۳۰-۰۹-۹۱، ۰۷:۵۹ ب.ظ
شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن متصور نيست. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك ميگويند. شيطان پرستي حقيقتي را جستجو مي كند كه در اين جهان يافت نمي شود. خود كشي توجيهي اينگونه دارد ، " اگر بپرسي چرا خودت را مي كشي ؟" پاسخ ميدهد: مي خواهم به حقيقت برسم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد. عمده ترين نشانه شيطان پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه در تجاوز به كودكان و نوجوانان به همراه قتل آنان بايد ديد.
شيطـانپرستـي به چه معنـاست؟
شيطان پرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوق العاده قوي و بسيار قويتر و موثرتر از نيروهاي خوب دنيوي همچون خدا است. در شيطان پرستي شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روي زمين، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايي را که به عنوان دوزخ برشمرده ميشود را قانونمند ميکند. در شيطان پرستي، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکي و قدرت مطلق از نيروها و اجنه و روح هاي پليد و شيطاني نيز براي رسيدن به اهداف خود استفاده ميشود؛ و در نهايت معناي شيطان پرستي؛ پرستش قدرت پليدي است.
به طور کلي دو تعريف براي گروههاي شيطان پرستي در نظر افراد وجود دارد؛
تعريف اول: هر گروهي که شيطان را (مشابه شيطان تعريف شده در دين مسيحيت که عاري از مفاهيم غيرطبيعي مربوط به پليدي و زشتي است يا يک شيطان انتزاعي) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سياه نيز ياد ميکنند و آن را منتسب به طبيعت "حقيقي" انسان مينامند.
تعريف دوم: گروههايي که از دين مسيحيت تبعيت نکرده و يا عيسي را با خصوصياتي که در دين مسيح تعريف شده است قبول ندارند. اين تعريف معمولاً توسط بنيادگرايان مسيحي مورد استفاده قرار ميگيرد و بر مبناي اين تعريف بسياري از گروهها را شيطان پرست مينامند.
ضرورت انتخاب موضوع تحقيـق
روزگار عجيبي است؛ هر گوشه، در هر خيابان يا بين دوستان را که نگاه ميکني درباره اين کلمه ميشنوي؛ مخصوصا در بين کساني که ادعاي متالبازي و گوش دادن به موسيقي متال به خصوص سبک بلکمتال را يدک ميکشند.چيزي که الان در جامعه مشاهده ميشود باب شدن شيطان پرستي و انداختن پنتاگرام در گردن است.
بلکمتال Darkthrone ، مريلين مانسن ، نيروانا ، آنتون لاوي، کليساي شيطان ، satanic bible ، آدم خواري ، skull-n-bone .... احتمالا حداقل يکي از اين کلمات تاکنون شنيدهايد، آدمهاي زيادي را هم ديدهايد که خودشان را طرفدار اين نامها و گروهها ميدانند! موسيقي هاي آنها را گوش ميدهند ، گاهگاه لباسهاي عجيب غريب ميپوشند، علامتهاي خاصي بين خودشان دارند و به قول خودشان " تيريپ خفن ميزنن"!
از اينها که بگذريم حتما زياد هم شنيدهايد که در فلان کشور يک عده شيطان پرست يک آدم را تيکه تيکه کردند يا خوردند يا فلان جنايت را انجام دادند.
لذا بر آن شديم تا در مورد شيطانپرستي و شيطانپرستان تحقيقي اجمالي به عمل آوريم.
هـدف تحقيـق
هدف از اين تحقيق شناساندن انواع شيطان پرستي و گروهها، سنبلها، اعتقادات و اعمال شيطانپرستان ميباشد.
روش تحقيـق
در اين تحقيق از روش توصيفي- تاريخي استفاده شده است.جهت گردآوري مطالب در اين تحقيق از کتاب، مقالات و اينترنت استفاده شده است.
شـرح واژه هـا و اصطلاحـات
* مسيحيان جودو : عرفان مسيحيت يهودي، کابالا( فرقه اي با تلفيق اديان يهوديت و مسيحيت البته با تحريفات فراوان ).
* داسني : پيروان فرقه باستاني ايزدي که بعدها به يزيديان معروف شدند.
* ملک طاووس : شيطان در فرقه يزيديه با اين نام ياد مي شود.
* پنتاگرام : ستاره پنج پر که از مهمترين و قدرتمندترين و ماندگارترين سمبل ها در تاريخ بشر است.
* زقوم : درختي در جهنم با ميوه اي بسيار تلخ که جهنميان از آن مي خورند.
فصـل دو) تاريخچـه شيطـان پرستــي
شايد عده اي شيطان پرستي را آئيني مدرن و نهايتا مربوط به قرن ۱۶ - ۱۵ ميلادي بدانند اما واقعيت چيز ديگريست. شايد بتوان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد. البته شواهد به دست آمده اين حرف را تصديق ميکند که شيطان پرستي در نواحي امريکاي لاتين، امريکاي جنوبي و افريقاي مرکزي به قرن ها قبل از ميلاد مسيح برميگردد و قبايلي که آثاري از آنها باقي مانده است اين احاديث را تصديق ميکنند. در اکتشافات به دست آمده در امريکاي جنوبي يکي از قبايل اين قاره که اعتقاد بسياري به خوب و بد داشتند شيطان را پرستش ميکردند و حتي قرباني هايي را از انسان به شيطان هديه ميکردند که مکانهاي انجام مراسم قرباني هنوز وجود دارد و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قرباني شدن اين انسانها (که در آنها بيشتر زنان به چشم ميخورند) است. در افريقاي مرکزي و در دشتها و کويرهاي سوزان اين قاره نيز در قبايلي که معروفترين آن قبيله "اوکاچا" ميباشد، شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و پديد آورنده آن و خداي خشم و نفرت پرستش ميشد و حتي قرباني هايي نيز در مواقع خاص به آن اهداء ميشد. ذکر اين نکته ضروري است که زمان قرباني کردن انسانها در برابر شيطان لحظه هاي خاصي بوده است.
تاريخچه شيطان پرستي به سالهاي بسيار دور بر ميگردد که بعدها اين آئين و سنت به صورتهاي ديگر نمود پيدا کرد که چيزهايي از گذشته چه با تحريف و چه بدون تحريف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است. البته شيطان پرستي در زمان پيدايش زبان و خط و زمان مادها، سومريان، بابليان و ... نيز ادامه داشت تا در قرون ۱۴ -۱۵ ميلادي شيطان پرستي نوين به وجود آمد.
مبـدا شيطـان پرستــي
مبدا شيطان پرستي قديمي همانطور که گفته شد به قرون اوليه آدمي بر مي گردد. در زمانهاي قديم انسانها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم ميشدند و سجده ميکردند. شيطان پرستي قديمي بر اساس سنتهـاي خداپرستــي و شيطان پرستي واقع نشده است و نميتواند اينگونه باشد لذا آنها براي اينکه در مقابل قدرتي بزرگ سجده کنند و مسلما اين قدرت در شب از عظمت مخصوصي برخوردار بوده است به ستايش و پرستش موجودي فوق طبيعي و دهشتناک که قدرت فوق العاده اي دارد ميپرداختند که مبدا شيطان پرستي قديمي را به وجود آورد.
اما مبدا شيطان
شيطـانپرستـي به چه معنـاست؟
شيطان پرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوق العاده قوي و بسيار قويتر و موثرتر از نيروهاي خوب دنيوي همچون خدا است. در شيطان پرستي شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روي زمين، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايي را که به عنوان دوزخ برشمرده ميشود را قانونمند ميکند. در شيطان پرستي، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکي و قدرت مطلق از نيروها و اجنه و روح هاي پليد و شيطاني نيز براي رسيدن به اهداف خود استفاده ميشود؛ و در نهايت معناي شيطان پرستي؛ پرستش قدرت پليدي است.
به طور کلي دو تعريف براي گروههاي شيطان پرستي در نظر افراد وجود دارد؛
تعريف اول: هر گروهي که شيطان را (مشابه شيطان تعريف شده در دين مسيحيت که عاري از مفاهيم غيرطبيعي مربوط به پليدي و زشتي است يا يک شيطان انتزاعي) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سياه نيز ياد ميکنند و آن را منتسب به طبيعت "حقيقي" انسان مينامند.
تعريف دوم: گروههايي که از دين مسيحيت تبعيت نکرده و يا عيسي را با خصوصياتي که در دين مسيح تعريف شده است قبول ندارند. اين تعريف معمولاً توسط بنيادگرايان مسيحي مورد استفاده قرار ميگيرد و بر مبناي اين تعريف بسياري از گروهها را شيطان پرست مينامند.
ضرورت انتخاب موضوع تحقيـق
روزگار عجيبي است؛ هر گوشه، در هر خيابان يا بين دوستان را که نگاه ميکني درباره اين کلمه ميشنوي؛ مخصوصا در بين کساني که ادعاي متالبازي و گوش دادن به موسيقي متال به خصوص سبک بلکمتال را يدک ميکشند.چيزي که الان در جامعه مشاهده ميشود باب شدن شيطان پرستي و انداختن پنتاگرام در گردن است.
بلکمتال Darkthrone ، مريلين مانسن ، نيروانا ، آنتون لاوي، کليساي شيطان ، satanic bible ، آدم خواري ، skull-n-bone .... احتمالا حداقل يکي از اين کلمات تاکنون شنيدهايد، آدمهاي زيادي را هم ديدهايد که خودشان را طرفدار اين نامها و گروهها ميدانند! موسيقي هاي آنها را گوش ميدهند ، گاهگاه لباسهاي عجيب غريب ميپوشند، علامتهاي خاصي بين خودشان دارند و به قول خودشان " تيريپ خفن ميزنن"!
از اينها که بگذريم حتما زياد هم شنيدهايد که در فلان کشور يک عده شيطان پرست يک آدم را تيکه تيکه کردند يا خوردند يا فلان جنايت را انجام دادند.
لذا بر آن شديم تا در مورد شيطانپرستي و شيطانپرستان تحقيقي اجمالي به عمل آوريم.
هـدف تحقيـق
هدف از اين تحقيق شناساندن انواع شيطان پرستي و گروهها، سنبلها، اعتقادات و اعمال شيطانپرستان ميباشد.
روش تحقيـق
در اين تحقيق از روش توصيفي- تاريخي استفاده شده است.جهت گردآوري مطالب در اين تحقيق از کتاب، مقالات و اينترنت استفاده شده است.
شـرح واژه هـا و اصطلاحـات
* مسيحيان جودو : عرفان مسيحيت يهودي، کابالا( فرقه اي با تلفيق اديان يهوديت و مسيحيت البته با تحريفات فراوان ).
* داسني : پيروان فرقه باستاني ايزدي که بعدها به يزيديان معروف شدند.
* ملک طاووس : شيطان در فرقه يزيديه با اين نام ياد مي شود.
* پنتاگرام : ستاره پنج پر که از مهمترين و قدرتمندترين و ماندگارترين سمبل ها در تاريخ بشر است.
* زقوم : درختي در جهنم با ميوه اي بسيار تلخ که جهنميان از آن مي خورند.
فصـل دو) تاريخچـه شيطـان پرستــي
شايد عده اي شيطان پرستي را آئيني مدرن و نهايتا مربوط به قرن ۱۶ - ۱۵ ميلادي بدانند اما واقعيت چيز ديگريست. شايد بتوان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد. البته شواهد به دست آمده اين حرف را تصديق ميکند که شيطان پرستي در نواحي امريکاي لاتين، امريکاي جنوبي و افريقاي مرکزي به قرن ها قبل از ميلاد مسيح برميگردد و قبايلي که آثاري از آنها باقي مانده است اين احاديث را تصديق ميکنند. در اکتشافات به دست آمده در امريکاي جنوبي يکي از قبايل اين قاره که اعتقاد بسياري به خوب و بد داشتند شيطان را پرستش ميکردند و حتي قرباني هايي را از انسان به شيطان هديه ميکردند که مکانهاي انجام مراسم قرباني هنوز وجود دارد و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قرباني شدن اين انسانها (که در آنها بيشتر زنان به چشم ميخورند) است. در افريقاي مرکزي و در دشتها و کويرهاي سوزان اين قاره نيز در قبايلي که معروفترين آن قبيله "اوکاچا" ميباشد، شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و پديد آورنده آن و خداي خشم و نفرت پرستش ميشد و حتي قرباني هايي نيز در مواقع خاص به آن اهداء ميشد. ذکر اين نکته ضروري است که زمان قرباني کردن انسانها در برابر شيطان لحظه هاي خاصي بوده است.
تاريخچه شيطان پرستي به سالهاي بسيار دور بر ميگردد که بعدها اين آئين و سنت به صورتهاي ديگر نمود پيدا کرد که چيزهايي از گذشته چه با تحريف و چه بدون تحريف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است. البته شيطان پرستي در زمان پيدايش زبان و خط و زمان مادها، سومريان، بابليان و ... نيز ادامه داشت تا در قرون ۱۴ -۱۵ ميلادي شيطان پرستي نوين به وجود آمد.
مبـدا شيطـان پرستــي
مبدا شيطان پرستي قديمي همانطور که گفته شد به قرون اوليه آدمي بر مي گردد. در زمانهاي قديم انسانها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم ميشدند و سجده ميکردند. شيطان پرستي قديمي بر اساس سنتهـاي خداپرستــي و شيطان پرستي واقع نشده است و نميتواند اينگونه باشد لذا آنها براي اينکه در مقابل قدرتي بزرگ سجده کنند و مسلما اين قدرت در شب از عظمت مخصوصي برخوردار بوده است به ستايش و پرستش موجودي فوق طبيعي و دهشتناک که قدرت فوق العاده اي دارد ميپرداختند که مبدا شيطان پرستي قديمي را به وجود آورد.
اما مبدا شيطان