۱۹-۰۸-۹۱، ۱۰:۰۵ ب.ظ
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
اسمش چي بود ...!
|
سپاس شده توسط: shazdekuchulu ، sadaf ، marjanjooon ، elena.r ، SilentCity ، raha22 ، ~mahdis~ ، نويد
۱۹-۰۸-۹۱، ۱۱:۰۶ ب.ظ
ملوان زبل .a
بچه فال فروشی را پرسیدم چه میکنی؟ گفت به ان هایی که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم.
۲۰-۰۸-۹۱، ۰۸:۳۷ ق.ظ
ملوان خودمونه که .c
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت . حکایت من ، حکایت چوپان بی گله . و ساربان بی شتر است ... حکایت کسی که پر از فریاد بود ....... اما سکوت کرد ...
۱۵-۰۳-۹۳، ۰۹:۰۵ ب.ظ
همون ملوان زبل بود
چه شباهتی
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
۱۳-۰۳-۹۴، ۰۸:۱۱ ب.ظ
ملوان زبل
با قیافه ی غیر کارتونی
و سکوت چه زیباست
وقتی می دانی همه دروغ می گویند....
۱۳-۰۳-۹۴، ۰۸:۲۵ ب.ظ
ملوان زبله پیشرفته
۱۳-۰۳-۹۴، ۰۸:۴۸ ب.ظ
ملوان زبل خان...خخخ
هرشب دلم درياى آتيشه از اين بدتر مگه ميشه،حال هيشكى تو دنيا بدتراز حال من نيست،دردى رو زمين بدتراز درد تنها شدن نيست
۱۳-۰۳-۹۴، ۱۰:۱۳ ب.ظ
اسفناجش کو پس؟
ماهی مـُرده آب میخواهد چه کار ؟!
گاهی برای مهربانی هم دیر است ...!
۱۴-۰۳-۹۴، ۰۶:۱۳ ق.ظ
از زبلیشهاااااا که سر اسپری رو اینجوری گرفته...
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
۱۷-۰۳-۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ
اسفناج بدم خدمدتون....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
|
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
این نوع تلفن عمومی محبوب نوجوانی ما بود. | صنم بانو | 2 | 160 |
۲۸-۰۸-۰، ۰۱:۱۸ ق.ظ آخرین ارسال: admin |
|
شهرام شب پره اگه تو ژاپن بود... | صنم بانو | 4 | 230 |
۲۸-۰۴-۰، ۱۰:۱۳ ق.ظ آخرین ارسال: nafas |
|
به زودى شاهد آكواريوم هاى متحرك در خيابان خواهيم بود | صنم بانو | 3 | 159 |
۱۵-۱۱-۹۹، ۰۴:۲۸ ب.ظ آخرین ارسال: minaa |