امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تو اگه بری من می میرم@داستان کوتاه
#1
خودم رو واسه خیلی چیزها آماده کرده بودم، واسه کلی حرف،
در ماشین رو باز کرد و رو صندلی کناریم نشست .
کاغذی رو داد دستم کاغذ رو گرفتم و تو دستم مچاله کردم..
یه نفس عمیقی کشیدم و تو چشای گریونش که ملتمسانه نگام میکرد خیره شدم؛ اما باید می گفتم .
بی شرمانه نگاش کردم و گفتم :
دیگه ازت خسته شدم . دیگه نمیخوامت . دیگه واسم بی ارزشی، بابا به چه زبونی بگم دیگه فراموشم کن . میخوام واسه همیشه برم و ترکت کنم،
کاغذ رو تو دستم فشار میدادم و هی می گفتم و دونه های اشک از چشماش جاری می شد..
نمیدونم چی شد .
ماشنی اومد و زد به ماشینم و دختره مرد، در حالی که بهت زده شده بودم . نامه مچاله رو باز کردم
فقط یه جمله نوشته بود که دلم رو سوزوند و تا آخر عمرم خواهم سوخت...

«تو اگه بری من میمیرم»

zapszapszapszaps


✿✿گوش كن نبض دلم زمزمه اش چیست....✿✿
پاسخ
سپاس شده توسط: ami83 ، مرداب ، hasti.cruel
#2
xcvk
ami83
پاسخ
سپاس شده توسط: hasti.cruel
#3
واقعا ارزشش رو داشت؟؟؟؟ کاش حداقل ....UndecidedUndecided
همانند مردابی شده‌ام که رویای پیوستن به دریا را دارد
اما خورشید را بالای سر خود می‌بیند
و از کابوس بیابان رهایی نمی‌یابد

پاسخ
سپاس شده توسط: hasti.cruel
#4
xcvl
من یه فضانوردم که تازه به زمین اومده..(0 +)!؟
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان تکان دهنده/ یک چشم صنم بانو 1 327 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین صنم بانو 0 259 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان غم انگیز دفتر خاطرات صورتی صنم بانو 1 218 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
ami83 (۰۲-۰۴-۹۵, ۱۰:۵۰ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان