۲۰-۰۴-۹۴، ۱۲:۲۳ ب.ظ
امروز 20 تیر برابر با 11 جولای تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویداد ها:
68 - خودكشي نرون
نهم جولاي سال 68 ميلادي «نرون» امپراتور وقت روم پس از 14 سال حكومت، با زدن رگ هاي گردن ش خودكشي كرد تا محكوم به مرگ با ضربات چوب در ملاء عام نشود.
سناي روم همان روز وي را از رياست امپراتوري خلع و مقرر داشته بود كه در جلسه بعدي سنا، به اتهامات مختلف او از جمله توطئه آتش زدن شهر رم با هدف احياء آن و گذاردن نام خويش بر شهر (نرو پوليس)، تعيين مقامات دولتي در جلسات خوشگذراني و از ميان بستگان و دوستان شخصي خود، رنجاندن سران سرزمين هاي تابعه به گونه اي كه حمل گندم به روم را ممنوع كرده بودند و بالاخره حركات شرم آور از جمله نواختن ساز، خواندن آواز و رقص يدن در حال مستي در انظار، محاكمه شود.
نرون با كمك منشي مخصوص كاخ امپراتوري خودكشي كرد، زيرا كه جرات زدن نخستين ضربه كارد را به رگ گردن ش نداشت!.
1244 - فتح شهر بيت المقدس توسط مسلمانان در جريان جنگ های صليبی
جنگ های صليبي كه از اواخر قرن يازدهم ميلادي از جانب اروپاييان بر مسلمانان تحميل شد داراي چندين مرحله بود و اشغال سرزمينهاي شرق و به ويژه تسلط بر منطقه بيتالمقدس و آزادي عمل مسيحيان در آن منطقه را دنبال ميكرد. ششمين مرحله از جنگهاي صليبي را نميتوان از ديدگاه نظامي، جنگ ناميد چرا كه پس از هجوم امپراتور آلمان براي تصرف بيتالمقدس، حاكم مصر و فلسطين دريافت كه توانايى مقاومت در برابر وي را ندارد. از سوي ديگر، امپراتور آلمان براي استردادِ بدون خونريزي بيتالمقدس حركت كرده بود.
در نهايت، در پي مذاكرات صلح نمايندگان دو طرف قرار شد شهرهاي بيتالمقدس و بيت اللحم و مناطق ديگر به قلمرو صليبيان بپيوندند ولي مسجدالاقصي و قبَّة الصَّخْره در اختيار مسلمانان باقي بماند. در اين زمان، فروپاشي خوارزمشاهيان در ايران و هرج و مرجهاي داخل سرزمينهاي اسلامي و نيز عدم وجود دولت قدرتمند اسلامي باعث شد تا فرصتطلبان صليبي به تسخير كامل بيتالمقدس فكر كنند. در اين ميان، درگيريهاي پراكنده مسلمانان و مسيحيان در شهرهاي مختلف فلسطين، بيشتر با پيروزي مسلمانان همراه بود. همچنين بروز ضعف مسيحيان و ظهور توانمندي مسلمانان باعث شد تا حاكم مصر با سپاهي گران به جانب بيتالمقدس حركت نموده و در يازده ژوئيه 1244م به فتح آنجا دست يابد و بيتالمقدس را براي هميشه از چنگ متجاوزان صليبي به درآورد.
1405 - سفرهاي دريايي «ژنگ هه»
11 جولاي سال 1405 «ژنگ هه» از درباريان چين با چند كشتي براي رسيدن به مناطق دور دست غرب چين، خاك اين كشور را ترك كرد. وي در اين تلاش از راه دريا به مالاكا، جاوه، سوماترا، هند، ايران و مناطق اطرف خليج فارس و شبه جزيره عربستان در آسيا، و مصر، و سواحل شرقي و موزامبيك در آفريقا رسيد.
ژنگ هه مسلمان و در اصل از مردم آسياي ميانه بود. پدر وي به دربار امپراتور چين راه يافته و نام پسرش را كه محمود بود و به كسوت خواجگان دربار درآمده بود به «ژنگ هه» تغيير داد. خاطرات ژنگ هه از سفرهاي دريايي اش جالب و خواندني است.
وي در يك سفر، صدها زن و مرد چيني را به مالاكا ( مالزياي امروز) منتقل كرد كه پس از شش قرن فرزند زادگان آنان خود را چيني مي خوانند و زبان و رسوم كشور نياكان را حفظ كرده اند.
1804 - دوئل تاريخي معاون رئيس جمهور آمريکا و وزير خزانه داري اين کشور
ماندني ترين «دوئل» در طول تاريخ، 11 جولاي سال 1804 ميان "آرن بر Aaron Burr" معاون رئيس جمهور وقت آمريكا و الكساندر هاميلتون وزير خزانه داري وقت اين كشور در «ويهاكن weehawken» ايالت نيوجرزي ــ نه چندان دور از شهر نيويورك ــ روي داد كه به كشته شدن هاميلتون انجاميد. هردو 49 ساله و از رزمندگان انقلاب استقلال آمريكا بودند و هاميلتون از پدران موسس اين كشور بشمار مي رود. دوئل (تيراندازي به يكديگر از فاصله نزديك با حضور شاهد به منظور دفاع از حيثيت) مدت ها در غرب مرسوم بود. اين دو سياستمدار درعين حال دولتمرد ـ عقايد سياسي مختلف داشتند و هاميلتون فدراليست (هوادار وجود يك دولت مركزي در آمريکا با اختيارات زياد و محدود بودن اختيارات ايالت ها) و «بر» هوادار توزيع اختيارات حکومتي ميان ايالات و وجود يک دولت مرکزي با اختيارات محدود (كنفدراسيون) بود.
در جريان مبارزات انتخاباتي نيويورك، هاميلتون برضد «بر» سخن گفته بود و به راي دهندگان اخطار كرده بود كه اگر بار ديگر آراء خود را به سود «بر» به صندوقها بياندازند و او فرصت تازه به دست آورد اتحاديه ما (ايالت متحده) را فرو خواهد پاشاند و اين مطلب در روزنامه ها به چاپ رسيد و «بر» از هاميلتون خواست كه در ملاء عام حرف خود را پس بگيرد و عذرخواهي كند و چون پاسخ هاميلتون اورا قانع نساخت، دوئل كردند و هاميلتون كه در جواني افسر و درجريان جنگ هاي انقلاب، آجودان جورج واشنگتن بود و به تيراندازي خود با سلاح كمر ي اطمينان داشت گلوله خورد و روز بعد درگذشت. وي نخستين وزير خزانه داري دولت ايالات متحده آمريكا بود.
1841 - عمليات نظامي ناموفق آقاخان محلاتي در ايران با حمايت دولت لندن
آقاخان محلاتي (فرقه اسماعيليه) كه در زمان محمدشاه قاجار دست به چند اقدام مسلحانه ناموفق زده بود يازدهم جولاي 1841 (20 تیرماه 173 سال پیش) پس از عبور از کوير لوت، از طريق خراسان بزرگتر (قائن و سرزمینی که دولت لندن نامش را افغانستان تلقین کرده است) عازم هندوستان (هندوستان انگلیس) شد.
آقاخان، نخست در كرمان بپاخاسته بود كه شكست خورد و فيروزميرزا حاكم وقت كرمان وي را دستگیر و به تهران فرستاد، ولي محمدشاه اورا بخشيد. آقاخان پس از ترک تهران، با کسان خود در منطقه «شهربابك» به ايستادگي مسلحانه دست زد، اما این بار هم از نيروهاي دولتي شكست خورد و به فارس رفت و از آنجا دوباره به منطقه كرمان بازگشت و به ايستادگي دست زد كه بازهم شكست خورد و چون خانعلي خان فرمانده نيروهاي دولتي از او دست بردار نبود، در راور ِ کرمان تصميم به خارج شدن از ايران گرفت.
پاره اي از مورخان نوشته اند كه آقاخان در حمله سال 1840 به كرمان (حمله دوم)، از حمايت انگليسي ها برخوردار بود. انگليسي ها در آن زمان مي كوشيدند تا با فراهم ساختن مشكلات، درگيري هاي داخلي و ...، دولت ايران را که هنوز قدرتی داشت از تلاش مسلحانه براي حفظ «هرات» و مناطق اطراف آن كه از بدو تاسيس دولت مرکزی ايران به دست کوروش بزرگ در 25 قرن پيش، قطعه اي از خاك اين كشور بودند و «آریا» و «آریانا» خوانده می شدند، منصرف كند و احتمالا حمایت از آقاخان در همين راستا صورت گرفته بود. بسیاری از سرداران بزرگ ایران ازجمله اسپهبد سورنا (در ارمنستان؛ سور ِن) از ساتراپی آریا برخاسته بودند. هرات چند بار هم پایتخت ایران شده بود و مرکز مقاومت استقلال طلبان ایران بر ضد سلطه عرب و نیز کانون احیاء زبان و ادبیات فارسی.
آقاخان پس از ورود به هندوستان ِ انگلیس، از طریق مکاتبه و تماس تلاش کرد که باجلب نظر دربار تهران به ايران بازگردد و هدايايي هم براي ناصرالدين شاه که تازه شاه شده بود فرستاد که امير کبير براي آقاخان پيام فرستاد که اگر پاي به مرز ايران بگذارد دستگير و مجازات خواهد شد. دولت انگلستان که حامي آقاخان بود و از او سود سياسي مي بُرد اجازه داد که در هندوستان باقي بماند و آقاخان در آغاز کار بمبئي (مومباي) را براي سکونت برگزيد و سپس به منطقه سِند (پاکستان امروز) رفت. پس از آقاخان پسر و نوه هايش جانشينش شدند. پيروان فرقه اسماعيليه (یک فرقه شيعه) را 20 ميليون تن برآوُرد کرده اند.
در زمينه تضعيف بنيه نظامي ايران و تداوم اين ضعف اقدام هاي متعدد ديگر از سوي دولتهاي استعمارگر وقت صورت مي گرفت که پاره اي از اين اقدامات از طريق تبليغات منفي بود. براي مثال: به استهزا ء گرفتن اقدام ميرزا آقاسي ايرواني رئيس الوزراء محمد شاه كه قسمت قابل ملاحظه اي از پول خزانه كشوررا صرف ريختن «توپ» كرده بود. اين استهزاء نيز با همين هدف و با نقشه خارجي صورت مي گرفت، كه مقام ديگري در صدد تقويت بنيه دفاعي ايران بر نيايد.
«تاريخ» نشان داد كه عمل ميرزا آقاسي و نيز امير كبير در تقويت ارتش، كار بجايي بود. كار به تمسخر گرفتن عمل ميرزا آقاسي (ساختن توپ)، در سالهاي دهه 1320 كه نيمي از اين سال ها، ايران در اشغال نظامي متفقين بود با همان هدف از سر گرفته شد و اين بار به كتاب هاي درسي تاريخ دبيرستانها هم راه يافت تا در ذهن نوجوانان ایران اثر منفي بگذارد و شستشوي مغزي شوند كه دولت دكتر مصدق تاليف كتاب هاي درسي دبيرستاني را از انحصار دولت خارج ساخت ولي پس از او، دوباره به دست دولت افتاد.
1921 - سالروز انقلاب مغولستان و مسابقه هاي سالانه نادام Naadam
يازدهم جولاي سالروز انقلاب استقلال مغولستان و در عين حال زمان برگزاري مسابقه هاي سالانه سه گانه اين سرزمين معروف به نادام Naadam است مرکب از اسب دواني، تيراندازي با کمان و کُشتي.
مغولستان شمالي معروف به Outer Mongolia از 1691 تا 1911 در قلمرو دودمان منچوها (پادشاهان وقت چين) قرار داشت که در اين سال با کمک روسيه درصدد جدا شدن از مغولستان جنوبي Inner mongolia برآمد و انقلاب داخلي چين (انقلاب سون يات سن) هم به اين جدايي کمک کرد. اين جدايي و استقلال تا جولاي 1921 تکميل نشد و چون با روسيه رابطه دوستانه و اتحاد داشت بر نام خود عبارت جمهوري خلق را افزود. در جريان جنگ جهاني دوم، جمهوري مغولستان مورد تعرض ژاپني ها قرار گرفت که با دفاع روس ها خنثي شد. اين جمهوري يک ميليون و 564 هزار کيلومتري (تقريبا برابر وسعت ايران) تا فروپاشي شوروي عملا از اقمار مسکو بشمار مي رفت.
نظام حکومتي مغولستان تا دهه 1990 (سال 1992) کمونيستي بود. اين کشور کم جمعيت است و نفوس آن در سال 2013 نزديک به دو ميليون و پانصد هزار تن بود.
مغول ها بودند که از زمان چنگيزخان بر چين حکومت مي کردند و چند قرن بعد، چينيان بر دو بخش مغولستان که بخش شمالي يک قرن است که جدا شده است.
68 - خودكشي نرون
نهم جولاي سال 68 ميلادي «نرون» امپراتور وقت روم پس از 14 سال حكومت، با زدن رگ هاي گردن ش خودكشي كرد تا محكوم به مرگ با ضربات چوب در ملاء عام نشود.
سناي روم همان روز وي را از رياست امپراتوري خلع و مقرر داشته بود كه در جلسه بعدي سنا، به اتهامات مختلف او از جمله توطئه آتش زدن شهر رم با هدف احياء آن و گذاردن نام خويش بر شهر (نرو پوليس)، تعيين مقامات دولتي در جلسات خوشگذراني و از ميان بستگان و دوستان شخصي خود، رنجاندن سران سرزمين هاي تابعه به گونه اي كه حمل گندم به روم را ممنوع كرده بودند و بالاخره حركات شرم آور از جمله نواختن ساز، خواندن آواز و رقص يدن در حال مستي در انظار، محاكمه شود.
نرون با كمك منشي مخصوص كاخ امپراتوري خودكشي كرد، زيرا كه جرات زدن نخستين ضربه كارد را به رگ گردن ش نداشت!.
1244 - فتح شهر بيت المقدس توسط مسلمانان در جريان جنگ های صليبی
جنگ های صليبي كه از اواخر قرن يازدهم ميلادي از جانب اروپاييان بر مسلمانان تحميل شد داراي چندين مرحله بود و اشغال سرزمينهاي شرق و به ويژه تسلط بر منطقه بيتالمقدس و آزادي عمل مسيحيان در آن منطقه را دنبال ميكرد. ششمين مرحله از جنگهاي صليبي را نميتوان از ديدگاه نظامي، جنگ ناميد چرا كه پس از هجوم امپراتور آلمان براي تصرف بيتالمقدس، حاكم مصر و فلسطين دريافت كه توانايى مقاومت در برابر وي را ندارد. از سوي ديگر، امپراتور آلمان براي استردادِ بدون خونريزي بيتالمقدس حركت كرده بود.
در نهايت، در پي مذاكرات صلح نمايندگان دو طرف قرار شد شهرهاي بيتالمقدس و بيت اللحم و مناطق ديگر به قلمرو صليبيان بپيوندند ولي مسجدالاقصي و قبَّة الصَّخْره در اختيار مسلمانان باقي بماند. در اين زمان، فروپاشي خوارزمشاهيان در ايران و هرج و مرجهاي داخل سرزمينهاي اسلامي و نيز عدم وجود دولت قدرتمند اسلامي باعث شد تا فرصتطلبان صليبي به تسخير كامل بيتالمقدس فكر كنند. در اين ميان، درگيريهاي پراكنده مسلمانان و مسيحيان در شهرهاي مختلف فلسطين، بيشتر با پيروزي مسلمانان همراه بود. همچنين بروز ضعف مسيحيان و ظهور توانمندي مسلمانان باعث شد تا حاكم مصر با سپاهي گران به جانب بيتالمقدس حركت نموده و در يازده ژوئيه 1244م به فتح آنجا دست يابد و بيتالمقدس را براي هميشه از چنگ متجاوزان صليبي به درآورد.
1405 - سفرهاي دريايي «ژنگ هه»
11 جولاي سال 1405 «ژنگ هه» از درباريان چين با چند كشتي براي رسيدن به مناطق دور دست غرب چين، خاك اين كشور را ترك كرد. وي در اين تلاش از راه دريا به مالاكا، جاوه، سوماترا، هند، ايران و مناطق اطرف خليج فارس و شبه جزيره عربستان در آسيا، و مصر، و سواحل شرقي و موزامبيك در آفريقا رسيد.
ژنگ هه مسلمان و در اصل از مردم آسياي ميانه بود. پدر وي به دربار امپراتور چين راه يافته و نام پسرش را كه محمود بود و به كسوت خواجگان دربار درآمده بود به «ژنگ هه» تغيير داد. خاطرات ژنگ هه از سفرهاي دريايي اش جالب و خواندني است.
وي در يك سفر، صدها زن و مرد چيني را به مالاكا ( مالزياي امروز) منتقل كرد كه پس از شش قرن فرزند زادگان آنان خود را چيني مي خوانند و زبان و رسوم كشور نياكان را حفظ كرده اند.
1804 - دوئل تاريخي معاون رئيس جمهور آمريکا و وزير خزانه داري اين کشور
ماندني ترين «دوئل» در طول تاريخ، 11 جولاي سال 1804 ميان "آرن بر Aaron Burr" معاون رئيس جمهور وقت آمريكا و الكساندر هاميلتون وزير خزانه داري وقت اين كشور در «ويهاكن weehawken» ايالت نيوجرزي ــ نه چندان دور از شهر نيويورك ــ روي داد كه به كشته شدن هاميلتون انجاميد. هردو 49 ساله و از رزمندگان انقلاب استقلال آمريكا بودند و هاميلتون از پدران موسس اين كشور بشمار مي رود. دوئل (تيراندازي به يكديگر از فاصله نزديك با حضور شاهد به منظور دفاع از حيثيت) مدت ها در غرب مرسوم بود. اين دو سياستمدار درعين حال دولتمرد ـ عقايد سياسي مختلف داشتند و هاميلتون فدراليست (هوادار وجود يك دولت مركزي در آمريکا با اختيارات زياد و محدود بودن اختيارات ايالت ها) و «بر» هوادار توزيع اختيارات حکومتي ميان ايالات و وجود يک دولت مرکزي با اختيارات محدود (كنفدراسيون) بود.
در جريان مبارزات انتخاباتي نيويورك، هاميلتون برضد «بر» سخن گفته بود و به راي دهندگان اخطار كرده بود كه اگر بار ديگر آراء خود را به سود «بر» به صندوقها بياندازند و او فرصت تازه به دست آورد اتحاديه ما (ايالت متحده) را فرو خواهد پاشاند و اين مطلب در روزنامه ها به چاپ رسيد و «بر» از هاميلتون خواست كه در ملاء عام حرف خود را پس بگيرد و عذرخواهي كند و چون پاسخ هاميلتون اورا قانع نساخت، دوئل كردند و هاميلتون كه در جواني افسر و درجريان جنگ هاي انقلاب، آجودان جورج واشنگتن بود و به تيراندازي خود با سلاح كمر ي اطمينان داشت گلوله خورد و روز بعد درگذشت. وي نخستين وزير خزانه داري دولت ايالات متحده آمريكا بود.
Aaron Burr
1841 - عمليات نظامي ناموفق آقاخان محلاتي در ايران با حمايت دولت لندن
آقاخان محلاتي (فرقه اسماعيليه) كه در زمان محمدشاه قاجار دست به چند اقدام مسلحانه ناموفق زده بود يازدهم جولاي 1841 (20 تیرماه 173 سال پیش) پس از عبور از کوير لوت، از طريق خراسان بزرگتر (قائن و سرزمینی که دولت لندن نامش را افغانستان تلقین کرده است) عازم هندوستان (هندوستان انگلیس) شد.
آقاخان، نخست در كرمان بپاخاسته بود كه شكست خورد و فيروزميرزا حاكم وقت كرمان وي را دستگیر و به تهران فرستاد، ولي محمدشاه اورا بخشيد. آقاخان پس از ترک تهران، با کسان خود در منطقه «شهربابك» به ايستادگي مسلحانه دست زد، اما این بار هم از نيروهاي دولتي شكست خورد و به فارس رفت و از آنجا دوباره به منطقه كرمان بازگشت و به ايستادگي دست زد كه بازهم شكست خورد و چون خانعلي خان فرمانده نيروهاي دولتي از او دست بردار نبود، در راور ِ کرمان تصميم به خارج شدن از ايران گرفت.
پاره اي از مورخان نوشته اند كه آقاخان در حمله سال 1840 به كرمان (حمله دوم)، از حمايت انگليسي ها برخوردار بود. انگليسي ها در آن زمان مي كوشيدند تا با فراهم ساختن مشكلات، درگيري هاي داخلي و ...، دولت ايران را که هنوز قدرتی داشت از تلاش مسلحانه براي حفظ «هرات» و مناطق اطراف آن كه از بدو تاسيس دولت مرکزی ايران به دست کوروش بزرگ در 25 قرن پيش، قطعه اي از خاك اين كشور بودند و «آریا» و «آریانا» خوانده می شدند، منصرف كند و احتمالا حمایت از آقاخان در همين راستا صورت گرفته بود. بسیاری از سرداران بزرگ ایران ازجمله اسپهبد سورنا (در ارمنستان؛ سور ِن) از ساتراپی آریا برخاسته بودند. هرات چند بار هم پایتخت ایران شده بود و مرکز مقاومت استقلال طلبان ایران بر ضد سلطه عرب و نیز کانون احیاء زبان و ادبیات فارسی.
آقاخان پس از ورود به هندوستان ِ انگلیس، از طریق مکاتبه و تماس تلاش کرد که باجلب نظر دربار تهران به ايران بازگردد و هدايايي هم براي ناصرالدين شاه که تازه شاه شده بود فرستاد که امير کبير براي آقاخان پيام فرستاد که اگر پاي به مرز ايران بگذارد دستگير و مجازات خواهد شد. دولت انگلستان که حامي آقاخان بود و از او سود سياسي مي بُرد اجازه داد که در هندوستان باقي بماند و آقاخان در آغاز کار بمبئي (مومباي) را براي سکونت برگزيد و سپس به منطقه سِند (پاکستان امروز) رفت. پس از آقاخان پسر و نوه هايش جانشينش شدند. پيروان فرقه اسماعيليه (یک فرقه شيعه) را 20 ميليون تن برآوُرد کرده اند.
در زمينه تضعيف بنيه نظامي ايران و تداوم اين ضعف اقدام هاي متعدد ديگر از سوي دولتهاي استعمارگر وقت صورت مي گرفت که پاره اي از اين اقدامات از طريق تبليغات منفي بود. براي مثال: به استهزا ء گرفتن اقدام ميرزا آقاسي ايرواني رئيس الوزراء محمد شاه كه قسمت قابل ملاحظه اي از پول خزانه كشوررا صرف ريختن «توپ» كرده بود. اين استهزاء نيز با همين هدف و با نقشه خارجي صورت مي گرفت، كه مقام ديگري در صدد تقويت بنيه دفاعي ايران بر نيايد.
«تاريخ» نشان داد كه عمل ميرزا آقاسي و نيز امير كبير در تقويت ارتش، كار بجايي بود. كار به تمسخر گرفتن عمل ميرزا آقاسي (ساختن توپ)، در سالهاي دهه 1320 كه نيمي از اين سال ها، ايران در اشغال نظامي متفقين بود با همان هدف از سر گرفته شد و اين بار به كتاب هاي درسي تاريخ دبيرستانها هم راه يافت تا در ذهن نوجوانان ایران اثر منفي بگذارد و شستشوي مغزي شوند كه دولت دكتر مصدق تاليف كتاب هاي درسي دبيرستاني را از انحصار دولت خارج ساخت ولي پس از او، دوباره به دست دولت افتاد.
1921 - سالروز انقلاب مغولستان و مسابقه هاي سالانه نادام Naadam
يازدهم جولاي سالروز انقلاب استقلال مغولستان و در عين حال زمان برگزاري مسابقه هاي سالانه سه گانه اين سرزمين معروف به نادام Naadam است مرکب از اسب دواني، تيراندازي با کمان و کُشتي.
مغولستان شمالي معروف به Outer Mongolia از 1691 تا 1911 در قلمرو دودمان منچوها (پادشاهان وقت چين) قرار داشت که در اين سال با کمک روسيه درصدد جدا شدن از مغولستان جنوبي Inner mongolia برآمد و انقلاب داخلي چين (انقلاب سون يات سن) هم به اين جدايي کمک کرد. اين جدايي و استقلال تا جولاي 1921 تکميل نشد و چون با روسيه رابطه دوستانه و اتحاد داشت بر نام خود عبارت جمهوري خلق را افزود. در جريان جنگ جهاني دوم، جمهوري مغولستان مورد تعرض ژاپني ها قرار گرفت که با دفاع روس ها خنثي شد. اين جمهوري يک ميليون و 564 هزار کيلومتري (تقريبا برابر وسعت ايران) تا فروپاشي شوروي عملا از اقمار مسکو بشمار مي رفت.
نظام حکومتي مغولستان تا دهه 1990 (سال 1992) کمونيستي بود. اين کشور کم جمعيت است و نفوس آن در سال 2013 نزديک به دو ميليون و پانصد هزار تن بود.
مغول ها بودند که از زمان چنگيزخان بر چين حکومت مي کردند و چند قرن بعد، چينيان بر دو بخش مغولستان که بخش شمالي يک قرن است که جدا شده است.
1288 - حمله تاريخي آزادي خواهان و مشروطه طلبان براي تصرف تهران
با مرگ مظفرالدين شاه و روي كار آمدن فرزندش، محمدعلي شاه، وي علي رغم امضاي فرمان مشروطه، از همان ابتداي امر با آن مخالفت ميورزيد و به بهانه هاي مختلف درصدد از بين بردن آن بود. سرانجام وي به بهانه ترور ناموفق خود، مجلس شوراي ملي را در دوم تيرماه 1287 ش به توپ بست و مجاهدان و مشروطه خواهان را سركوب نمود. اين عمل شورش هاي متعددي را در شهرهاي گوناگون كشور برانگيخت و سرانجام مجاهدان تصميم به فتح تهران و خلع محمد علي شاه از قدرت گرفتند.
نخستين جنبشي كه براي فتح تهران و بركناري محمدعلي شاه قاجار به عمل آمد از ناحيه محمد ولي خان تنكابني سپهدار اعظم و ياران او بود. سردار اسعد بختياري و معروف به صمصام السلطنه نيز پس از چندي به او ملحق شده و پس از مقداري درگيري با قواي دولتي، وارد تهران شدند. در تهران نيز مقداري زد و خورد روي داد و محمدعلي شاه كه خود را در برابر آزادي خواهان و مشروطه طلبان ناتوان ميديد به سفارت روس پناهنده شد. در همان روز با حضور فاتحان و نمايندگان مجلس جلسهاي فوق العاده در بهارستان منعقد شد و پس از خلع محمدعلي شاه از سلطنت، احمد ميرزاي وليعهد را در 12 سالگي به شاهي برگزيدند.
زادروزهابا مرگ مظفرالدين شاه و روي كار آمدن فرزندش، محمدعلي شاه، وي علي رغم امضاي فرمان مشروطه، از همان ابتداي امر با آن مخالفت ميورزيد و به بهانه هاي مختلف درصدد از بين بردن آن بود. سرانجام وي به بهانه ترور ناموفق خود، مجلس شوراي ملي را در دوم تيرماه 1287 ش به توپ بست و مجاهدان و مشروطه خواهان را سركوب نمود. اين عمل شورش هاي متعددي را در شهرهاي گوناگون كشور برانگيخت و سرانجام مجاهدان تصميم به فتح تهران و خلع محمد علي شاه از قدرت گرفتند.
نخستين جنبشي كه براي فتح تهران و بركناري محمدعلي شاه قاجار به عمل آمد از ناحيه محمد ولي خان تنكابني سپهدار اعظم و ياران او بود. سردار اسعد بختياري و معروف به صمصام السلطنه نيز پس از چندي به او ملحق شده و پس از مقداري درگيري با قواي دولتي، وارد تهران شدند. در تهران نيز مقداري زد و خورد روي داد و محمدعلي شاه كه خود را در برابر آزادي خواهان و مشروطه طلبان ناتوان ميديد به سفارت روس پناهنده شد. در همان روز با حضور فاتحان و نمايندگان مجلس جلسهاي فوق العاده در بهارستان منعقد شد و پس از خلع محمدعلي شاه از سلطنت، احمد ميرزاي وليعهد را در 12 سالگي به شاهي برگزيدند.
۱۲۷۴ - زادروز رابرت یکم پادشاه اسکاتلند از ۱۳۰۶ تا هنگام مرگش در ۱۳۲۹
۱۶۵۷ - زادروز فریدریش یکم امیر براندنبورگ ، دوک پروس و همچنین فرمانروای سرزمین متحد براندنبورگ-پروس
۱۷۶۷ - زادروز جان کوئینسی آدامز، ششمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
۱۹۱۶ - زادروز الکساندر میخایلوویچ پروخورف فیزیکدان روسی ، برنده جایزه نوبل فیزیک
۱۹۲۰ - زادروز یول برینر بازیگر روسی تئاتر و سینم ا ، عکاس ، برندۀ جایزه اسکار
۱۹۲۷ - زادروز تئودور میمن فیزیکدان آمریکایی و سازندهٔ اولین لیزر در جهان
۱۹۵۶ - زادروز سوزان وگا، آهنگساز و خواننده آمریکایی
۱۹۹۰ - زادروز کارولین وزنیاکی تنیسور حرفهای از دانمارک با اصلیتی لهستانی
۱۳۵۲ - محسن ترکی، داور فوتبال ایرانی
۱۳۵۵ - آناهیتا نعمتی، بازیگر ایرانی تئاتر، سینم ا و تلویزیون
درگذشتها
۴۷۲ - درگذشت آنتمیوس امپراتور روم غربی از ۴۶۷ تا ۴۷۲
۱۵۹۳ - درگذشت جوزپه آرچیمبولدو نقاش ایتالیایی
۱۹۳۷ - درگذشت جرج گرشوین آهنگسازآمریکایی
۱۹۷۴ - درگذشت پار لاگرکویست شاعر، نمایش نامه نویس، مقاله نویس ، داستان کوتاه نویس و رمان نویس سوئدی ، برندۀ جایزه نوبل ادبیات
۱۹۸۹ - درگذشت لارنس الیویه هنرپیشه تئاتر ، برندۀ جایزه اسکار
۲۰۰۷ - درگذشت لیدی برد جانسون همسر رئیسجمهور لیندون بینز جانسون
*****
منابع:
-پايگاه نوشيروان کيهاني زاده
-ویکی پدیای فارسی
-صفحه امروز در تاریخ در توئیتر
-راسخون
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...