اول شب می‏فرستد؛ «فَیَأْمُرُهُ فَیُنَادِی»، به او فرمان می‏دهد، پس او ندا می‏کند. حالا نداهایش چیست؟ «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ»؛ آیا درخواست کننده‏ای هست که من درخواستش را اجابت کنم؟ «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ»؛ آیا توبه کننده‏ای هست که توبه‏اش را بپذیرم؟ «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ»؛ آیا کسی هست که طلب آمرزش کند و او را بیامرزم؟ «یَا طَالِبَ الْخَیْرِ أَقْبِلْ»؛ ای کسی که طالب خوبی‏ها هستی، روی بیاور؛ «یَا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ»؛ ای کسی که ـ‏نعوذبالله‏ـ به سمت شرّ داری می‏روی، دست بردار. «فَلَا یَزَالُ یُنَادِی بِهَذَا إِلَى أَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ این فرشته آن‏قدر ندا می‏کند تا سپیده‏دم بدمد. «فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاءِ».(بحارالانوار، 2، 314) وقتی که فجر طالع می‏شود، برمی‏گردد به همان محل خودش که ملکوت آسمان است.
ندای الهی در شب جمعه
روایت دیگر، روایتی است که ابوبصیر از امام باقر (ع) نقل می‏کند. تفاوت دو روایت را خوب دقت کنید؛ چون من با توجه به این نکات این روایات را می‏خوانم. آن روایت اول این بود که خدا یک فرشته را می‏فرستد که ندا کند؛ اما در روایت دوم می‏فرماید خودِ خدا ندا می‏کند.
حضرت می‏فرماید: «إنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَیُنَادِی کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّیْلِ إِلَى آخِرِهِ»، خدای متعال هر شب جمعه از سر شب تا آخر شب، از بالای عرش ندا می‏دهد: «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَدْعُونِی لآِخِرَتِهِ وَ دُنْیَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِیبَهُ»؛ آیا بنده‏ای هست که من را بخواند و از من برای آخرت و دنیایش درخواست کند، تا قبل از آنکه فجر طالع شود که جوابش را بدهم؟
«أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَتُوبُ إِلَیَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَیْهِ»؛ آیا بنده مؤمنی هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند تا من توبه او را بپذیرم؟ «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَسْأَلَنِی الزِّیَادَةَ فِی رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَزِیدَهُ وَ أُوَسِّعَ عَلَیْهِ»؛ آیا بنده مؤمنی هست که من از نظر رزق و روزی بر او تنگ گرفته باشم، بیاید از من توسعه رزق و روزی را تقاضا کند و روزی بطلبد تا من روزی دنیایی‏اش را توسعه دهم؟ «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِیمٌ یَسْأَلُنِی أَنْ أَشْفِیَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِیَهُ».‏‏‏‏‏‏‏(وسائل الشیعه، 7، 389) آیا یک بنده مؤمنی هست که بیماری داشته باشد و بیاید از من شفا بخواهد قبل از اینکه فجر طالع شود تا من هم او را شفا و عافیتش دهم؟
همه حاجات را شب جمعه بخواه
این روایت مفصل است و ادامه دارد. به همین مقدار در این دو روایتی که خواندم دقت کنید؛ هم مسئله امور معنوی را مطرح می‏کنند، هم امور مادی را؛ هم گرفتاری‏های معنوی را که انسان از بار گناه، سبکبار شود که در آن مغفرت و توبه هست، هم مسئله حاجات دنیوی را مطرح می‏کند.
البته روایت اول به صورت کلی فرمود: «فَیُنَادِی هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ»؛ آیا کسی هست که از من درخواستی کند، تا من به او بدهم؛ اما روایت دوم این درخواست‏ها و حاجت‏ها را بخش‏بخش می‏کند.
حاجات معنوی و آخرتی
امام باقر (ع) به ابوبصیر، اول به‏طور کلّی می‏فرماید «أَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَدْعُونِی لآِخِرَتِهِ وَ دُنْیَاهُ»؛ اول این مطلب کلی را فرمود؛ «دنیا» و «آخرت». اول هم آخرت را مطرح می‏کند. در بین امور آخرتی هم اهم امور برای من این است که گناهانم آمرزیده شود.
می‏گوییم «دفع ضرر» اولی است از «جلب منفعت»؛ آیا بهتر نیست که انسان جلوی ضرر را بگیرد تا بخواهد جلب منفعت کند؟ اصلاً عاقل اینگونه است. می‏گوید اول ضرر نکنم؛ منفعت پیش‏کش. لذا اول سراغ این می‏رود. البته اینجا «دفع ضرر» نیست، بلکه «رفع ضرر» است. یعنی مسئله آمرزش نسبت به گناهان مطرح است. لذا اولاً امور معنوی که اهم امور است را مطرح فرمود؛ در امور معنوی هم اهم آن چیست؟ آمرزش گناهان است که رفع مانع است.
حاجات مادی و دنیایی
بعد هم می‏رود سراغ دنیایت. وسعت رزق می‏خواهی؟ خیال نکنی فقط با تلاش خودت، روزی‏ات وسیع می‏شود. نه، تنگ و گشادیِ روزی دست کسی است که روزی‏رسان است. دست من و تو نیست. یک‏وقت اشتباه نکنید؛ رزق یعنی روزی؛ روزی یعنی چه؟ یعنی آن چیزی که من در حیات مادی و نشئه دنیوی‏ام از آن بهره می‏گیرم؛ نه پول زیاد.
در آخر بحثم هم به این مسئله اشاره می‏کنم. ممکن است کسی بدود و پول زیاد گیر بیاورد؛ بعد تا آن پول را گیر آورد، یک چاله و بلکه چاهی پیدا شود و یک‏دفعه در آن بیفتد. خوب، این روزی تو نبود. بی‏خود خودت را خسته کردی! این همه تلاش کردی، آخرش هیچ.
اینها را در روایات داریم؛ این‏هایی که من می‏گویم از خودم نیست. پس مسئله این نیست؛ توسعه رزق به معنای آن چیزهایی است که من نسبت به زندگی دنیایی‏ام از آن بهره‏برداری کنم و سود ببرم. گاهی هم ممکن است خیلی داشته باشم، اما از آن طرف مبتلا به یک سنخ رذیله‏ای باشم که حتی برای خودم هم سود نبرم. می‏خواهم این را عرض کنم که در اینجا تعبیر روایت، رزق و توسعه رزق است.
وسعت رزق و سلامتی ؛ سرآمد حاجات دنیایی
پس بعد از امور آخرتی و معنوی، می‏آید سراغ امور دنیایی که دو چیزی که اهم امور مادی است را من خواندم. یکی اینکه اگر گرفتاری مادی دارم و رزقم تنگ است و دست‏تنگ هستم، به مقداری که احتیاجم هست و بهره‏برداری می‏کنم دست و بالم باز شود.
دوم، مسئله بدنی و بیماری است؛ این دو تا را مطرح را می‏کند. سرآمد نیازها و امور دنیایی، همین دو مسئله است. بعد در روایت مسائل دیگر هم هست که من بیش از این نمی‏خوانم لذا بر دعا در شب جمعه تأکید شده است. یعنی این زمان، خصوصیت دارد و تأثیر می‏گذارد روی دعاهایی که انسان می‏کند؛ چه در بُعد معنوی‏اش، چه در بُعد مادی‏اش. حضرت بُعد مادی را هم بخش‏بخش کردند؛ مثلاً امور معیشتی و مزاجی‏اش از نظر بیماری و سلامتی را مطرح فرمودند.
روز جمعه ، آقای روزهای هفته
من از شبِ جمعه بگذرم و به روزِ جمعه برسم. اما روز جمعه؛ راجع به روز جمعه روایات متعدد و بسیاری داریم. من اهمّ آنها را مطرح می‏کنم. یک روایت از پیغمبر اکرم است که حضرت فرمود: «إنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ سَیِّدُ الْأَیَّامِ » روز جمعه، سید و آقای ایام هفته است؛ «یُضَاعِفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ الْحَسَنَاتِ»؛ خدا در روز جمعه حسنات را دو برابر می‏کند؛ «وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ»؛ گناهان را در این روز می‏آمرزد؛ «وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ»؛ و بر درجات او می‏افزاید. اول حسنات، بعد سیئات، بعد درجات؛ منظور از درجات، مقامات معنویه است و دیگر ربطی به اعمال خارجیه ندارد.
اما مراد از حسنات، اعمال جوارحی بود که در مقابلش پاداش است؛ در مقابل سیئات هم ـ‏نعوذبالله‏ـ کیفر است. «وَ یَسْتَجِیبُ فِیهِ الدَّعَوَاتِ»؛ به‏طور کلی خداوند دعاهایی را که در روز جمعه می‏کنند، مورد اجابت قرار می‏دهد. «وَ یَکْشِفُ فِیهِ الْکُرُبَاتِ»؛ رنج‏ها و گرفتاری‏ها را در این روز برطرف می‏کند. «وَ یَقْضِی فِیهِ الْحَاجَاتِ الْعِظَامَ». (بحارالانوار، 86، 274) خداوند در روز جمعه حاجتهای بزرگ را برآورده می‏کند.
ساعت پر برکت در روز جمعه
بسیار خوب؛ تا اینجا جنبه کلی داشت که روز جمعه و شب جمعه روی دعا یک چنین اثری دارد. نکته بعدی راجع به این است که چه ساعتی از ساعات روز جمعه این اثر هست؟ آیا سراسری است یا ساعت خاصی است؟ در یک روایت که خطبه‏ای است که علی (ع) خوانده و من فقط این جمله‏اش را که راجع به جمعه است می‏گویم که فرمودند: «وَ فِیهِ سَاعَةٌ مُبَارَکَةٌ لَا یَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِیهَا شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ». (وسائل الشیعه؛ 7، 379) یعنی در روز جمعه ساعتی هست که بنده مؤمن از خدای متعال چیزی درخواست نمی‏کند، مگر آنکه خدا به او اعطاء می‏فرماید.
معلوم می‏شود یک ساعت خاصی در روز جمعه هست که آن ساعت خصوصیت دارد. مثل اینکه تأثیرش روی دعا بیشتر است که این تعبیر را می‏فرماید. «وَ فِیهِ سَاعَةٌ مُبَارَکَةٌ لَا یَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِیهَا شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ».
ساعات اجابت دعا در روز جمعه
این یک تعبیر بود؛ باز هم یک روایت دیگر از علی (ع) داریم که می‏فرمایند: «أَکْثِرُوا الْمَسْأَلَةَ فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الدُّعَاءَ فَإِنَّ فِیهِ سَاعَاتٍ یُسْتَجَابُ فِیهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ». ( بحارالأنوار، 86، 349)
تفاوت بین این دو روایت را می‏خواهم بگویم؛ در آن خطبه می‏فرماید «ساعت»، ولی در این روایت «ساعات» می‏فرماید. معلوم می‏شود ساعات خاصی در روز جمعه هست. علی (ع) وقتی که می‏فرماید: «فَإِنَّ فِیهِ سَاعَاتٍ یُسْتَجَابُ فِیهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ»، بعد در ذیل آن یک جمله دارد که می‏فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَیْرَ وَ الْشَّرَّ یُضَاعَفَانِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ یعنی بدانید که در روز جمعه خیر و شرّ مضاعف می‏شود.
هم در این خطبه و هم در این روایتی که خواندم، دو مطلب هست. یکی این است که در روز جمعه ساعت مخصوص و زمان مخصوصی هست که آن زمان اثرش بر روی دعا بیشتر است. هیچ منافاتی ندارد که سرتاسر روز مؤثر باشد، اما یک ساعت خاص اثرش بیشتر باشد. این یک مطلب بود. اما مطلب دوم را در آخر بحث می‏گویم.
ساعت اول: از ظهر شرعی تا ندای نماز جمعه
حالا برویم سراغ آن ساعت؛ همچنان گام‏به‏گام پیش می‏روم. در روایات یک روایت هست از امام باقر(ع) که می‏فرماید: «فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا یَسْأَلُ اللَّهَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ فِیهَا شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ»؛ این همان کبرای کلیه است که در روایت علی هم بود. فرمود در روز جمعه یک ساعتی هست که بنده مؤمنی از خدا درخواستی نمی‏کند و حاجتی نمی‏طلبد، مگر اینکه خدا به او عطا می‏کند. حالا بحث در این است که کدام ساعت است؟ بعد امام باقر (ع) می‏فرماید: «وَ هِیَ مِنْ حِینِ تَزُولُ الشَّمْسُ إِلَى حِینِ یُنَادَى بِالصَّلَاةِ». ( مستدرک‏الوسائل، 6، 19)
حضرت خیلی زیبا محدودش می‏کند، موقعی که ظهر می‏شود، یعنی ظهر شرعی که زوال شمس است، تا موقعی که ندا داده می‏شود که این اشاره به آیه شریفه در سوره جمعه و ندا برای نماز جمعه است. چقدر زیبا حضرت آن ساعت را توضیح می‏دهند.
ساعت دوم: لحظات پایانی روز جمعه
در یک روایت دیگر هست که این روایت را من دیده‏ام که از حضرت زهرا (س) نقل می‏کنند که حضرت این جملات را فرمود: «سَمِعْتُ النَّبِیَّ أنَّ فِی الْجُمُعَةِ لَسَاعَةً لَا یُرَاقِبُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ یَسْأَلُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ فِیهَا خَیْراً إلَّا أعْطَاهُ إیَّاهُ»؛ می‏گوید من از پیغمبر شنیدم که فرمودند در روز جمعه یک ساعتی هست که اگر شخص مسلمان مراقبت داشته باشد و از خدا در آن ساعت خیری بخواهد، مطمئنّاً خدا به او عنایت می‏کند. «قَالَتْ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللهِ أیُّ سَاعَةٍ هِیَ»؛ می‏گوید من از پیغمبر سؤال کردم این ساعتی که شما گفتید چه وقتی است؟ «قَالَ إذَا تُدَلَّى نِصْفُ عَیْنِ الشَّمْسِ لِلْغُرُوبِ»؛ یعنی حضرت فرمود آن موقعی که نصف خورشید هنگام غروب استتار پیدا کند.
بعد در ادامه روایت دارد: «وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ لِغُلَامِهَا إصْعَدْ عَلَى الضِّرابِ فَإذَا رَأیْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تُدَلَّى لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْنِی حَتَّى أدْعُو». (معانی الاخبار، 399) یعنی حضرت زهرا به غلامش می‏فرمود برو به پشت بام و نگاه کن، هر وقت این زمان فرا رسید که موقع غروب، نصف خورشید بالا بود، من را خبر کن؛ می‏خواهم دعا کنم.
من همین‏طور گام به گام همه این روایات را برای شما بررسی کردم؛ محصولی که به دست من آمده از آن‏ها این است که اوّلاً زمان مؤثر است. دعا خودش کاربرد دارد، اما این‏ها عواملی هستند که روی اجابت دعا اثر می‏گذارند؛ از جمله روز جمعه. اما در روز جمعه دو موقعیت و دو زمان است که اثرش بیشتر است.
یکی وقت زوال شمس تا قبل از اینکه نماز جمعه شروع شود؛ دوم، هنگام غروب آفتاب که هنوز تمام قرص پنهان نشده باشد و. یک مقداری از قرص خورشید نمایان شده باشد؛ یعنی آخرین لحظات روز جمعه. بنابر این من این بحث را به این مقدار جمع‏بندی کرده باشم که در ایام هفته، شب جمعه و روز جمعه، این دو زمان مؤثرند. بعد هم روند اثرگذاری‏ و جنبه‏های عملی و کاربردی‏اش را هم تا حدی بیان کردم.
ثواب خیر و عقاب شر در روز جمعه مضاعف است
امّا مطلب دوم که در علی (ع) بود، این بود که بعد از آنکه حضرت فرمود: «أَکْثِرُوا الْمَسْأَلَةَ فِی یَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الدُّعَاءَ فَإِنَّ فِیهِ سَاعَاتٍ یُسْتَجَابُ فِیهَا الدُّعَاءُ وَ الْمَسْأَلَةُ»، این جمله را هم اضافه کردند که: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْخَیْرَ وَ الْشَّرَّ یُضَاعَفَانِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ»؛ عجب! بیا ببین قضیه چه شد.
این زمان دو کاربرد دارد؛ یک کاربرد از نظر دعاها و امور خیر دارد؛ یعنی اعمال خیری که روز جمعه انجام ‏می‏دهید دو برابر می‏شوند؛ چون در آن روایت دیگر از پیغمبر اکرم هم بود که این اعمال خیر، از نظر پاداش و اثر نیک دو چندان می‏شود. از آن طرف هم عجیب است؛ اگر در این روز گناه کنی، کیفرت هم دو چندان می‏شود.‌
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  زیارت و دعای شب شنبه + دعای روز شنبه صنم بانو 3 354 ۱۵-۱۲-۹۹، ۱۰:۴۳ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  دعای حرز امام جواد (ع) صنم بانو 0 116 ۲۲-۱۰-۹۹، ۰۹:۵۵ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  متن دعای مشلول برای حاجت گرفتن حتمی +معنی Mahda 0 203 ۰۶-۰۳-۹۷، ۱۰:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: Mahda

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
5 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۲۷-۰۵-۹۶, ۰۶:۵۸ ب.ظ)، d.ali (۲۷-۰۵-۹۶, ۰۶:۴۵ ب.ظ)، دختربهار (۲۷-۰۵-۹۶, ۰۷:۲۵ ب.ظ)، Land star (۲۷-۰۵-۹۶, ۰۹:۲۰ ب.ظ)، taranomi (۲۸-۰۵-۹۶, ۱۰:۵۸ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان