ارسالها: 3,257
موضوعها: 578
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۲
اعتبار:
2,262
سپاسها: 2465
1677 سپاس گرفتهشده در 260 ارسال
یادش بخیر چقدر حرص میخوردیم
پسر به مادر گفت تو هم نماز میخونی هم روزه میگیری ولی خدا هیچی بهت نمیده,
ولی منی که نه نماز میخونم نه روزه میگیرم هر چی ازش خواستم رو بهم داده
طفلک پسر نمیدانست مادر از خدا فقط یک چیز میخواهد انهم اینکه هرچه پسرش میخواهد به او بدهد
اللهم عجل لولیک الفرج
ارسالها: 1,216
موضوعها: 161
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۲
اعتبار:
833
سپاسها: 88
684 سپاس گرفتهشده در 167 ارسال
من همیشه با اینکه میدونستم گل میشه
امااااا
یه استرسی داشتمممممممم که نگو و نپرس
میدونی چرا ادما وقتی بزرگ میشن با خودکار مینویسن؟؟؟
برا اینکه یاد بگیرند هر اشتباهی پاک شدنی نیست.
ارسالها: 524
موضوعها: 121
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۲
اعتبار:
201
سپاسها: 32
389 سپاس گرفتهشده در 188 ارسال
وایــــــــــــــ چقدر حال میداد
. خداوندا
من از احساس بیهوده بودن، من از چون حباب آب بودن
من از ماندن چو مرداب میترسم
خداوندا
من از مرگ محبت ،من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیك میترسم
ارسالها: 240
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: اسفند ۱۳۹۲
اعتبار:
181
سپاسها: 9
1 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
يادش بخير
مرسي
تاحرف عشق ميشه من ميرم/من سخت از اين حرفا دورم/منم يه روزي عاشقي كردم/از وقتي عاشق شدم اينجورم