۲۳-۱۱-۹۶، ۰۹:۴۲ ب.ظ
۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۱
اگر بیمار بد حال داشتید به اورژانس زنگ نزنید!
« آمبولانس مرکز اورژانس تهران بعد از رسیدن به محل فوق و معاینه بیمار توسط تکنیسینهای مربوطه، علائم حیاتی بیمار را نرمال و وضعیت بیمار را ایستا اعلام کردند و ضمن مشاوره با پزشک، ماموریت لغو شده است....» این جملات قسمتی از یکی از بیشمار جوابیههایی است که اورژانس تهران در پاسخ به خشم شهروندان و رسانهها از خدمات ضعیف این مرکز ارائه داده است.
روزنامه آفتاب یزد: « آمبولانس مرکز اورژانس تهران بعد از رسیدن به محل فوق و معاینه بیمار توسط تکنیسینهای مربوطه، علائم حیاتی بیمار را نرمال و وضعیت بیمار را ایستا اعلام کردند و ضمن مشاوره با پزشک، ماموریت لغو شده است....» این جملات قسمتی از یکی از بیشمار جوابیههایی است که اورژانس تهران در پاسخ به خشم شهروندان و رسانهها از خدمات ضعیف این مرکز ارائه داده است.
در مورد مذکور اکیپ اعزام شده اورژانس از انتقال پیرمرد ۸۰ ساله به بیمارستان خودداری میکنند و او لحظاتی پس از رفتن آمبولانس فوت میکند. بسیاری از شهروندانی که تجربه تماس با اورژانس تهران را داشتهاند، از تعلل و تعمد برخی اپراتورها برای نفرستاندن آمبولانس و رفتار گاهاً توهینآمیز آنها گلهمند هستند. اتفاقی که در تحریریه آفتابیزد نیز رخ داد. همکار بسیار قدیمی ما که قریب ۵۰سال دارد، متاسفانه دچار ناراحتی قلبی حاد شد، وی که سابقه عمل جراحی قلب نیز دارد در تحریریه دچار گرفتگی و سوزش قفسه سینه و جناغ کتف شد و در نفسکشیدن با مشکل مواجه شد.
همکاران ضمن انجام اقدامات اولیه، بلافاصله با اورژانس تهران برای اعزام آمبولانس تماس گرفتند. مسئول اپراتور سوالات متعدد و نسبتاً طولانی از جمله سن بیمار، سابقه بیماری قلبی و مانند اینها پرسید. با توجه به تجارب قبلی همکاران و اطلاع از تلاش اورژانس برای نفرستادن آمبولانس، یکی از دوستان با حالت التماسگونه از وی خواست که با توجه به وضعیت بحرانی همکارمان آمبولانسی به محل اعزام شود. در پی این مکالمه اپراتور اورژانس تهران اعلام کرد که آمبولانس اعزام شده است.
پیک موتوری با دو عدد قرص آسپرین!
با اطمینان به صحبت اپراتور که فرمودند آمبولانس اعزام شد، مدت مدیدی با همکاران به دور همکارمان که از درد به خود میپیچید حلقه زدیم تا در نهایت یک پیک موتوری با کلاهی ایمنی وارد تحریریه شد و اعلام کرد که برای بررسی وضعیت و درمان به محل اعزام شده است. او از کیف همراهش که بیشباهت به کیف لوازم یدکی نبود دو عدد قرص آسپرین درآورد و به بیمار داد و پس از آنکه فشار خون بیمار را گرفت از خود وی پرسید که آیا فشار دارد؟ پس از اعتراض مختصر ما به این وضعیت و همکاری پیک موتوری، در نهایت وی را واسطه کردیم تا تماس گرفته و آمبولانسی به محل اعزام شود.
بهیار آمبولانس: بالا نمیآییم!
تماس تلفنی پیک موتوری کارگر افتاد و آمبولانس جلو روزنامه اعزام شد که پس از قریب به یک ساعت و ربع مشکل دیگری بهوجود آمد، دکتر یا بهیار حاضر در آمبولانس در تماس راننده آمبولانس که از وی خواست برای ویزیت بیمار بالا بیاید مردد بود و میپرسید که آیا لازم است؟ پس از تماس تلفنی راننده آمبولانس و پیک موتوری حاضر در صحنه بالاخره رضایت دادند و برای ویزیت بیمار تشریف آوردند. وی از ما خواست تا برای گرفتن نوار قلب وی را روی کف زمین بخوابانیم. تلاش و دوندگی بچهها برای پهنکردن روزنامه و جانماز روی موزاییکهای سرد کف تحریریه با تضرع و التماس ما برای انتقال بیمار به بیمارستان نیمهتمام ماند و بهیار با لحنی تند، همکار بینوای ما را که تقریباً کبود شده بود روی وسیله ویلچر مانند قرار داد و بالاخره پس از تلاشی دوساعته ما توانستیم وی را به بیمارستان منتقل کنیم.
نحوه خدماتدهی در حقوق و شرایط کاری تاثیر ندارد
یکی از مدیران بازنشسته معاونت درمان وزارت بهداشت دلیل وضعیت نامطلوب خدماتدهی در اورژانس تهران را بیش از همه بهدلیل رهاشدگی و ضعف مدیریت دانست و گفت: متاسفانه فرقی نمیکند که چه وزیری سر کار بیاید، پرسنل مدیریتی برخی بخشهای وزارت عملاً تغییری نمیکند و در این قسمتها دَر بر همان پاشنه میچرخد. در اورژانس تهران شاید یکی از ضعفهای عمده این باشد که شما پس از ورود موقعیت تثبیتشدهای دارید و بعید است که نحوه خدماترسانی و شکایت یا انتقاد و تشکر و قدردانی بیمار در حقوق پرسنل و ترقی و تضعیف جایگاه شغلی آنها تاثیری داشته باشد. امکانات کم، تعداد محدود آمبولانس و پرسنل نهچندان علاقهمند به شغلشان از جمله مواردی هستند که مورد توجه مدیریت قرار نگرفته است.
پدیدهای لاکچری به نام آمبولانس خصوصی
شاید به همین خاطر باشد که شهروندانی که تمکن مالی بیشتری دارند خیلی راحت با مراکز آمبولانس خصوصی تماس میگیرند. آنها در اعزام آمبولانس بسیار سریعتر عمل میکنند. اوج خدماتدهی رقتبار اورژانس تهران را در فیلم دختر در خون غلتیده خیابان فاطمی میتوان دید، وی تصادف کرده بود و مردم خشمگین از تاخیر یکساعت و نیمه اورژانس، دورش را گرفته بودند و فریاد میکشیدند. بهخاطر پخش فیلم، روابطعمومی اورژانس تهران بیانیهای صادر و اعلام کرد که بیمارستان سجاد در آن نزدیکی بود و میتوانستند او را به بیمارستان منتقل کنند، اما تعلل کردند!
در کشور سوئد مانند دیگر کشورهای اسکاندیناوی قانونی وجود دارد که اگر شما، شماره تماس اورژانس را بگیرید و حتی حرفی نزنید در صورتی که قطع نکنید، بلافاصله محل شما از طریق تلفن ردیابی میشود و اکیپ پزشکی و آمبولانس با سطح آمادگی بالا به محل اعزام میشود. در آن کشورها اساس بر این است که اتفاقی برای شما افتاده و نمیتوانید صحبت کنید، نه اینکه مزاحم شدهاید. شاید یکی از مراکزی که بالاخره روزی باید اصلاحات ساختاری در آن شروع شود، بدنه بهداشت کشور است. اولین قدم در این اصلاحات میتواند آموزش این مورد به برخی پرسنل آن باشد که «جان انسانها ارزشمند است.»
اگر بیمار بد حال داشتید به اورژانس زنگ نزنید!
« آمبولانس مرکز اورژانس تهران بعد از رسیدن به محل فوق و معاینه بیمار توسط تکنیسینهای مربوطه، علائم حیاتی بیمار را نرمال و وضعیت بیمار را ایستا اعلام کردند و ضمن مشاوره با پزشک، ماموریت لغو شده است....» این جملات قسمتی از یکی از بیشمار جوابیههایی است که اورژانس تهران در پاسخ به خشم شهروندان و رسانهها از خدمات ضعیف این مرکز ارائه داده است.
روزنامه آفتاب یزد: « آمبولانس مرکز اورژانس تهران بعد از رسیدن به محل فوق و معاینه بیمار توسط تکنیسینهای مربوطه، علائم حیاتی بیمار را نرمال و وضعیت بیمار را ایستا اعلام کردند و ضمن مشاوره با پزشک، ماموریت لغو شده است....» این جملات قسمتی از یکی از بیشمار جوابیههایی است که اورژانس تهران در پاسخ به خشم شهروندان و رسانهها از خدمات ضعیف این مرکز ارائه داده است.
در مورد مذکور اکیپ اعزام شده اورژانس از انتقال پیرمرد ۸۰ ساله به بیمارستان خودداری میکنند و او لحظاتی پس از رفتن آمبولانس فوت میکند. بسیاری از شهروندانی که تجربه تماس با اورژانس تهران را داشتهاند، از تعلل و تعمد برخی اپراتورها برای نفرستاندن آمبولانس و رفتار گاهاً توهینآمیز آنها گلهمند هستند. اتفاقی که در تحریریه آفتابیزد نیز رخ داد. همکار بسیار قدیمی ما که قریب ۵۰سال دارد، متاسفانه دچار ناراحتی قلبی حاد شد، وی که سابقه عمل جراحی قلب نیز دارد در تحریریه دچار گرفتگی و سوزش قفسه سینه و جناغ کتف شد و در نفسکشیدن با مشکل مواجه شد.
همکاران ضمن انجام اقدامات اولیه، بلافاصله با اورژانس تهران برای اعزام آمبولانس تماس گرفتند. مسئول اپراتور سوالات متعدد و نسبتاً طولانی از جمله سن بیمار، سابقه بیماری قلبی و مانند اینها پرسید. با توجه به تجارب قبلی همکاران و اطلاع از تلاش اورژانس برای نفرستادن آمبولانس، یکی از دوستان با حالت التماسگونه از وی خواست که با توجه به وضعیت بحرانی همکارمان آمبولانسی به محل اعزام شود. در پی این مکالمه اپراتور اورژانس تهران اعلام کرد که آمبولانس اعزام شده است.
پیک موتوری با دو عدد قرص آسپرین!
با اطمینان به صحبت اپراتور که فرمودند آمبولانس اعزام شد، مدت مدیدی با همکاران به دور همکارمان که از درد به خود میپیچید حلقه زدیم تا در نهایت یک پیک موتوری با کلاهی ایمنی وارد تحریریه شد و اعلام کرد که برای بررسی وضعیت و درمان به محل اعزام شده است. او از کیف همراهش که بیشباهت به کیف لوازم یدکی نبود دو عدد قرص آسپرین درآورد و به بیمار داد و پس از آنکه فشار خون بیمار را گرفت از خود وی پرسید که آیا فشار دارد؟ پس از اعتراض مختصر ما به این وضعیت و همکاری پیک موتوری، در نهایت وی را واسطه کردیم تا تماس گرفته و آمبولانسی به محل اعزام شود.
بهیار آمبولانس: بالا نمیآییم!
تماس تلفنی پیک موتوری کارگر افتاد و آمبولانس جلو روزنامه اعزام شد که پس از قریب به یک ساعت و ربع مشکل دیگری بهوجود آمد، دکتر یا بهیار حاضر در آمبولانس در تماس راننده آمبولانس که از وی خواست برای ویزیت بیمار بالا بیاید مردد بود و میپرسید که آیا لازم است؟ پس از تماس تلفنی راننده آمبولانس و پیک موتوری حاضر در صحنه بالاخره رضایت دادند و برای ویزیت بیمار تشریف آوردند. وی از ما خواست تا برای گرفتن نوار قلب وی را روی کف زمین بخوابانیم. تلاش و دوندگی بچهها برای پهنکردن روزنامه و جانماز روی موزاییکهای سرد کف تحریریه با تضرع و التماس ما برای انتقال بیمار به بیمارستان نیمهتمام ماند و بهیار با لحنی تند، همکار بینوای ما را که تقریباً کبود شده بود روی وسیله ویلچر مانند قرار داد و بالاخره پس از تلاشی دوساعته ما توانستیم وی را به بیمارستان منتقل کنیم.
نحوه خدماتدهی در حقوق و شرایط کاری تاثیر ندارد
یکی از مدیران بازنشسته معاونت درمان وزارت بهداشت دلیل وضعیت نامطلوب خدماتدهی در اورژانس تهران را بیش از همه بهدلیل رهاشدگی و ضعف مدیریت دانست و گفت: متاسفانه فرقی نمیکند که چه وزیری سر کار بیاید، پرسنل مدیریتی برخی بخشهای وزارت عملاً تغییری نمیکند و در این قسمتها دَر بر همان پاشنه میچرخد. در اورژانس تهران شاید یکی از ضعفهای عمده این باشد که شما پس از ورود موقعیت تثبیتشدهای دارید و بعید است که نحوه خدماترسانی و شکایت یا انتقاد و تشکر و قدردانی بیمار در حقوق پرسنل و ترقی و تضعیف جایگاه شغلی آنها تاثیری داشته باشد. امکانات کم، تعداد محدود آمبولانس و پرسنل نهچندان علاقهمند به شغلشان از جمله مواردی هستند که مورد توجه مدیریت قرار نگرفته است.
پدیدهای لاکچری به نام آمبولانس خصوصی
شاید به همین خاطر باشد که شهروندانی که تمکن مالی بیشتری دارند خیلی راحت با مراکز آمبولانس خصوصی تماس میگیرند. آنها در اعزام آمبولانس بسیار سریعتر عمل میکنند. اوج خدماتدهی رقتبار اورژانس تهران را در فیلم دختر در خون غلتیده خیابان فاطمی میتوان دید، وی تصادف کرده بود و مردم خشمگین از تاخیر یکساعت و نیمه اورژانس، دورش را گرفته بودند و فریاد میکشیدند. بهخاطر پخش فیلم، روابطعمومی اورژانس تهران بیانیهای صادر و اعلام کرد که بیمارستان سجاد در آن نزدیکی بود و میتوانستند او را به بیمارستان منتقل کنند، اما تعلل کردند!
در کشور سوئد مانند دیگر کشورهای اسکاندیناوی قانونی وجود دارد که اگر شما، شماره تماس اورژانس را بگیرید و حتی حرفی نزنید در صورتی که قطع نکنید، بلافاصله محل شما از طریق تلفن ردیابی میشود و اکیپ پزشکی و آمبولانس با سطح آمادگی بالا به محل اعزام میشود. در آن کشورها اساس بر این است که اتفاقی برای شما افتاده و نمیتوانید صحبت کنید، نه اینکه مزاحم شدهاید. شاید یکی از مراکزی که بالاخره روزی باید اصلاحات ساختاری در آن شروع شود، بدنه بهداشت کشور است. اولین قدم در این اصلاحات میتواند آموزش این مورد به برخی پرسنل آن باشد که «جان انسانها ارزشمند است.»
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !