امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
این روزها همه از «رامبد جوان» عصبانی‌اند!
#1
خندوانه و رامبد دوباره حاشیه ساز شدند، این بار به علت تمسخر نویسنده ها
روزنامه شهرآرا - محمدناصر حق خواه: «نویسنده‌ها بی کارن؛ ما با اون‌ها کاری نداریم». این را مربی‌ای گفت که پس از سال‌ها بد نتیجه گرفتن و حاشیه‌های بیخود و فرافکنی شکست‌های متوالی، با ورود نسل جدید مربی‌های بادانش، کنار رفته است. او حالا چند سالی است که دوره افتاده در برنامه‌های بی ربط و باربط و تکرار کردن خاطره‌هایی که زمانی بامزه بود، اما این روز‌ها بیشتر شبیه دست وپنجه نرم کردن مذبوحانه با فراموش شدن است.
 
[عکس: 2608466_709.jpg]
 
فیروز کریمی، حالا به دلیل حرف‌هایی که درکنار خداداد عزیزی در برنامه خندوانه به زبان آورد، هدف هجمه بسیاری قرار گرفته است. «تو خودت اسم سه تا نویسنده می‌تونی بگی؟» این سوال را هم فوتبالیست و مربی‌ای پیش کشید که نه قادر به تعامل با مدیران فوتبالی بود و نه با بازیکنانش سر سازش داشت، اما چند سالی است که با مدیران رسانه‌ای و تبلیغاتی رابطه خیلی خوبی برقرار کرده و یار غار بازیگران شده است.
 
او انتقاد کردن و ژست معترض گرفتن را فقط برابر بعضی فوتبالی‌های بی رسانه بلد است نه سلبریتی‌هایی که خودشان این کاره اند. رامبد جوان هم بنا را گذاشت به خندیدن؛ کسی که دو دهه از برنامه سازی تلویزیونی و سریال سازی گرفته تا کارگردانی و بازی در سینم ا را برعهده داشته و همیشه از کتاب خواندن گفته است: «کتاب بخوانید»، «کتاب خوب است»، «وای ما چرا کتاب نمی‌خونیم؟»
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
خوبه که معذرت خواستی اما...
 
شاید از خداداد عزیزی و فیروز کریمی انتظار زیادی نرود؛ چون به هرحال آن‌ها را فعال فرهنگی نمی‌دانیم، اما رامبد جوان نه فیروز کریمی است و نه خداداد عزیزی. این بعیدترین چیزی بود که می‌شد از یک فعال فرهنگی با سه دهه فعالیت انتظار داشت که مدام دم از فرهنگ سازی می‌زند.
 
[عکس: 2608471_382.jpg]
 
هرچند بلافاصله پس از ترند شدن این ویدئوی کوتاه با این دیالوگ‌های تاسف آور، رامبد پستی گذاشت و متواضعانه عذرخواهی کرد و این قطعا اتفاق خوبی است، اما بخشی از متنی که او نوشته بود، با چیزی که از او دیدیم، ۱۸۰ درجه تفاوت داشت: «من همیشه باافتخار، مخاطب و خواننده آثار لذت بخش و بی مثال ادبیات کشورمان بودم و هستم و خواهم بود و هیچ گاه از ترویج کتاب خوانی در هر موقعیتی که داشته ام و خواهم داشت، دریغ نکرده ام.» پس از رامبد جوان خداداد عزیزی نیز بابت این اتفاق عذرخواهی کرد.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
فرهنگ سازی واقعی کجا و تبلیغات دروغین کجا؟
 
سال هاست چه در سطح مدیران و سیاست گذاران فرهنگی، چه در سطح برنامه سازان و کارشناسان برنامه‌های تلویزیونی و چه هنگام دعوت از مهمانانی که در این برنامه‌ها حضور دارند، توصیه به کتاب خواندن در حد توصیه به اینکه آشغال‌ها را ساعت ۹ شب بیرون بگذارید و مسواک بزنید، تنزل کرده است. توصیه‌های بی فایده این دست افراد برای پر کردن برنامه و نشان دادن به مدیران بالادستی بوده است تا بگویند در برنامه شان «حرف فرهنگی» هم زده اند.
 
[عکس: 2608479_285.jpg]
 
اما یک بار بیایید تمام این حرف‌ها را کنار بگذاریم و ببینیم در سیاست گذاری‌های رسانه ای، ساختار برنامه سازی تلویزیونی و دعوت از مهمانان، عملا چه اتفاقی افتاده است؟ غیر از کتاب باز که برنامه‌ای حرفه‌ای و خوش ساخت و حساب شده با مجری مطلع و تیمی باسواد است، در کدام یک از این همه برنامه گران ساخته شده در تلویزیون، ده، پنج یا حتی یک نویسنده بزرگ معاصر ایرانی که رمان‌ها و داستان هایشان خوانده می‌شود یا شعرشان بین آدم‌ها دست به دست می‌شود، سر از تلویزیون درآورده اند؟
 
چند مجری به جای تکرار تهوع آور و پی درپی تعدادی جمله کلیشه‌ای که «کتاب بخوانید» و «کتاب خوب است» و «فرهنگ کتاب خوانی باید جا بیفتد»، آمده و از آخرین کتابی که خوانده، حرف زده است یا از مجموعه آثار یک نویسنده سرشناس با یک سیر فکری مشخص گفته است؟ تقریبا هیچ، اما مشکل اصلی، چند سالی است که تقلبی بودن تبلیغ‌های کتاب خوانی نیست. تا همین چند وقت پیش اگر انتقادی مطرح می‌کردیم، با این پاسخ رو به رو می‌شدیم که نه، این خبر‌ها نیست و ببینید ما همیشه درباره کتاب و کتاب خوانی حرف می‌زنیم؛ در چند سال گذشته، اما به لطف تمرکز روی لمپن‌هایی که حرف هایشان قرار است بعد از پخش در اینستاگرام داغ شود، دیگر آن اندک شرم و حیای قبلی هم از بین رفته است.
 
[عکس: 2608473_533.jpg]
 
آدم‌ها در هر حوزه‌ای به این بهانه که ما می‌خواهیم مثل مردم باشیم، چند پله از کف جامعه هم پایین‌تر رفته اند. دیگر ابتذال پنهان شده در لابه لای جملات، خالی از محتوای تبلیغی نیست. این روز‌ها دیگر این ابتذال علنی شده است و آدم‌ها حوصله پیچاندن ندارند و علنی و رسمی می‌گویند که بله، نویسندگان بی کارند! بله، هیچ کس حتی اسم سه نویسنده ایرانی را هم بلد نیست! بله، زور بزنیم یک چیزی بگوییم که همه بخندند!
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
شمعی کوچک، اما پرفروغ
 
نویسنده‌ها و مولفان زیادی بودند که پس از دست به دست شدن این ویدئو از طریق شبکه‌های اجتماعی شان به این موضوع واکنش نشان دادند. از این گفتند که «خیلی سال است رسانه ملی، جایی برای نخبگان و صاحبان اندیشه و خردورزان ندارد.» و اینکه «در جامعه‌ای که دانستن، اندیشیدن، نوشتن و خواندن مایه تمسخر و لودگی است، امید به بهبود حتی در حداقل ها، توهم آغشته به رؤیاست.» صحبت‌هایی که شاید فرصت زیادی برای شنیده شدن آن‌ها وجود نداشته است، اما همیشه بوده اند عده‌ای که سعیشان بر این بوده است که اگر اندک مجالی هم پیش می‌آید، خوب و موثر و متفکرانه حرف بزنند. آدم‌هایی که در سخت‌ترین شرایط مالی و با کمترین سطح توجه و در خلوت خودشان، سعی کرده اند شمع کوچک، اما پرفروغ ادبیات ایران را روشن نگه دارند.
 
دامون قنبرزاده در اینستاگرام خود نوشت: معذرت‌خواهی رامبد جوان در قبال بی‌فکری و بی‌مبالاتی یک فوتبالیست و یک مربی فوتبال، البته که پسندیده است. ما همیشه آرزو می‌کردیم مانند ممالک مترقی وقتی شخصی کار اشتباهی کرد مسئولیت اشتباهش را بپذیرد. اما می‌دانید این چندمین بار است که او معذرت‌خواهی می‌کند؟ یک بار از مردم سیستان عذر خواسته. بار دیگر از دختران دم بخت به خاطر اصطلاحی که درباره‌شان به کار برده، بار دیگر هم به خاطر میهمانی که به برنامه‌اش دعوت کرده و... عذرخواهی خوب است اما همین موضوع جهت دیگری هم دارد.
 
موضوع این است که به نظر می‌رسد عذرخواهی کردن به راه فرار تبدیل شده است؛ کار اشتباهی صورت می‌گیرد، بعد با عذرخواهی رویش سرپوش گذاشته می‌شود و کمی بعد دوباره آن کار اشتباه صورت می‌گیرد. باز سرپوشی دیگر تا ملت آرام شوند و باز اشتباهی دیگر. با این حساب، فرد خاطی یقین پیدا می‌کند که باز هم می‌تواند اشتباه کند و با عذرخواهی سروته قضیه را هم بیاورد. در این حالت، عذرخواهی خودش تبدیل می‌شود به عملی غیراخلاقی، بدتر از آن اشتباهی که به خاطرش عذرخواهی کرده‌اند. ملاحظه می‌کنید که در این مملکت هر چیز خوبی به شکلی گندش در می‌آید.
 
این که یک فوتبالیست بی‌سواد (برای تحقیر این جمله را به کار نمی‌برم) و یک مربی فوتبال بی‌چاک‌ودهن (ایضاً این عبارت را هم)، اسم سه نویسنده‌ی ایرانی را ندانند، چیز عجیبی نیست. اما قطعاً وقتی صداوسیما این برنامه‌ی غیرزنده را پخش می‌کند، نشان از خصومتی عامدانه با فرهنگ در این مملکت دارد، خصومتی که زیر پوست تمام آن‌هایی که زمام امور را به دست دارند موج می‌زند. شک نکنید مسئولین پخش، عامدانه این صحنه را روی آنتن فرستاده‌اند.
 
این کار را کرده‌اند تا به این شکل، حفره‌ای در ذهن مخاطب‌های بی‌خبر از همه‌جا ایجاد کنند. حفره‌ای که دیگر با معذرت‌خواهی رامبد جوان هم پر نمی‌شود. در واقع آبی ریخته شده و ذهن‌هایی خالی‌تر از پیش، دیگر دنبال معذرت‌خواهی مجری برنامه نیستند. آن‌ها این پیام را از دو آدم بی‌سواد دریافت کرده‌اند که: «نویسنده‌ها بی‌کارن». همین. ضربه‌ی کاری زده شده است. معذرت‌خواهی رامبد جوان از کل تاریخ ادبیات ایران هم دردی را دوا نمی‌کند. همین حرف‌های سخیف، بی‌مقدار و همین آدم‌های لوده و جاهل و وقیح، نرم‌نرمک ملتی را به قهقرا می‌برند. معذرت‌خواهی هم دیگر فایده‌ای ندارد، بازی‌ست، راه فرار است.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط: arom ، arom ، arom ، arom ، arom


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  آقای آقاخانی، این شب‌ها ساعت ۱۰ نگران آبروی شماییم! صنم بانو 0 43 ۲۲-۰۱-۳، ۰۸:۳۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  شروع طوفانی رامبد و خندوانه؛ انصافا لایک داشت صنم بانو 0 481 ۲۴-۰۸-۰، ۰۷:۴۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  چرا فیلمسازان ایرانی، درگیرِ دهه ۶۰ شده‌اند؟ صنم بانو 2 214 ۰۳-۰۲-۰، ۰۸:۵۷ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
2 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۰۱-۰۳-۰, ۰۹:۳۰ ق.ظ)، arom (۰۱-۰۳-۰, ۱۰:۱۲ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان