۰۷-۰۵-۹۲، ۱۱:۴۵ ق.ظ
ابن مصیب نقل کرد که عمر بن خطاب میگفت: "پناه میبرم به خدا از مشکلاتی که ابوالحسن برای حل آنها نباشد" این سخن خلیفه جهتی داشت و آن این بود که پادشاه روم به عمر نامه نوشت و از مسائلی پرسش نمود، که عمر آن سوالات را بر اصحاب عرضه داشت، ولی کسی نتوانست جواب بدهد، پس با امیرالمومنین عرضه داشت و حضرت فورا جواب سوالات را پاسخ دادند .
نامهي پادشاه روم به عمر چنین بود: این نامهای است از پادشاه بنیالصفر به خلیفه مسلمانان، پس از ستایش پروردگار، پرسش میکنم از شما مسائلی را که پاسخ آن را مرقوم نمائید :
1- چه چیز است که خدا آن را نیافریده ؟2- خدا نمیداند ؟
3- نزد خدا نیست ؟
4- همهي آن دهن است ؟
5- همهي آن پاست ؟
6- همهي آن چشم است ؟
7- همهي آن بال است ؟
8- کدام مردی است که فامیل ندارد ؟
9- چهار جنبنده که در شکم مادر نبودند ؟
10- چه چیزی است که نفس میکشد، روح ندارد ؟
11- ناقوس چه میگوید ؟
12- آن رونده کدام است که یکبار راه رفت ؟
13- کدام درخت است که سواره صد سال در سایه اش راه میرود و به پایانش نمیرسید و مانندش در دنیا چیست؟
14- کدام مکان است که خورشید جز یکبار در آن نتابید ؟
15- کدام درخت است که بی آب رویید ؟
16- اهل بهشت میخورند و میآشامند و چیزی دفع نمیکنند، مانند آن در دنیا چیست ؟
17- در سفرههای بهشت کاسههایی است که در هر یک از آنها غذاهای گوناگون است و آمیخته نمیشود، مانندش در دنیا چیست؟
18- از سیبی در بهشت دخترکی بیرون میآید در حالی که از آن سیب چیزی کاسته نمیشود ؟
19- کنیزکی در دنیا مال دو مرد است و در آخرت مال یکی از آنان، آن چگونه است ؟
20- کلیدهای بهشت چیست ؟
امیرالمومنین (ع) نامه پادشاه روم را خواند و در پشتنامه، جواب را اینطور مرقوم کرد:
بسم الله الرحمن ارحیم
پس از سپاس و ستایش پروردگار . ای پادشاه روم ! برنامهات واقف شدم و من بیاری خدا و قدرتش و برکت الله و برکت پیامبرمان محمد پاسخ تو را میدهم.
1- آن چیزی که خدا نیافریده، قران است، زیرا آن کلام وصف خداست و همچنین کتابهایی که از جانب خدا نازل شده است ، حق سبحانه قدیم است و صفاتش هم قدیم است.
2- آن چیزی که خدا نمیداند آن است که شما نصرانیان میگویید: خدا را زن و فرزند و شریک است، خدا فرزندی نگرفته و با او خدایی نیست ، نه والد است و نه مولد.
3- آن چیزی که نزد خدا نیست، ظلم است، پروردگار به بندگان ستمکار نیست.
4- چیزی که همهي آن دهان است، آتش است، در هر چیزی افتد میخورد.
5- چیزی که همهي آن پاست، آب است.
6- چیزی که همه آن چشم است، خورشید است.
7- چیزی که همهي آن بال است ، باد است.
8- آن کس که فامیل ندارد، آدم است.
9- آن چهار جنبنده که در شکم مادر نبودند، عصای موسی ، قوچ ابراهیم ، آدم و حوا میباشد.
10- آن که بی روح است و نفس میکشد، صبح است.
11- ناقوس میگوید: تق تق، حق حق، آهسته آهسته، عدالت عدالت، راستی راستی، دنیا ما را فریب داد و در هوس انداخت ، دنیا دوره به دوره سپری میشود، نمیگذرد روزی، مگر اين که سست میکند از ما پایهای. مردگان، ما را خبر دادند که از این سرای کوچ مینمائیم ، پس چرا ما اینجا را برای خود وطن گرفتهایم.
12- آن راهرونده که یکبار راه رفت، کوه سیناست ، میان آن کوه و زمین مقدس(مسجد و القصی) چند روزی راه بود. بنی اسراویل که به فرمان موسی(ع) آهنگ آن سرزمین داشتند، نا فرمانی کردند، خدا از آن کوه پارهای بر کند و دو بال از نور برایش قرار داد و بر بنیاسرائیل که در بیابان راهپیمایی میکردند سایبان شد و برابر سر آنان سیر مینمود چنانکه خدا در قران فرموده:"و چون کوه را از جا بر کندیم و مانند سایبان بر سرشان قرار دادیم و آنان گمان کردند بر سرشان میافتد"(اعراف 171) و موسی بنی اسرائیل را گفت: چرا نا فرمانی میکنید، دست از نافرمانی بردارید و گرنه بر سرتان میافکنم ، چون توبه کردند به جایش بازگشت.
13-درختی که سوار صد سال در سایهاش راه میرود و به پایانش نمیرسد، درخت طوبی است و آن سدرهالمنتهی است که در آسمان هفتم است ، سوی آن درخت اعمال بنیآدم بالا میرود و آن از درختهای بهشت است. هیچ کاخی و خانهای در بهشت نیست، مگر شاخهای از شاخههایش در آن آویخته و مانندش در دنیا خورشید است، خودش یکی است و پرتوش در همه جاست.
14- مکانی که خورشید جز یکبار در آن نتابید، زمین دریایی است که بنیاسرائیل از آن عبور کردند و فرعونیان در آن غرق شدند، در آن هنگام که خدا برای موسی آن دریا را شکافت و آب، مانند کوهها روی هم استاد و زمین دریا به تابیدن خورشید خشک شد، سپس آب دریا به جایش برگشت.
15-درختی که بیآب رویید درخت یونس پیغمبر است و آن معجزهای بود که خدای تعالی فرمود:"بر سرش درختی از کدو را رویانیدیم" (الصافات 146)
16-غذا خوردن اهل بهشت که میخورند و چیزی دفع نمیکنند، مانندش در دنیا بچه است در شکم مادر از نافش میخورد و دفع نمیکند.
17- غذاهای گوناگون بهشتی که در یک کاسه است و آمیخته نمیشود، مانندش در دنیا تخم مرغ است که سفیده و زرده آن آمیخته نمیشود.
18-دخترکی که از سیب بهشتی بیرون میآید، مانندش در دنیا کرمی است که از سیب بیرون میآید و سیب تغییری نمیکند. 19-کنیزکی که در دنیا مال دو مرد و در آخرت مال یکی است، مانند درخت خرمایی است که در دنیا مال مومنی مانند من و کافری مانند توست و آن در آخرت برای من است، نه برای تو ، زیرا در آخرت آن درخت در بهشت و تو داخل بهشت نمیشوی.
20- کلیدهای بهشت لا اله الا الله و محمّد رسول الله است.ابن مسیب گفت : چون قیصر روم جواب سوالات را خواند گفت:این سخن برون نیامده جز از خاندان نبوت. سپس پرسید پاسخ این سوالات را چه کسی داده است؟
گفتند : این پاسخها از پسر عموی محمد است.
قیصر روم برای امیرالمومنین نوشت سلامعلیکم، پس از سپاس پروردگار، بر پاسخهای شما واقف شدم و دانستم که شما از خواندان نبوت هستید و به شجاعت و علم متصف میباشید، من خواهانم که دینتان را برای من شرح دهید و حقیقت روحی که خدا در کتابتان گفته برای من بیان نمایید.
"یسالونک عن الروح قل الروح من امر ربی" از روح پرستش میکنند بگو روح از امر پروردگار من است".
امیرالمومنین در جواب قیصر روم نوشت:پس از سپاس و ستایش پروردگار، روح نقطهای است با لطافت و نقطهای است با شرافت از ساختهای آفرینندهاش و قدرت پدید آورندهاش میباشد ، از گنجینههای مملکتش او را بیرون آورده ودر نهاد بندگانش نهاده ، پس روح تو پیوندی است با او ، و نزد تو امانتی است از او ، هرگاه گرفتی آنچه نزد او داری، میگیرد آنچه نزد تو دارد
نعره هیچ شیری خانه چوبی را خراب نمیکند من از سکوت موریانه ها میترسم...!