امتیاز موضوع:
  • 2 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حــــــــــاضرجــــــــــــوابی ها
#1


می گویند: “مریلین مونرو ” یک وقتی نامه ای به ” البرت اینشتین ” نوشت:
فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو. . . چه محشری می شوند!
“اینشتین”در جواب نوشت:
ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم.
واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود!




روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:
آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است
برنارد شاو هم سریع جواب میدهد:
بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!


روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید استاد؟ »
برنارد شاو جواب داد:
«برای یک لقمه نان»
نویسنده جوان برآشفت که:
«متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! »
وبرنارد شاو گفت:
«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »



یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت.
یه تاکسی می گیره، وقتی به محل می رسن، به راننده میگه
اینجا منتظر باش تا من برگردم.
راننده میگه
نمیشه، چون میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم.
چرچیل از این حرف خوشش میاد وبه راننده 10پوند می ده.
راننده میگه:
گور بابای چرچیل، هر وقت خواستی برگرد!



نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده بود) -
روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل رو کرد و گفت:
من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز):
من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش.



میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده…
که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…
بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه
من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه…
چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه
ولی من این کار رو می کنم!



پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
دوتا آخری ها خیلی باحال بودنasna
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
بسیاااار زیباmara
عمق نگرانی های ما؛فاصله ی ما را از خدا نشان میدهد....
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
خیلی خوب بودasna
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
چهارمی و ششمی خیلی خوب و به جا بود asna
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
دومى و سومى و ششمى خيلى باحال بود Tongue
[url=http://s2.server-dl.asia/mr-reese/single/july/week1/Lindsey%20Stirling%20-%20The%20Arena%20-%20MP3%20128.mp3][/url]
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
عالی بود مرسیmara
داستان کوتاه:
رمان (درحال تایپ):
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
Thumbs Up 
می گویند: مریلین مونرو "بازیگر، خواننده و مانکن مشهور آمریکایی" یک وقتی نامه ای به البرت اینشتین نوشت:
فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و
نبوغ تو. . . چه محشری می شوند!
آقای “اینشتین”در جواب نوشت:
ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم.
واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود!

TongueTongue
اگه خز کسیه که پول ندارهه لباس باحال بگیره من خزم ظاهرمهم نیست قلبم مرکزم
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
خیلی خوب بود ممنونmaramaramara
شایَــــد مَنــــ کامِلــــ نَباشَمــــ ?اَمــــا کامــــِلا خودَمَمــــــ☺ــــــــــــ
پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
همشون خیلی قشنگ بودن
اگر مغز انسان چنان ساده میبود که ما از آن سر در می آوردیم ، هنوز جنان احمق بودیم که هیچ از آن سر در نمی آوردیم .... دنیای سوفی
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
19 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۱۹-۰۵-۹۴, ۰۱:۴۵ ب.ظ)، ×دختر بهار× (۰۳-۰۹-۹۴, ۰۵:۱۴ ب.ظ)، N!rvana (۰۷-۰۶-۹۴, ۱۰:۴۵ ب.ظ)، hedy (۲۶-۰۵-۹۴, ۰۲:۴۱ ب.ظ)، ****Dayan**** (۰۷-۰۶-۹۴, ۱۰:۳۳ ب.ظ)، elham zelzele (۰۳-۰۹-۹۴, ۰۵:۰۹ ب.ظ)، asma123 (۰۳-۰۹-۹۴, ۰۵:۲۵ ب.ظ)، Kimia.02 (۲۶-۰۵-۹۴, ۰۱:۲۴ ب.ظ)، eris (۰۷-۰۶-۹۴, ۱۰:۳۵ ب.ظ)، elaheh.p (۲۶-۰۵-۹۴, ۰۱:۵۱ ب.ظ)، آشوب (۲۱-۰۵-۹۴, ۰۷:۵۲ ب.ظ)، فاطمه27 (۰۴-۰۹-۹۴, ۰۳:۰۵ ب.ظ)، مارکیز (۰۳-۰۹-۹۴, ۰۵:۱۱ ب.ظ)، love lorn (۲۰-۰۵-۹۴, ۱۲:۰۴ ق.ظ)، 2fan2314 (۰۳-۰۹-۹۴, ۰۷:۵۶ ب.ظ)، armiti (۰۴-۰۹-۹۴, ۰۳:۳۲ ب.ظ)، ****نگار**** (۰۳-۰۹-۹۴, ۰۵:۲۱ ب.ظ)، شقایق سرخ (۰۵-۰۹-۹۴, ۰۶:۰۴ ق.ظ)، نفس2015 (۰۴-۰۹-۹۴, ۰۲:۰۵ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان