امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آنچه پدران باید درباره طرز برخورد با دخترشان بدانند
#1
Star 
هنوز از زمانی که پدرها نقش رییس خانه را بازی می‌کردند، مدت زیادی نگذشته. اما این روزها برخلاف آن روز و روزگار، پدرها به فرزندان‌شان بسیار نزدیک‌تر شده‌اند....
هرچه مي‌گذرد پژوهش‌هاي بيشتري در رابطه با تاثيرات مثبت تقويت رابطه پدر و دختر انجام مي‌شود. در يکي از اين پژوهش‌ها که در سوئد صورت گرفته، از مرور پژوهش‌هاي 20 سال گذشته، حدفاصل سال‌هاي 1987 تا 2007، مشخص شد هر چه رابطه پدر با دختر بهتر و صميمانه‌تر باشد، دختران احتمال کمتري دارد که سيـ ـگار بکشند يا مرتکب خلاف شوند، نمرات درسي بهتري مي‌گيرند و مي‌توانند دوستي‌هاي بهتري با ديگران برقرار کنند اما اين رابطه علاوه بر اين تاثيرات در کوتاه مدت، تاثيرات طولاني‌مدت ديگري نيز دربردارد. خانم‌هايي که روابط بهتري با همسرانشان دارند و از نظر رواني و جسمي از سلامت بهتري در حدود سن 33 سالگي برخوردارند، در سن 16 سالگي رفتار بهتري با پدرانشان داشته‌اند.
در تحقيق ديگري که سال 1999 صورت گرفته و در مجله‌ روان‌شناسي اجتماعي و شخصيت چاپ شد، محققان به اين نتيجه رسيدند که هر چه رابطه‌ پدر با دخترش صميمانه‌تر و نزديک‌تر باشد، دختر در سن بالاتري به سن بلوغ مي‌رسد. اگر در مورد عوارض بلوغ زودرس دختران اطلاعات داشته باشيد، به ارزش بيش از پيش پدر پي مي‌بريد.

روان‌شناسان می‌گویند اینکه پدر هم به اندازه مادر برای رشد روانی کودکان مهم و باارزش است و برقراری تعادل بین روابط این دو با فرزندان‌شان می‌تواند از نظر روانی سبب رشد صحیح کودکان شود، از مسائلی است که این روزها زیاد در روانشناسی مورد بحث قرار می‌گیرد. مرد چون در میان کودک و مادر قرار دارد ـ هم به موجب حضور فیزیکی و هم به موجب جایگاه روانی خود ـ به کودک این اجازه را می‌دهد که هویت خاص خود بیابد. پدر نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک داشته و در عین حال که مادر سعی می‌کند با نقش حفاظتی خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بیرون گرایش می‌دهد و در کنار دادن حس اعتماد و امنیت به او اجازه شکستن محدودیت‌ها را می‌دهد.


[عکس: 40b40c7f84dd6f69b09ad9136f018565.jpg]
پدر برای دختر بر خلاف پسرها نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز می‌شود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر شکل می‌گیرد.

وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید می‌کند، همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر می‌کند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص می‌شود، هر یک از زن و مرد به شکل متفاوتی در رابطه با فرزندش تفکر کرده و نگرانی، برنامه و خواست‌های مخصوص به خودش را دنبال می‌کند. اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است ،معمولا مرد از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد ،احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود.اما خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار می‌کنند چون زنان نیز توانسته‌اند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند.


رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی

گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمی‌گردد. برخی مردان دوست دارند، همان رابطه‌ای را با دخترشان ایجاد کنند ،که با مادرشان داشته‌اند و برخی دیگر عشقی را نثار او می‌کنند ،که نتوانسته‌اند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر ،گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند. برخی مردان از داشتن دختر خوشحال می‌شوند ،چون رابطه خوبی با پدر خود نداشته‌اند. برای این دسته از افراد، داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی از او خرسند نبوده‌اند. در حالی که داشتن دختر ،سبب می‌شود وزن تاریخ گذشته سبک‌تر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.



پدر به دختر دنیا را می‌شناساند

پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی می‌اندازد. مادر فرزند را به دنیا می‌آورد و پدر دنیا را به او می‌شناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شده‌ای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان می‌بخشد. در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن و دیگر توانایی‌های فیزیکی را می‌آموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیت‌های اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی می‌دهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا می‌شود.

عقده ادیپ و عقده الکترا

سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. عقده ادیپ به رابطه بین پسر و مادر اشاره دارد و معادل آن در رابطه بین دختر و پدر، عقده الکترا نامیده می‌شود. این مرحله، مرحله‌ای ساختاری برای رشد کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر خواهد بود در سن بلوغ دوست‌دار جنس مذکر باشد. در واقع در این سن دختر عشقی را نسبت به مادر خود احساس می‌کند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی می‌برد. پدر که از نظر او غریبه‌ای است که مادر را به سمت خود جلب می‌کند و مایه شادی او است، او را ناراحت می‌کند چون عشق مادر نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله ،دختر در تضاد با مادر قرار می‌گیرد و سعی می‌کند عشق پدر را به جای مادر به سمت خود جلب کند. در همین موقع است که متوجه می‌شود مادر او، همسر پدر و مورد علاقه اوست. مهم‌ترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او جایگاه فرزندی دارد و نمی‌تواند جای همسر او باشد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمی‌دهد ـ بزرگ می‌شود.

والدین الگو هستند

پیروز شدن کودک برعقده ادیپ یا الکترا ،به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر ،جدا کردن دختر از مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دخترش است. دختر به پدری نیاز دارد ،که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر، به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوست‌داشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمی‌کند، این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه می‌کند.

نکته
یکی از موضوعاتی که امروزه مطرح است و نقش بسیار مهمی در روابط دختر با جنس مخالف دارد رابطه پدر و دختر است. بیشتر دخترهایی که ناخواسته وارد روابط دوست پسـ ـر شده بودند از ناحیه پدر و یا به عبارتی دیگر از ناحیه جنس مخالف مَحرم خود مشکل داشتند و این یک زنگ هشداری برای خانواده مخصوصا پدرها است. بعضی از پدرها اینگونه احساس می کنند که تربیت فرزندان چه دختر و چه پسر برعهده همسرانشان است و خودشان تنها و تنها وظیفه برآورده کردن هزینه های مادی خانواده را برعهده دارند درحالی نقش پدر در واکسینه شدن فرزندان مخصوصاً دخترها در مقابل ویروس های مختلف و خطرناک جامعه بسیار مهم است بنابراین به والدین مخصوصا پدر ها پیشنهاد می شود که:

1- نیازها و انتظارات فرزندان خود مخصوصا فرزند دخترخود را بشناسند.

2- رابطه کلامی کاملا صمیمانه و عاطفی با دخترخود داشته باشند.

3- در علاقه های دخترخود سهیم و شریک شوند .

4- در تفریحات و اوقات فراقت با او همکاری داشته باشند.

5- گفت و گوی های همدلانه همراه با ارتباط چشمی خود را افزایش دهند.

6- نقاط مثبت و خوبی های دخترجوان خود را گوشزد و در جمع ایشان را تشویق کنند.

7- خودارزشمندی و عزت نفس فرزند خود را با احترام به ایشان، مسولیت دادن و اعتماد و تحویل گرفتن بالاببرند.




تربیت دختر نیاز به دو والد دارد :
مادری که به او نشان دهد چطور زن باشد. پدری که به او نشان دهد چطور مستقل باشد.
وظیفه پدر تربیت دختری با جرات است. پدر باید در او احساس زیبایی را ایجاد کند و به او
احساس اطمینان دهد. ارتباط میان پدر و دختر بسیار ساده است :
او عاشق پدرش خواهد بود و برای همیشه به او اطمینان می کند، زیرا پدرش اولین عشق،
اولین قهرمان و اولین مرد زندگیش خواهد بود.

چند عامل مهم :
همیشه در زندگی اش حضور داشته باش
به مادرش احترام بگذار
هر لحظه ای که با او هستی ارج بنه
هر روز برایش دعا کن
قهرمان او باش
او را به دنیای خود راه بده و سعی کن با او ارتباط برقرار کنی
تمام تلاشت را بکن که محیط خانه امن، شاد و گرم باشد
هرگز او را مسخره نکن
همیشه او را تشویق کن و بگو دوستش داری
به مدرسه اش سر بزن
تشویقش کن چیزهای جدیدی را امتحان کند
هرگز مقابل او با مادرش جر و بحث نکن
به او کمک کن تا علایق واقعیش را کشف کند و سپس در دنبال کردن علایقش کمکش کن
پس انداز کردن را به او یاد بده
به او کمک کن بتواند مستقل شود
به او آموزش بده مسئولیت پذیر باشد
( از کتاب پدر و دختر / نویسنده هری اچ. هریسون. جی آر / مترجمان الهام آرام نیا - شمس الدین حسینی)


رابطه پدر با فرزند دختر در اسلام :


1- هدایت و تربیت : او را طوری هدایت کند که شایسته و لایق اداره و مدیریت خانواده را داشته باشد .

2- پدر ، امید زندگی دختر :

دختر ، مرد آرمانی زندگی اش را از طریق پدر شناسایی می کند . پدر باید به دختر احترام بگذارد و به شخصیت او توجه کند .

3- محبت به دختر

پدر باید به دختر محبت کند ، دوستی خود را به او نشان دهد . دست نوازش به سر او بکشد . از او دلجویی کند .



دستم را بگیر
دختر کوچولو و پدرش در حال عبور از پل روی رودخانه بودن..
پدر از دختر کوچولو پرسید: اگه ترسیدی دست منو بگیر که داخل رودخانه سقوط نکنی
دختر کوچولو گفت: نه بابا شما دست منو بگیر

پدر با تعجب پرسید چه تفاوتی داره ؟
دختر کوچولو گفت:اگه من دست شمارو بگیرم و اتفاقی رخ بده ممکنه من دست شمارو رها کنم...ولی اگه شما دست منو بگیری و اتفاقی رخ بده من اطمینان دارم که شما دست منو رها نمی کنید
نتیجه اخلاقی : دستها تو به دست کسی بده که در هیچ شرایطی رهات نمی کنه


میگنا
ستایش یعنی این حسی که دارم

:)
پاسخ
سپاس شده توسط: PedraM ، مرداب ، sadaf


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  نکاتی درباره ی خودشناسی!!! Mahda 0 172 ۰۹-۰۳-۹۷، ۰۶:۴۷ ب.ظ
آخرین ارسال: Mahda
  با خاطرات آزار دهنده باید چه کنیم؟! Mahda 0 204 ۰۸-۰۳-۹۷، ۰۳:۴۶ ب.ظ
آخرین ارسال: Mahda
  ۹ عادت روزانه‌ای که باید هر چه زودتر ترک کنید صنم بانو 1 193 ۰۵-۰۱-۹۷، ۱۲:۲۲ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان