40. در زمان مرگش در 80 سالگی، براندو از نارسایی قلبی، دیابت پیشرفته و فیبروز ریوی (صدمه به بافت داخل ریه ها در اثر سینه پهلویی که در سال 2001 گرفته بود) رنج می برد. در کبدش نیز توموری پیدا کرده بودند که عمرش قد نداد تا تحت عمل جراحی قرار گرفته و تومور را در بیاورند.
41. نقش آفرینی اش در نقش تری مالوی در فیلم سینم ایی «در بارانداز» (1954) از سوی مجله پریمیر، رتبه دوم «100 نقش آفرینی برتر تمام ادوار» در سال 2006 قرار گرفت.
42. نقش آفرینی افسانه ای اش در نقش ویتو کورلئونه در فیلم سینم ایی «پدرخوانده» (1972) از سوی مجله پریمیر، رتبه اول برترین کاراکترهای سینم ایی تمام ادوار را گرفت.
43. آخرین نقشی که به او پیشنهاد شد، نقش ریبرن در فیلم «مردی در آتش» (2004) بود یعنی کمتر از یک سال قبل از مرگش و در نهایت این نقش به کریستوفر واکن داده شد.
44. از جان اف. کندی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1960 حمایت کرد.
45. تصمیم براندو مبنی بر فرستادن بازیگری مکزیکی به نام ماریا کروز – که خود را ساچین لیتل فدر معرفی می کرد – برای قبول نکردن اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «پدرخوانده» (1972) در چهل و پنجمین مراسم جوایز اسکار (1973) محکومیت گسترده ای به همراه آورد. در این مراسم کلینت ایستوود اظهار داشت که نمی داند این اسکار را به همه کابوی هایی که در وسترن های جان فورد کشته شدند اهدا می کند یا خیر. مایکل کین که نامزد اسکار برای بازی در «کارآگاه» (1972) شده بود، با عصبانیت کارهای براندو را محکوم کرد در حالیکه راک هادسون اظهار داشت: «گاهی سکوت کردن، شیواترین و سلیس ترین سخن است.»
46. براندو سال های سال با مایکل جکسون دوستان صمیمی بودند، و حتی وی در موزیک ویدئوی You Rock My World در سال 2001 حضور یافت. آخرین باری که براندو آلاچیقش در هالیوود را ترک کرد، برای ماندن در مزرعه نورلند جکسون در تابستان 2003 بود.
47. براندو در سال های آخر عمرش کاربر فعال اینترنت بود و اغلب به چت روم ها سر می زد و بحث راه می انداخت.
48. نقش برنده اسکار چارلتون هستون در فیلم «بن هور» (1959) را رد کرد.
49. با چهار رئیس جمهور ایالات متحده یعنی جیمز مدیسون، جان تایلر، زاکاری تیلور و جیمی کارتر و همچنین با ژنرال جورج اس. پتون، نسبت فامیلی داشت.
50. موسسه فیلم آمریکا براندو را چهارمین ستاره مرد بزرگ تمام ادوار نامید (1999).
51. کمدین های محبوبش چارلز چاپلین، استن لورل و الیور هاردی، دبلیو. سی. فیلدز، والی کاکس، وودی آلن و دان ریکلز بودند.
52. جانی دپ را تشویق کرد تا برای خودش جزیره ای شخصی درست مثل جزیره خودش در تاهیتی بخرد.
53. بت هایش فردریک مارچ، جان بریمور و اسپنسر تریسی بودند.
54. خاکسترش را در تاهیتی و دره مرگ پخش کردند.
55. جنجال مربوط به ساچین لیتل فدر در مراسم اسکار منجر به آن شد که آکادمی اسکار قوانین سختگیرانه تری وضع کند که نامزدها نتوانند برای قبول جایزه شان روی صحنه یا صحبت کردن با حضار، فرد دیگری را به جای خود بفرستند و تنها اهداکننده جایزه اجازه دارد جایزه را به نیابت از برنده دریافت نماید. البته استثنائاتی برای کسانی که واقعاً به علت بیماری یا مرگ نتوانند در مراسم حضور یابند صورت می گیرد.
56. براندو نام مستعار «باد» را برای خود انتخاب کرد تا با پدرش که از او نفرت داشت، اشتباه گرفته نشود.
57. بین سال های 1981 و 1983، براندو پیشنهادهای مولتی میلیون دلاری برای بازی در نقش ال کاپون، پابلو پیکاسو و کارل مارکس دریافت می کرد که همه آنها را رد کرد.
58. در فوریه 1960 در پیاده روی مشاهیر هالیوود در خیابان واین 1765 در هالیوود کالیفرنیا، ستاره ای به او اهدا شد.
نقل قول های شخصی:
- «تنها چیزی که یک بازیگر به مردمش مدیون است، این است که حوصله آنها را سر نبرد.»
- «یک بازیگر حداکثر یک شاعر و حداقل یک سرگرم کننده است.»
- «چیزی که از هر چیز دیگری حال بهم زدن تر است، تماشای بازیگران در تاک شوهای تلویزیونی است که درباره زندگی شخصی شان صحبت می کنند.»
- «هر چه حساس تر باشید، بیشتر مورد وحشی گری قرار می گیرید، زخم بر می دارید و هرگز به کمال نمی رسید. به خودتان اجازه ندهید که به خاطر احساسات بسیاری که دارید، آنها را سرکوب کنید.»
- (درباره فرانک سیناترا): «از آن دسته مردانی است که وقتی می میرند یک راست به بهشت می روند و سر خدا را برای اینکه کچل آفریده شده اند، درد می آورند.»
- (درباره نقش فراموش نشدنی دُن ویتو کورلئونه در فیلم «پدرخوانده» محصول سال 1972): «به خانه رفتم و تمرین کردم تا کنجکاوی ام درباره اینکه آیا می توانم نقش یک ایتالیایی را بازی کنم، ارضا کنم. کمی میکاپ انجام دادم و در لُپ هایم کلینکس گذاشتم و ابتدا جلوی آینه تمرین کاراکترسازی کردم، بعد روی مانیتور تلویزیون این تمرین را انجام دادم. پس از کار بر روی آن، به این نتیجه رسیدم که می توانم کاراکتر را طوری درآورم که به داستان بخورد. مسئولین پارامونت فیلم این تمرین را دیدند و خوششان آمد، و اینطور شد که من پدرخوانده شدم.»
- «افسوس در زندگی بیهوده است. گذشته در گذشته مانده و تنها چیزی که داریم حال است.»
- (درباره پیامدهای نقش «پدرخوانده»): «بعد از این نقش، با چند مافیایی آشنا شدم و همه آنها به من گفتند که عاشق این فیلم شده اند، زیرا نقش پدرخوانده را با شرف ایفا کردم. حتی امروزه وقتی به لیتل ایتالی می روم، نمی گذارند دست به جیب ببرم.»