۳۱-۰۱-۹۸، ۱۲:۳۳ ب.ظ
جمشید گرگین نخستین کسی است که در سالهای بعد از انقلاب، با ساخت برنامه پرطرفدار «سینم ا کمدی» نقد و تحلیل سینم ایی را وارد تلویزیون کرد. اواخر دهه۶۰ که تلویزیون فقط ۲ شبکه داشت و ساعات پخش برنامههای آن ۲ شبکه هم محدود بود، با راهاندازی این برنامه که موضوعش نقد و بررسی ژانر کمدی بود، تحلیل سینم ایی را وارد تلویزیون کرد و دست بر قضا مورد توجه منتقدان و مخاطبان تلویزیونی هم قرار گرفت.
سابقه فعالیت هنریاش به دهه ۵۰ و بازی در فیلم سینم ایی «صدای صحرا» و سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی نادر ابراهیمی مربوط میشود بعد از موفقیت سینم ای کمدی برنامههای دیگری در ژانرهای مختلف سینم ا تولید کرد و روی آنتن فرستاد، اما مثل بسیاری از هنرمندان دهه ۶۰ آرامآرام به خاطرهای در ذهن طرفدارانش تبدیل شد. جمشید گرگین در سالهای اخیر و در شرایطی که مدام از فقر مجری مسلط به سینم ا در تلویزیون گلایه میشود کاملا از تلویزیون دور شده است.
او میگوید سالها قبل با الگوبرداری از برنامه فردوسیپور، طرح ساخت برنامه نود سینم ایی را به مدیران شبکه یک تلویزیون داده، اما سالها بعد فریدون جیرانی برنامهای با همین مختصات را با نام «هفت» در شبکه سوم اجرا کرد. خاطرات جمشید گرگین، مجری و بازیگری که ساخت چندین برنامه ماندگار رادیو و تلویزیون در کارنامه هنریاش دیده میشود و این روزها حسابی از تلویزیون فاصله گرفته را بازخوانی کردهایم.
آقای گرگین، شما در تعداد زیادی فیلم سینم ایی و سریال تلویزیونی ایفای نقش کردهاید، چرا یکباره از صحنه سینم ا و تلویزیون دور شدید؟
جامعه امروز ما به هنرمندان جوان که عمدتا از چهرههای محبوب سینم ا هستند اقبال بیشتری نشان میدهد و بیشتر دوستشان دارد، به همین دلیل کمتر میبینیم که هنرمندان مطرح اما پا به سن گذاشته را سوپراستار خطاب کنند ولی مدام از بازیگران جوان ستایش میکنند و اسپانسرها به آنها روی خوش نشان میدهند.
جامعه امروز ما جوان پسند است یا مدیران صدا و سیما و متولیان سینم ا؟
ماجرای جوانپسندی در دولت اصلاحات اتفاق افتاد و در دهه70 موج ورود هنرمندان جوان به سینم ا و تلویزیون به راه افتاد. بیشتر فیلمنامهها برای بازیگران جوان نوشته میشد و تلویزیون هم از این روند تبعیت کرد. مدیران صدا و سیما بعد از مدتی جای خودشان را به افراد جدید دادند اما قانون نانوشته سپردن امور به جوانها به قوت خودش باقی ماند. بازیگران میانسال و کهنسال هم در حاشیه قرار گرفتند و نقش اصلی را در پیش بردن درام نداشتند. این روند هنوز هم ادامه دارد و تعداد فیلمها یا سریالهایی که بازیگران باتجربه محور داستان باشند بسیار اندک است.
شاید یکی از دلایل کمرنگ شدنم در سینم ا و تلویزیون این است که ترجیح میدهم در هر کاری حضور نداشته باشم و تأثیرگذاری نقش در پیش بردن درام برایم بسیار مهم است. از خودم انتظاری دارم که تماشاگر معمولی ندارد اما مخاطب صاحب اندیشه و اهل هنر انتظار دارد وقتی بعد از سالها جلوی دوربین ظاهر میشوم تفاوتی با جمشید گرگین دهههای قبل که «سینم ا کمدی» و برنامههایی با ژانرهای متفاوت را اجرا میکرد داشته باشم. اگر الان مقابل دوربین تلویزیون بنشینم و بگویم چارلی چاپلین در فلان سال به دنیا آمد دیگر برای مخاطب جذاب نیست. من چنین برنامهای را سالها قبل اجرا کردم و دست بر قضا مورد پسند مخاطبان هم قرار گرفت اما چهره یک مجری کهنسال طرفدار زیادی ندارد.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
سکوت و زمان