امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آدم برفی | سهیل میرزایی
#1
آدم برفی ۱
دخترک فقیر دکمه ها را از جیب در آورد.
آن ها را روی تن آدم برفی فرو کرد.
عقب ایستاد و به آن نگاه کرد.
لبخند زد:حالا تو ام برای خودت یه دست لباس گرم داری.

آدم برفی
۲
پسرک به اطراف نگاه کرد.
جلو رفت:فکر کنم خیلی وقت باشه که تو ام یه سیب درسته نخورده باشی
و هویج را از تو صورت آدم برفی برداشت.
به آن گاز کوچکی زد
و با سرعت از آن جا دور شد.
هنوز چند لحظه ایی از رفتن پسرک نگذشته بود
که یکی از ذغال ها از جای چشم آدم برفی در آمد
و روی زمین افتاد.

پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Rainbow شجاع ترین آدم ها صنم بانو 1 214 ۱۴-۱۰-۹۶، ۰۷:۵۹ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  کوه به کوه نمي رسد، اما آدم به آدم مي رسد. !!Tina!! 1 98 ۱۹-۰۷-۹۶، ۰۴:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  آدم هایی که دوست مان دارند اما عذاب مان می دهند! #*Ralya*# 2 204 ۲۹-۰۹-۹۴، ۰۱:۱۴ ق.ظ
آخرین ارسال: barooni

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان