امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
از دست نوشته های یک کودک فهیم!
#1
ماه رمضان می باشد ومن خیلی خشنود می باشم. بابایم شیرینی خوشمزه ای خریده که نام آن زولبیه و بامیا میباشد. بامیا که گردالوی آن باشد؛ خیلی عقشولی میباشد و در اثر فشار دادن ریق شیرینی از آن خارج میشود.
ما همه روزه می باشیم ولی کله ی روزه ی من گنجشکی میباشد.
من میتوانم بعلت فنقلی بودن هر روز یک ساندویچ گوشت کوبیده با سس هزار جزیره بخورم.
با اینکه همه جای مادربزرگ اوف است ولی روزه اش را میباشد.
تازشم خواهرم هرروز پوستر نیکبخت را از دیوار میکند وبعد از افطار میچسباند!
الان ساعت خیلی مانده به افطار می باشد و دل من قنج می رود.پفک من در یخچال می باشدتا قرچ قرچش بیشتر شود.من یواشکی سراغ یخچال می روم و در آشپزخانه را هم می بندم که فرشته ها نبینند!بعد از اینکه پفکم را در یخچال تماشا کردم؛از آشپزخانه خارج می شوم. خواهرم که مواظب من بوده یک عدد بوسم میکند که اینقدر با اراده میباشم.
من خیلی خوشم می آید که او نمی داند دیدن دندان مصنوعی مادر بزرگم در یخچال اشتهای مرا کور کرد.
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  رونق تابوت‌های عجیب در دوران کرونا صنم بانو 8 308 ۱۶-۱۱-۱، ۱۱:۵۵ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  راز‌های عجیبی که فقط چند نفر از آن‌ها باخبرند! صنم بانو 0 471 ۱۱-۰۶-۰، ۰۶:۰۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  رکورد‌های جالب ایرانی صنم بانو 7 396 ۲۸-۰۵-۰، ۰۳:۱۴ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
4 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
نويد (۲۱-۰۳-۹۵, ۰۳:۵۴ ب.ظ)، خانوم معلم (۲۱-۰۳-۹۵, ۰۳:۴۹ ب.ظ)، barooni (۰۶-۰۴-۹۵, ۰۹:۲۰ ق.ظ)، dinaa (۰۷-۰۴-۹۵, ۰۵:۲۲ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان