۰۶-۰۱-۹۴، ۰۴:۴۹ ب.ظ
این عکس های فوق العاده به ما یادآوری می کنید که نباید امیدمان را به بشریت از دست بدهیم، شاید همه ما بد نباشیم! خیلی ها هستند که هنوز انسانیت را در خودشان زنده نگه داشته اند، ما دوست داریم نمونه های واقعی و فوق العاده از محبت انسان ها رو ببینیم، اگر شما هم دوست دارید و از دیدن آن ها احساس لذت می کنید و افتخار می کنید به داشتن چنین همنوعانی، پیشنهاد می کنیم عکس های این پست را مشاهده کنید.
در جشن تولد این کودک مبتلا به اوتیسم هیچ یک از همکلاسیهایش شرکت نکردند، مادرش در فیسبوک درخواست کمک کرد. و این آتش نشان ها و افسران فوق العاده که مهربانی با روح آن ها پیوند خورده، برای تولد او جمع شدند...
هر روز عصر این مرد سگ بیمار خود را به دریاچه می برد، چون آب به تسکین درد او کمک می کند...
هر یکشنبه این آرایشگر نیویورکی موی افراد بی خانمان را رایگان کوتاه می کند...
کارگران شرکت تمیزکاری ممفیس، برای تمیز کردن دیوارهای بیمارستان کودکان در Le Bonheur لباس قهرمانان را می پوشند تا بچه ها بخندند...
دو جوان نروژی با سعی و کوشش فراوان و به جان خریدن خطر سرماخوردگی، این بره ی بی گناه را از غرق شدن نجات دادند.
Jacqueline Kiplimo به رقیب معلولش کمک می کند تا مسابقه را تا پایان ادامه دهد...
مردی نروژی، شجاعانه به درون دریاچه ای یخ بسته شیرجه زده و مرغابی را که در حال غرق شدن بود نجات می دهد.
یک مرد مسن هنگام پاروکردن پارکینگش دچار حمله قلبی شد، امدادگران او را به بیمارستان بردند و سپس برگشتند تا پاروکردن پارکینگش را تمام کنند...
مادربزرگ 84 ساله در بیمارستان خجالت می کشید لباس شب بپوشد بنابراین نوه اش هم یکی از آنها را پوشید
شگفت زده کردن بی خانمان ها با غذا و هدیه به مناسبت کریسمس
نجات بچه گربه با چتر
این تصویر خود گویای همه چیز است. این خشکشویی به رایگان برای افراد بیکاری که برای مصاحبه ی کاری می روند، خدمات انجام می دهد.
این مرد بی خانمان بارها و بارها در حال خواندن یک کتاب مشاهده شده بود بنابراین یک انسان به او یک کتابخانه الکترونیکی هدیه داد
باز هم آتش نشانان و نجات بچه گربه ای از ساختمان در حال سوختن، در اینجا یکی از آتش نشانان به گربه بیچاره اکسیژن می رساند.
[b]یکی از کارمندان فروشگاه وِندی (Wendy)، چتر جلوی در را برداشته تا از ریزش باران و خیس شدن پیرمردی ناتوان جلوگیری کند.
مأمور پلیس در حال گفتگو با جوانی است که قصد خودکشی دارد، او سرانجام موفق به منصرف کردن او می شود. هشت سال بعد این جوان که اکنون خود پدر دو فرزند است، جایزه ی بنیاد آمریکایی جلوگیری از خودکشی را به این مأمور وظیفه شناس و دلسوز تقدیم می کند.
دختر کوچولویی حیوانات پارچه ای خود را به فروش رسانده و پول آن را برای کمک به حیوانات بی خانمان به پناهگاه حیوانات اهدا کرد. او در نامه اش نوشته که با فروش حیوانات اسباب بازی خود، قصد داشته به حیوانات واقعی کمک کند تا از مراقبت و زندگی بهتری برخوردار باشند
[/b]