اتاق گپ بچه هاى ايران رمان (اتاق شيطنت و مهربانى )

[alirezaa_shah]

باشه

[دخترشب]

نخیر
نازنین من از الان خواستگاراش ریختن
به هر کسی نمیدیمش

‌از همین الان این چزا رو نباید بفهمن.مث اون پسره که گریه میکرد من زن میخوام

[دختربهار]

بهار ببینم میتونی حالمو بهم بزنی یا نه ‌
آخه موش؟؟؟

خخخ خب بچه بودم دیگه.....دلم براش سوخت بوسش کردم ‌ ‌
ولی دوس دارم

[alirezaa_shah]

نخیر
نازنین من از الان خواستگاراش ریختن
به هر کسی نمیدیمش

‌از همین الان این چزا رو نباید بفهمن.مث اون پسره که گریه میکرد من زن میخوام

مگه من گفتم میدونه؟

[AsαNα]

http://forum.iranroman.com/Thread-%D9%81...#pid858153

[دختربهار]

اوی الی ازعمه ی شوورت بدت بیاد
من ترسو نیستم خونمون روبرو قبرستونه
تاحالاشب تنها رفتی تو قبرستون

تاحالا نرفتم برم ولی خیلییی دوس دارم
ولی شب تو حیاط مدرسه بودم تو تاریکیش

[دخترشب]

اوی الی ازعمه ی شوورت بدت بیاد
من ترسو نیستم خونمون روبرو قبرستونه
تاحالاشب تنها رفتی تو قبرستون

‌تو رو نگفتم زرگلی
باید باحال باشه

[alirezaa_shah]

بهار ببینم میتونی حالمو بهم بزنی یا نه ‌
آخه موش؟؟؟

خخخ خب بچه بودم دیگه.....دلم براش سوخت بـ ـوسش کردم ‌ ‌
ولی دوس دارم

من یه سری داشتم از یه جا رد میشدم
خلوت بود
حواسمم نبود موشه کنار خیابون بود اومد بره تو جوب من پامو گذاشتم خورد به پام.
یه ثانیه خشکش زد بعد رفت تو دیوار خخخخ
فک کنم مغزش جابجا شد

[دخترشب]

نخیر
نازنین من از الان خواستگاراش ریختن
به هر کسی نمیدیمش

‌از همین الان این چزا رو نباید بفهمن.مث اون پسره که گریه میکرد من زن میخوام

مگه من گفتم میدونه؟

من گفتم تو گفتی میدونه ؟ها؟
کلی گفتم

[دختربهار]

آخی طفلک....
ماهم امسال سره قورباغه رو زدیم زمین ضربه مغزی شد