امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ادارات نظامی ساسانیان
#1
دولت اشکانی در مدت 470 سال فرمانروایی خود بسیاری از رسوم خشن و ناهنجار تیره های مقدونی را از فرهنگ ایران بزدود و روش و اموزش ریشه دار ایرانی را جایگزین ان نمود.
دست اوردهای انان برای ایرانزمین به صورت گنجینه ای گرانبها بود که شکوه و فرمانروایی دانش پرور شاهنشاهی ایران به روزگار ساسانی از ارکان به بخش های گوناگون بر پا شده است و شرح و وصیف این نیروها و سازمان انها به کوتاهی از این قرار است:
نوشته های درست تاریخی نشان می دهد که بدون تردید در مرز سال 531 میلادی برای اداره امور لشکری ایران دارای سازمان اداری درستی بوده است که امروزه ان را وزارت جنگ می نامند.این وزارتخانه زیر نظر یک وزیر به نام "وزرگ فرمذار" اداره می شده است.
ایرانیان باستان همچنان که در علوم و هنر به حق پایه گذار فرهنگ جهان ان روز هستند نخستین مردمی بودند که سده ها پیش برای اداره امور لشکری در کشور خود این وزارت را بوجود اوردند.تحقیق و بررسی درباره چگونگی بروز این رویدادها بستگی مردم ایران به میراث گذشته و دلباختگی به نگهداری ان را روشن می سازد و همین است که مردم ایران را به پیگیری در امر اموزش و پرورش که اموزش نظامی بخش کوچکی از ان است وادار ساخته است.
وزارت جنگ نیز دفترهایی داشت که نام سپهبدان و سواران و سربازان و جیره و دستمزد هر کدام در ان ثبت بود و نیز دفترهایی برای ثبت موجودی انبارهای اسلحه و خواربار و اسبان و استران و شتران و فیلان سپاه پدیدار بوده است.وزیر جنگ کارهای ادارات جنگی را توان می داده است و اداره کل سپاه کشور را به گردن داشته است.وزرگ فرمذارهمواره می توانست در کارهای لشکری دخالت کند و شخص شاهنشاه نیز در امور وزارت جنگ که از ادارات پر ارج بوده بیشتر مداخله یک راست می کرده است.
از سازمان های تابع وزارت جنگ اداره انبارهای ابزار جنگی و اسله خانه ارتش بوده است.فرمانده این بخش را "انبارگ بذ" می گفتند که ریاست بر گروهی را داشت که ابزار جنگی کشور بودند و اسله خانه ها در کرانه های گوناگون کشور قرار داشته است.
والاترین جایگاه ارتش ایران در ان روزگار را فردی از خاندان شاهی به نام "ارگبذ"داشته است.
سپاه شاهنشاهان ساسانی دارای بخشهایی به این شرح بوده است:
بزرگترین بخشهای سپاه را "گند" میگفتند ( که ریشه جند عربی است ) و فرمانده انرا "گند سالار" می نامیدند.بخشهای کوچکتر از گند را "درفش" مینامیدند که هر درفش پرچمی با نشانه های خاص خود را داشت.هر درفش از بخشهای کوچکتری به نام "وشت" بر پا شده بود.در هر یک از بخشهای مزبور انواع سواره نظام و پیاده خدمت می کردند.فرمانده کل سواران را "پشت اسپان سردار" می نامیدند و همچنین سردار بزرگ سواره نظام هر بخش را "سوار بذ".بخشهای ده هزار نفری سپاه را فرماندهی به نام "هزار بذ" اداره می کرد.در هر سپاه بخشی امیخته از پهلوانان و یلان گزیده به فرماندهی "یلان بذ" وجود داشت.
خسرو یکم جایگاه فرماندهی کل قوا را پس از سیصد سال به چهار فرماندهی شمالی جنوبی خاوری و باختری تقسیم کرد.
سواره نظام سپاه ساسانی مانند زمان پارتها از سواره نظام سنگین جنگ ابزار و سواران سبک جنگ ابزار تشکیل شده بود.علاوه بر این دو دسته دسته ی دیگری بود که به انگیزه دلاوری و بی باکی یگان ان از مرگ ان را "جان اوسپار" می خواندند.دسته دیگری از سواران تیر انداز وجود داشت که به اهنگ انجام کارگزاری هایی در درون کشور به کار می رفت که رئیسش را "تیر بذ" می نامیدند.
سپاه جاویدان بسان روزگار هخامنشی نیز پدیدار و فرمانده ان "ورترک نیگان خوذای" بود و باید دانست که سپاه ایران به خصوص سپاه جاویدان درگاه انوشیروان بر سپاه روم و اراستگی و ابزار رزم برتری داشت.
مردم گوناگون کرانه های مرزی پیرو شاهنشاهی ایران خود سواره نظامی را سازمان می دادند که دارای روحی جنگجو و رزمنده بود و از میان انان سواره نظام ارمنی بسیار مورد نگرش بوده و در سپاه ساسانی جایگاهی ارجمند داشته است.بدین روش شاهنشاهی ساسانی در چنبره دفاعی بیگانه که از سوی مردم مرزی ایران بر پا می شد پیرامون گرفته و در پس انان سپاه اراسته ایران اماده دفاع بود.
سپاهی به عنوان گارد شاهی نیز بوده است که نشان مخصوصی داشتند و فرمانده انان را "پشتیک بان سالار" می گفتند.
ایرانیان به انگیزه همسایگی با هند برای سپاه خود از ان کشور فیل وارد می کردند و در پشت سواره نظام فیل سواران قرار می گرفتند و فریاد و بو و چهره ترس اور فیلان سپاه دشمن را همواره هراسان می کرد.
افراد پیاده نظام روستاییان عادی بودند که خدمت نظام از کارهای انان به شمار می امد و بدون دستمزد و پاداش به جنگ می رفتند و جنگ ابزاردار به سپر و نیزه و خود بودند و پسین سپاه قرار داشتند و فرمانده پیاده نظام را "پایگان سالار" می نامیدند.
ارایش و اراستگی شاهنشاهی ایران در روزگار ساسانی و دانش فرماندهان و سپاهیان ما را بر این اندیشه وادار می سازد که رویه اموزش همگانی بر چه پایه بلندی استوار بوده است تا انجا که برای اموزش نظامی استادان و اموزگاران ماهر و کارازموده ای در رشته های گوناگون بوده است.این استادان و اموزگاران را "هندرز بذ اسپورگان" یا "اندرز بذ اسپورگان"می نامیدند.اینان بر ان بودند که به دهستانها و شهرها رفته و مردان شایان کارزار را به اداب جنگ اشنا کنند و سلحشوری و فنون نبرد بیاموزند.فرد سپاهی در اردوگاههای اموزشی به وسیله افسران دانا و ازموده دومین دوره اموزش را می گذرانید و پس از گذراندن ازمونهای سخت به صف ارتش شاهتشاهی ایران می پیوست.
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  همسایگان شرقی ساسانیان RASHNOU 0 567 ۰۱-۰۶-۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ
آخرین ارسال: RASHNOU

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
4 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۰۳-۰۶-۹۴, ۱۱:۴۰ ق.ظ)، heliia (۰۱-۰۶-۹۴, ۱۰:۰۶ ب.ظ)، آیداموسوی (۰۱-۰۶-۹۴, ۱۰:۰۸ ب.ظ)، RASHNOU (۰۱-۰۶-۹۴, ۰۹:۱۹ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان