۲۹-۱۱-۹۶، ۰۸:۳۷ ب.ظ
روزنامه شهروند - امین فرجپور: بلا تار یکی از بزرگترین چهرههای سینم ای مجارستان است. کارگردان و فیلمسازی با آثاری چون آشیانه خانوادگی، بیگانه، مردم پیشساخته، سالنمای خزان، نفرین، تانگوی شیطان، هارمونیهای ورکمایستر، مردی از لندن و اسب تورین که منتقدان این فیلمها را آثاری برخلاف خواست جامعه مصرفی و سلیقه بازاری نامیدهاند؛ و به همین دلیل نیز دور از موفقیتهایی چون اسکار فیلم خارجی و جوایزی از این دست...
پدرومادر بلا تار هر دو در تئاتر و صنعت فیلمسازی بودند. پدر او طراح صحنه بود و مادرش بیش از ۵۰سال در تئاتر کار میکرد. تار در ۱۰سالگی موفق به ایفای نقش پسر قهرمان داستان در یک اقتباس تلویزیونی از داستان مرگ ایوان ایلیچ اثر تولستوی شد؛ اما پس از این نقش، تار به جز ایفای یک نقش کوچک در فیلم فصل هیولاها (۱۹۸۶) به کارگردانی میکلوش یانچو، یکی دیگر از غولهای سینم ای مجارستان نقشی بازی نکرد. به گفته خودش، در ابتدا او در پی تبدیلشدن به یک فیلسوف بود و فیلمسازی را بهعنوان یک سرگرمی درنظر گرفته بود؛ اما وقتی به دلیل ساخت یک فیلم کوتاه دولت مجارستان اجازه ورود به دانشگاه را به تار نداد، او تصمیم گرفت که به فیلمسازی بپردازد. نخست به ساخت فیلمهای آماتور پرداخت و سپس بهعنوان سرایدار به کار در خانه ملی فرهنگ و سرگرمی پرداخت.
بیشتر کارهای آماتور او مستندهایی بودند درباره زندگی کارگران و مردم فقیر در مناطق شهری مجارستان. کارهای آماتور بلا تار مورد توجه استودیو بلا بالاژ- نظریهپرداز سینم ای مجارستان قرار گرفت و این موسسه به او کمک کرد تا نخستین اثر بلند خود با نام آشیانه خانوادگی را جلوی دوربین ببرد. بازیگران بیهیچ دستمزدی و تنها به خاطر دوستی با تار در این فیلم بازی کردند و تار این فیلم را بدون هیچ بودجهای و با بازیگران غیرحرفهای طی ۶روز در لوکیشنهای اصلی جلوی دوربین برد. به عقیده منتقدان، این فیلم یک اثر واقعگرای سوسیالیستی بود که از آثار جان کاساویتس تأثیر گرفته بود. فیلم در سال ۱۹۷۹ انتشار یافت و در همین سال جایزه بزرگ جشنواره فیلم مانهایم را از آن خود کرد.
پس از اتمام آشیانه خانوادگی، تار تحصیلات خود را در مدرسه هنرهای نمایشی و سینم ایی مجارستان آغاز کرد. در سال ۱۹۸۱ بیگانه و در سال بعد از آن، مردم پیشساخته را کارگردانی کرد. در این فیلم تار برای نخستینبار از بازیگران حرفهای در نقشهای اصلی استفاده کرد. این یک تغییر مهم در سبک کاری او بود؛ اما تغییر چشمگیر کارهای بلا تار از سال ۱۹۸۲ و از اقتباس تلویزیونی مکبث آغاز شد. این فیلم تنها از دو پلان تشکیل شده بود.
پس از سالنمای خزان در سال ۱۹۸۴، تار که چهار اثر نخست خود را به تنهایی نوشته بود، برای فیلم بعدی خود نفرین به همکاری با لازلو کراسناهورکای رماننویس مجارستانی پرداخت. پس از نفرین، تحققبخشیدن یک اقتباس فکرشده از رمان حماسی کراسناهورسکای تانگوی شیطان بیش از هفتسال زمان برد؛ فیلمی ۴۱۵ دقیقهای که پس از به نمایش درآمدن در سال ۱۹۹۴ تحسینهای جهانی را برانگیخت. پس از آن تار تا مدتی سکوت کرد.
در سال ۲۰۰۰ فیلم بعدی بلا تار به نام هارمونیهای ورکمایستر با استقبال خوبی از سوی منتقدان و جشنوارهها روبهرو شد و سپس مردی از لندن را ساخت که اقتباسی از رمان ژرژ سیمنون بود. قرار بود این فیلم در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۵ به روی پرده بیاید، اما درنهایت مردی از لندن به جشنواره کن سال ۲۰۰۷ رسید. آخرین کار او هم اسب تورین بود که گفته بود؛ این فیلم درباره گذشته خودش است.
در گفتوگوی پیشرو این کارگردان بزرگ درباره دوران کاریاش با نشریه فیلم کامنت صحبت کرده است.
در گفتوگوی پیشرو این کارگردان بزرگ درباره دوران کاریاش با نشریه فیلم کامنت صحبت کرده است.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
سکوت و زمان