۰۷-۱۲-۹۶، ۰۳:۱۸ ب.ظ
روزنامه سازندگی - ریحانه تهرانی: داستان موسیقی و صدا و سیما سال هاست تبدیل به کلافی سردرگم شده که هرازگاهی یکی از مسئولان و مدیران وقت سر این کلاف را در دست می گیرد و پیچیده ترش می کند و در نهایت هم به همان حال خود رها می شود. نشان دادن یا ندادن ساز در قاب تلویزیون، ممنوعیت نشان دادن تصویر موزیسین زن و... هرکدام چند وقتی مورد انتقاد قرار گرفته اند و صحبت هایی هم از طرف صدا و سیما در این موارد شده است که هیچ کدام تا همین الان به نتیجه مشخصی نرسیده است و یکی از مهم ترین علل این آشفتگی این است که مسئولان اجماع نظری در این مورد ندارند.
اما تجربه نشان داده است که موسیقی ممیزی پذیر نیست و راه خود را حتی در همین مسیر پر از پیچ و خم ممیزی ها و ممنوعیت ها پیدا می کند. مثلا خلأ حضور ساز در اجراهای زنده تلویزیونی بارها مورد انتقاد موزیسین ها قرار گرفته است، تا جایی که گروه پالت با شرکت در برنامه «رادیو هفت» به صورت پانتومیم اجرا کردند تا نشان دهند حضور ساز در اجرای زنده تا چه اندازه اهمیت دارد. حالا میان این آشفته بازار موسیقی و صدا و سیما، زمزمه هایی از راه اندازی یک شبکه مخصوص موسیقی به گوش می رسد که البته ایده اش از سال ها پیش مطرح شده بود. تهیه کننده یکی از برنامه های موسیقایی تلویزیون خبر از تشکیل جلسه ای در صدا و سیما در همین رابطه داده است.
[b]موسیقی از ممنوعیت کامل تا آباژور به جای ساز[/b]
ممنوعیت موسیقی در صدا و سیما سابقه ای به اندازه عمر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دارد. دوم مردادماه سال 1358 بود که برای اولین بار در جمهوری اسلامی ایران پخش موسیقی از رادیو و تلویزیون ممنوع شد. در آن روز، روزنامه کیهان نوشت: «در پی توصیه امام خمینی مبنی بر قطع و حذف برنامه های موسیقی از رادیو و تلویزیون عبدالرحیم مکری سرپرست موسیقی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طی بخشنامه ای دستور داد که پخش موسیقی تا اطلاع ثانوی از رادیو و تلویزیون قطع شود.» البته در متن این بخشنامه آمده بود که برای موسیقی های مارش و سرودهای انقلابی مانعی وجود ندارد. همین موضوع نشان می دهد که سازمان صدا و سیما هیچ گاه حتی در همان واکنش های تند انقلابی اش هم نتوانسته موسیقی را از رسانه ملی حذف کند و به نظر می رسد که سندروم آشفتگی های تصمیم گیری در این رسانه از همان زمان شکل گرفته است.
همین آشفتگی ها هم باعث می شود که یک روز به طور کامل برنامه های مربوط به موسیقی را حذف کنند، بعد مجوز را فقط به موسیقی فاخر بدهند و روز دیگر گلدان و آّباژور به جای ساز بگذارند. قادر باستانی، کارشناس و پژوهشگر رسانه معتقد است: «نه افراد موسیقیدان و هنرمندانی که با صدا و سیما کار می کنند و نه شبکه ها و مدیرانی که پروانه صادر می کنند تکلیفشان مشخص نیست که این موسیقی فاخر چه چیزی است. این یک اصطلاح کیفی است و هر کس می تواند موسیقی فاخر را به یک معنای مجزا تعبیر کند. زمانی فقط موسیقی مارش و انقلابی فاخر محسوب می شد و اگر براساس دستور صدا و سیما هر آنچه در تلویزیون پخش می شود فاخر باشد در حال حاضر شاهد تنزل موسیقی فاخر به مبتذل هستیم.»
باستانی در ادامه موسیقی را یکی از پایه های اصلی رادیو و تلویزیون در مقیاس جهانی دانسته و در گفت و گویی می گوید: «حداقل یک بخش اصلی همه رسانه های سمعی و بصری را موسیقی تشکیل می دهد. بعد از پیروزی انقلاب رادیو و تلویزیون ملی به صدا و سیمای جمهوری اسلامی تبدیل شد و از همان موقع سیاست های مشخصی تدوین نشده و هر اتفاقی که در این زمینه افتاده است براساس سلایق مدیران وقت بوده است. می توان گفت در حال حاضر 40 سال است که موسیقی تکلیفش در رسانه ملی ایران مشخص نیست. هیچ کدام از تصمیماتی که گرفته شده نه کاملا بر مبنای اصول فقهی است و نه مبنای علمی در ورای آن وجود دارد و حتی در بعضی موارد مشخص نیست که چه کسی و بر چه مبنایی دستور داده است.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !