امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
امان از دل زینب ..... سِرِّ نى در نينوا مى مانْد، اگر زينب نبود
#1
[عکس: IMAGE6348839446430222011.jpg]
صبر را معنا و مفهومي به نام زينب است
احترام عشق هم از احترام زينب است

شهر بي ميخانه و ساقي نباشد شهر عشق
نشئگان عشق را مستي زجام زينب است

فرش را تا عرش پيمودن نه كار هر كسي است
اين مسافت هر چه باشد زير گام زينب است

كيست زينب علم اول علم آخر پيش اوست
متن عاشورا مدون با پيام زينب است

كيست زينب در صواب شاهدان حق شريك
ثبت در اسناد عاشورا سهام زينب است

عشق يعني سز فرازي سر شكستن پيش يار
شيوه از سر گذشتن در مرام زينب است

دستهايش بسته سر بشكسته مغرد چو شير
وحشت حكام جور از انتقام زينب است

بغض زينب در گلو يعني مهيب انفجار
انفجار نسلها با اهتمام زينب است

مي زند فرياد فريادي كه حيدر گونه است
ازدحام اهل كوفه از كلام زينب است

داوري بنگر كه در بيدادگاه شهر شام
با حسين همدست گشتن اتهام زينب است

مشت را كرده گره با هيبت و احساس گفت
اين حسين فرماده عالم امام زينب است

گرچه جايز نيست از بهر زنان امر جهاد
چادرو پوشش نمادي از قيام زينب است

افتخار سيد خوش زاد مي داني ز چيست
افتخار او همين بس كه غلام زينب است

گرچه بين بانوان زهرا مقام اول است
بعد زهرا رتبه برتر مقام زينب است


شب عاشورا با خیمه‌های سوخته و تاریکی بغض‌آلود خود، شام غریبانی را رقم می‌زند که زینب سلام الله علیها با این همه مصیبت جانکاه، به یاری اهل حرم می‌شتابد و به امام خود دلداری می‌دهد و به راستی باید گفت؛ امان از دل زینب!!!

دیگر از آن همه سرو صدا و ولوله خبری نیست ، گویا دشت نینوا به خوابی سنگین فرو رفته است، اما در دل زنان و کودکان آل طه غوغایی است، شب عاشورا با تاریکی خود در راز و نیاز زینب شریک می‌شود و زینب در این شرایط نماز شب خود را با حالتی نشسته اقامه می‌کند تا نشان دهد این شهادت‌ها برای ستون اسلام ،نماز، بوده است، از اینجاست که عاشورا در دل تاریخ می‌ماند، چرا که اگر زینب سلام الله علیها نبود ، عاشورا نیز نبود.

در عصر عاشورا نزدیک غروب آفتاب، هنگامی که دشمنان با یورش وقیحانه خود دل اهل حرم را به لرزه درآوردند، زینب سلام الله علیها از امام سجاد علیه السلام کسب تکلیف کرد و گفت «ای یادگار گذشتگان و پناهگاه بازماندگان ! خیمه‌های ما را به آتش کشیده‌اند، در این باره چه فرمان می دهی؟، امام علی بن حسین علیه السلام فرمود «فرار کنید.»
در این وقت زنان و کودکان خاندان آل رسول صلی الله علیه و آله با حالتی گریان سر به بیابان نهادند، اما زینب سلام الله علیها، این شیرزن فاطمی، در آن هنگامی که آتش خیمه ها شعله‌ور بود ، دست بر سر کوبان به آسمان نگاه می‌کرد و درون خیمه می‌رفت و باز می‌گشت، چرا که امام سجاد علیه السلام درون خیمه بود و توان آن را نداشت که از خیمه بیرون بیاید.

عمه سادات با حالی زار و نگران از آینده، به دنبال طفلان و امانت‌های برادرش است که بعد از ظهر، پس از یورش لشکریان از خدا بی خبر کوفه به زنان و کودکان، برای به دست آوردن زیورآلات آنها به عنوان غنیمت جنگی، به اطراف دشت نینوا گریختند تا شاید از دست این سگ صفتان آرامش داشته باشند.

زینب سلام الله علیها همه را به گردهم جمع می‌آورد، ولی انگار از دو طفل حسین علیه السلام خبری نیست، باز در این بیابان کرب و بلا به جستجو می‌پردازد و می‌بیند، این دو طفل دست در گردن یکدیگر گذاشته و به خواب فرو رفته‌اند، ولی هر چقدر آنها را صدا می‌زند، بلند نمی‌شوند، چرا که روح آنان به علت ترس از بدن جدا شده و به ملکوت پرواز کرده است.

در این حین به گذشته بر می‌گردد؛ هنوز شش سالش نشده بود که نزدیک رحلت پیامبر، صلی اله علیه و آله، خدمت جدش رسید و از خواب پریشان خود تعریف کرد «ای رسول خدا! دیشب خواب دیدم، باد شدیدی وزیدن گرفت و همه دنیا را تاریک و سیاه کرد، آن باد مرا از سویی به سوی دیگر انداخت، تااینکه چشمم به درخت بزرگی افتاد ، از شدت وزش باد به آن درخت پناه بردم ، ولی باد آن را ریشه کن کرد و بر زمین انداخت ، آن گاه به یکی از شاخه های نیرومند آن درخت پناه بردم ، ولی باد آن را نیز قطع کرد، پس از آن به شاخه دیگری پناهنده شدم و آن را نیز باد در هم شکست،، سرانجام به دو شاخه متصل به هم از آن درخت، چنگ زدم ، باد آن دو را نیز درهم شکست، در اینجا از خواب بیدار شدم.»

رسول خدا صلی الله علیه و آله که اشک از چشمانش سرازیر شد، در این هنگام به دخترش زینب سلام الله علیها فرمود « ای نوردیده! آن درخت جد توست که به زودی تند باد اجل او را از پای در می‌آورد، آن شاخه نخست که به آن چنگ زدی مادرت ، زهراست! شاخه دوم پدرت علی است و آن دو شاخه به هم متصل برادرانت حسن و حسین هستند که در سوگشان دنیا تاریک می‌شود و تو لباس سیاه بر تن می‌کنی.»

و اکنون نیم قرن از آن موقع گذشته است، زینب سلام الله علیها که برای ایفای مسئولیت بزرگ و پیام رسانی از دوران کودکی تحت تربیت پیشوایان معصوم قرار گرفته بود، پس از شهادت برادرش عهده دار سرپرستی زنان و کودکان است.

عمه با اینکه در سن 55 سالگی قرار داشت و حدود 5 ماه از وطن خود دور شده بود، و در مدت کمتر از نیم روز تعداد زیادی از برادران ، برادرزادگان ، عمو زادگان خود را در مقابل چشمانش با بدترین و فجیع ترین شیوه از دست داده بود و سوگ هر یک از آنان کافی بود ، هر انسان قوی و نیرومندی را به زانو درآورد؛ وظیفه داشت در چنین شرایط جسمی و روحی در میان دشمن و در حال اسارت که قلم از بیان آن عاجز است به پیام رسانی خون شهیدان کربلا و پرستاری از امام زمان خود، حمایت و دفاع از زنان و کودکان اهل بیت بپردازد.
بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را

[عکس: 1261660831_YaSaid_AlShohada_by_GHAREB_003.jpg]
بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را

دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح

بنالم از سر شب روضه‌های مادر را

پریده خواب رباب از خیال حرمله باز

گرفته است به چادر گلوی اصغر را

خدا کند که بمیرم در این شب و فردا

که روی نیزه نبینم سر برادر را

خدا کند که نبیند دو چشم مبهوتم

به زیر بوسه‌ی نیزه، تنی مطهّر را

خدا کند که نبینم به روی تشت طلا


[عکس: 1261661101_let_stand_my_lord___by_alnassre.jpg]

ز هر چه جز غم داغت نگاه پوشیدم
به یاد حنجر سرخت سیاه پوشیدم

ز آنچه بی تو کشیدم شرر به جان دارم
نما نده طاقت و تابی که بر زبان آرم

ز آسمان نگاهم ستاره می بارد
غروب هر نفسم رنگ خاک و خون دارد

به گیسوان سپید ازغم و قدی چون دال
گذشت سال فراقت به سختی صد سال

خروش ناله بر آمد چو نی ز هر بندم
هزار مرتبه در خود شکسته جان کندم

به دست وپا زدنت بین گودی مقتل
به ناله های غریبانه ی دلم از تل…

بیا که بار دگر در برت بگیرم من
که راحت این نفس آخرین بمیرم من



جسارت نوک چوب و لبان پَرپَر را
خدایا!
کودکان گل فروش را می بینی؟!
مردان خانه به دوش،
دخترکان تن- فروش،
مادران سیاه پوش،
کاسبان دین فروش،
محراب های فرش پوش،
پدران کلیه فروش،
زبان های عشق فروش،
انسانهای آدم فروش،
همه رامی بینی؟!
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد رفیق…!!!.zaps.
پاسخ
سپاس شده توسط: بانو ، ملکه برفی


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اگر در زندگی کم آوردید این ذکر را صد بار بگویید Mahda 0 253 ۱۲-۰۳-۹۷، ۱۱:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: Mahda
  خطبه ى حضرت زينب در شام d.ali 0 146 ۲۴-۰۱-۹۶، ۱۲:۲۵ ب.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  اگر از کسی پکر شدی استغفار کن محمد رضا 0 148 ۱۳-۱۲-۹۳، ۱۰:۵۱ ب.ظ
آخرین ارسال: محمد رضا

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
ملکه برفی (۰۲-۰۸-۹۴, ۱۲:۰۸ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان