امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اهای دوست عزیز قدر عشقتو بدون....
#1
[عکس: 75yjxiz07zyio0f3jql4.jpg]
یک روز پسری با دختری آشنا میشه که از هر لحاظ دختر به

پسربرتری داشت ولی چندین سال از پسر بزرگتر بود .دختر اونو


بعنوان یه دوست خوب انتخاب میکنه و بعد از مدتی پسر عاشق


دخترمیشه ولی هیچ وقت جرات نکرد که به اون ابراز احساسات


کنه و بهش حقیقت رو بگه .




یه روز دختر از دوست پسـ ـرش می پرسه که عشق واقعی رو برام


معنی کن و پسرخوشحال میشه و فکر میکنه که دختر هم به اون


علاقه مند شده و براش حدود نیم ساعت توضیح میده دختر به


دوستش میگه : من دنبال یه عشق پاک می گردم یه عشق


واقعی کمکم میکنی پیداش کنم ، تا بحال هر چی دنبالش گشتم


سراب دیدم و همه عشقها دروغ و واهی بود ، پسر بهش قول


میده تو این راه کمکش کنه .




هر روز محبت و عشق پسر به دختر بیشتر میشد ولی دختر بی


اعتنا می گذشت و هر چی دختر می گفت پسر چند برابرش رو


اجرا می کرد تا دختر متوجه عشق اون بشه .




تا اینکه یه روز که با هم زیر بارون تو خیابون قدم میزدند دختر به


پسر میگه : میدونی عشق واقعی وجود نداره ؟




پسر می پرسه چطور و دختر میگه : عشق واقعی اونه که واسه


معشوقش جونش رو هم بده و پسر گفت : ببین ، به اطرافت با


دقت نگاه کن ، مطمئن باش پیداش میکنی و باید اول قلبت رو




مثل آینه کنی . دختر خندید و گفت : ای بابا این حرفا برا تو قصه


هاست واقعیت نداره . بعد دختر خواست که با هم به رستوران


برن و چیزی بخورن پسر قبول کرد ودر حالیکه از خیابون عبور می


کردند یه ماشین با سرعت تمام به اونها نزدیک شد*انگار ترمزش


برید و نمی تونست بایسته و پسر که این صحنه رو میبینه دختر رو


به اونطرف هول میده و خودش با ماشین برخورد میکنه و نقش


زمین میشه دختر برمیگرده و سر پسر روکه غرق خون بود تو


دستاش میگیره و بی اختیار فریاد میکشه عشقم مرد




آره اون تازه متوجه شده بود که اون پسر قربانی عشق دختر شده


ولی حیف که دیگه دیر شده بود




دختر بعد این اتفاق دیگه هیچ وقت دنبال عشق نرفت و سالهای


سال بر لبانش لبخند واقعی نقش نبست
پاسخ
سپاس شده توسط: ساسان ، v.a.y ، محبوبه1366 ، sadaf ، *Tamanna*
#2
الهییییییییییییییییzapszapszapszapszapszaps
میدونی چرا ادما وقتی بزرگ میشن با خودکار مینویسن؟؟؟
برا اینکه یاد بگیرند هر اشتباهی پاک شدنی نیست.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
خوبه حداقل فهمید یکی تا پای جونش دوستش داشته

همه ی عشق های ما با شکستن دلمون تمون میشه که طرف نامرده و جا زده

حداقل این جا نزد....

zapszapszapszaps
پسر به مادر گفت تو هم نماز میخونی هم روزه میگیری ولی خدا هیچی بهت نمیده,
ولی منی که نه نماز میخونم نه روزه میگیرم هر چی ازش خواستم رو بهم داده
طفلک پسر نمیدانست مادر از خدا فقط یک چیز میخواهد انهم اینکه هرچه پسرش میخواهد به او بدهد

اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
وایییی چه بد تموم شد ...منم ناراحت شدم !کاش اینجوری تموم نمیشد !twol
*باران همیشه میبارد اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند*

نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن*
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
اي جانم الهيييييييييUndecided
دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
zapszapszapszapszapszapsالهیییییییییییییییییییی
بهترین نیستم..اما.. گردن م کلفته بهترینارو میخوام..
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
الهییییییییییییییی من همچین عشقی نوموخوام zapszapszapszaps
ﭘﺴﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ....
ﺍﺱ ﺑﺪﻩ ﺑﮕﻪ:...... ﻫﯽ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ!!!
ﻗﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻗﻬﺮ ﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ :|
ﻓﻘﻂ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺧﻄﺎ ﮐﻨﯽ ﺩﻧﺪﻭﻧﺎﺗﻮ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دوست داشتن در مقابل استفاده کردن صنم بانو 1 148 ۰۷-۱۲-۹۶، ۱۱:۲۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Star آب نوشيدن آهوان از چاه، بدون دلو و طناب !! صنم بانو 1 68 ۱۷-۰۷-۹۶، ۱۲:۴۱ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
Star یک دوست taranomi 4 130 ۱۰-۰۷-۹۶، ۱۱:۲۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان