اعلام آمادگی شاکی برای نجات متهم از مجازات مرگ

[hedy]

26 شهریور 1394

قرار اینترنتی پسر شهرستانی با دختری در تهران جنایتی را رقم زد که پسر جوان را در آستانه اعدام قرار داد. به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به بخشی از این پرونده روز گذشته در شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران انجام شد و هرچند متهم در پرونده قتل به قصاص محکوم شده بود اما در پرونده ایراد جرح عمدی به دیگر شاکی پرونده، با اعلام گذشت از سوی او، وضعیت بهتری پیدا کرد.

این پرونده دو سال قبل وقتی که به پلیس خبر دادند درگیری در مقابل یکی از پارک‌های معروف تهران اتفاق افتاده و علاوه بر ایجاد جراحت برای دو نفر یک راننده تاکسی هم به گروگان گرفته شده‌ است تشکیل شد. مأموران بلافاصله بعد از اعلام گزارش مرکز فوریت‌های پلیسی، در چند منطقه از جمله میدان هفت‌تیر که ماشین ربوده‌‌شده به آن سمت حرکت می‌کرد به حالت آماده‌باش درآمدند و تعقیب را آغاز کردند.

آنها سرانجام موفق شدند متهم را در میدان هفت‌تیر بازداشت کنند. متهم که اردلان نام دارد بعد از دستگیری به جرایمی که مرتکب شده‌ بود اعتراف کرد و گفت: «دو ماه قبل از طریق چت در اینترنت با دختری که تهرانی بود آشنا شدم. دختر به من گفت اگر می‌خواهم او را ببینم به تهران بیایم. شب حادثه ساعت سه ما در پارک با هم قرار گذاشتیم.

من از اتوبوس پیاده شدم و مستقیم به پارک محل قرار رفتم. با اینکه شماره تلفنم را گرفته ‌بود اما هرچه منتظر شدم نیامد. ناامید نشدم، در محل ایستاده‌ بودم که چند جوان به سمتم آمدند و گفتند برای چه اینجا ایستاده‌ای؟ درگیری بین ما اتفاق افتاد. آنها به سمت من حمله کردند و چند ضربه زدند من هم چاقو درآوردم و آنها را زدم. نمی‌خواستم کسی را بکشم اما زورم نمی‌رسید که حریف سه نفر شوم بعد که دیدم به زمین افتادند ترسیدم و خواستم فرار کنم که سعی کردند جلو من را بگیرند، به‌همین‌دلیل یک تاکسی گرفتم و به سمت هفت‌تیر رفتم که در آنجا متوجه شدم سربازی دنبال من است و بعد هم دستگیر شدم؛ قصدم کشتن یا آسیب‌زدن به کسی نبود».

پرونده با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست به شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران رفت و با توجه به درخواست اولیای‌ دم و اعتراف مجدد متهم، رأی بر قصاص او صادر شد. رأی صادره مورداعتراض متهم قرار گرفت اما تأیید شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به اتهام ایراد جرح عمدی به یکی از سه مرد جوان برگزار شد. در ابتدای جلسه پسر ١٩ساله که شاکی پرونده بود، در جایگاه حاضر شد. او گفت: متهم قصد داشت ضربات را بر گردن من وارد کند اما چون نتوانست این کار را بکند و من دستم را به صورت گارد جلوی خودم گرفتم، ضربه به دستم برخورد کرد و زخمی شد و اکنون خواستار رسیدگی به این پرونده هستم.

متهم نیز اتهام را قبول کرد و گفت: قبول دارم زدم اما آنها به من حمله کردند و من هم مجبور شدم این کار را بکنم. درست است که با مشت به من حمله کردند اما تعدادشان زیاد بود و مجبور بودم این کار را کنم. یک ضربه زدم که به دست شاکی برخورد کرد. در ادامه قاضی متین راسخ، یکی از سه قاضی رسیدگی‌کننده به این پرونده، خطاب به شاکی گفت: تو که می‌دانی متهم در چه شرایطی قرار دارد و حالا هم زیر حکم قصاص است. فکر نمی‌کنی بهتر است به‌عنوان یک مسلمان به مسلمان دیگری که گرفتار شده کمک کنی و با گذشت‌کردن وضعیت را برای او بهتر کنی؟

جوان شاکی گفت: من قبول دارم به او فشار زیادی وارد می‌شود و نظر شما را می‌پذیرم و بدون قید و شرط رضایت می‌دهم اما فکر می‌کنم برای اینکه از قصاص نجات پیدا کند، باید خودش و خانواده‌اش کاری انجام بدهند و از اولیای‌دم درخواست بخشش کنند. من هم حاضرم در این راه کمکش کنم. هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و با توجه به اعلام گذشت شاکی، پرونده را در این خصوص مختومه اعلام کردند.

اخبار حوادث - شرق