امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اسب را ببر اصل را نبر
#1
اسب را ببر اصل را نبر

اسب سواری ، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست .
مرد سوار دلش به حال او سوخت ، از اسب پیاده شد او را از جا بلند کرد وبر روی اسب گذاشت..... تا او را به مقصد برساند!
مرد افلیج که اکنون خودرا سوار بر اسب میدید دهنه ی اسب را کشید و گفت :
اسب را بردم ......
....و با اسب گریخت!
پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد :
"تو تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم ....."
مرد افلیج اسب را نگه داشت ، مرد سوار گفت : "هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی!"
می ترسم که دیگر "هیچ سواری" به پیاده ای رحم نکند!

کلیله و دمنه
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
این شامل حال این روزای مردم‌میشه که به هیچکس اعتماد نمیکنن
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Star حكايت: اسب لاغر ميان به كار آيد !! صنم بانو 2 138 ۱۷-۰۷-۹۶، ۰۴:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  داستان کوتاه : اسب زیبا SilentCity 0 327 ۱۱-۰۴-۹۴، ۰۲:۰۱ ب.ظ
آخرین ارسال: SilentCity
  ببر گرسنه و معجزه عشق ستاره شب 0 441 ۰۵-۱۰-۹۱، ۰۲:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ستاره شب

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
9 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
زینب سلطان (۱۵-۱۰-۹۶, ۱۲:۴۴ ق.ظ)، avapars (۱۴-۱۰-۹۶, ۱۱:۵۷ ب.ظ)، صنم بانو (۱۵-۱۰-۹۶, ۰۷:۳۲ ب.ظ)، شقایق سرخ (۱۵-۱۰-۹۶, ۰۳:۱۴ ق.ظ)، دخترشب (۱۵-۱۰-۹۶, ۱۲:۵۴ ق.ظ)، salina (۱۴-۱۰-۹۶, ۱۱:۵۴ ب.ظ)، !!Tina!! (۱۴-۱۰-۹۶, ۱۱:۰۷ ب.ظ)، taranomi (۱۵-۱۰-۹۶, ۱۰:۴۴ ق.ظ)، author (۱۴-۱۰-۹۶, ۱۱:۳۸ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان