امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جون من نرو اونور ..
#1
[عکس: Safe6343501820371.jpg]
پاسخ
سپاس شده توسط: ونوشه ، shazdekuchulu ، admin
#2
اوه...اوه...اگه بره عجب صحنه ای بشه این صحنه....a
پاسخ
سپاس شده توسط: لیلی
#3
دیگه دیر شد رفت
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت
زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت .
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله .
 و ساربان بی شتر است ...
حکایت کسی که پر از فریاد بود .......
اما سکوت کرد ...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
دیر گفتی دیگه رفته...

سَر بِه سَر من نَذارید ادمـــــــــــــــــــــآ ....



پارتیِم خداستــــــــــــــــــــ ـــــــــــِِِِِ

پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
خو دیر گفتی دیگه زودتر می گفتی .
بچه فال فروشی را پرسیدم چه میکنی؟
گفت به ان هایی که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم.

[عکس: treeswing.gif]
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
دیگه تموم شد و راهی نیست جز آب تنی اجباری
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  جون مادرت يذره درشت تر بنویس minaa 2 105 ۰۹-۱۲-۹۷، ۰۱:۲۳ ق.ظ
آخرین ارسال: نیـایــش
  هانی جون اون مگس کشو بردار ۴ تا پشه بگیر میخوام ناخن بکارم نیـایــش 3 203 ۰۷-۰۷-۹۷، ۰۷:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: sadaf
  الهه ی جون مادرت يذره درشت تر بنويس در یونان باستان AsαNα 3 104 ۰۱-۱۱-۹۶، ۱۱:۰۲ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان