۱۵-۰۴-۹۲، ۱۱:۵۸ ب.ظ
منتظر کسی باش که اگه حتی در ساده ترین لباس بودی، حاضر باشه تو رو به همه دنیا نشون بده و بگه که «این دنیای منه»...
این روز ها ... همه ادعا دارن طعم خیانت را چشیده انـد ! همه ادعا دارن که بـدی را به چشم دیده انـد ؛ همه ادعا دارن که تنــهایی را کشیده انـد ، پـس کیـست کـه این دنیـا را به گنــــد کشیده است ... !!!؟؟؟
سختی و تنهایی را وقتی فهمیدم که مترسک به کلاغ میگفت هرچقدر میخواهی نوکم بزن اما تنهایم نگذار....
کسی رو برای دوست داشتن انتخاب کن که قلب بزرگی داشته باشه تا مجبور نشی به خاطر اینکه تو قلبش وارد بشی خودت را کوچک کنی ...
فرقی نمیکنه که من اول اومدم یا تو، مهم اینه که کی تا آخرش میمونه...
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند...
صبر کردن دردناک است و فراموش کردن دردناک تر ولی دردناک تر از همه این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش ...
من از خودم هم بریده ام تو مرا از رفتنت میترسانی؟!! من اگر از رفتنت میترسیـــدم/هرگز نمیگفتم "دوســـتت دارم
آدم ها خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش می کنند؛
همین که باران بند آمد؛ خیلیها چترهایشان را جا میگذارند ...!
این روزها...
تلخم!
تلخ...
تلخ می نویسم...
تلخ فکر می کنم...
تن به تلخی آغوش های خیالی می دهم!
می گذارم بوسه های تلخ...
شهوت جنون آسای فرار از ریشه هایم را در من بیدار کنند!
این روزها...
دست برداشته ام از توجه بی وقفه به حضور آدم ها...!
پرهیز می کنم از ثبت وجودهایی که ماندگاری ندارند!
این روزها...
تلخ تر از همیشه...
از همه ی آدم ها بریده ام!
این روز ها ... همه ادعا دارن طعم خیانت را چشیده انـد ! همه ادعا دارن که بـدی را به چشم دیده انـد ؛ همه ادعا دارن که تنــهایی را کشیده انـد ، پـس کیـست کـه این دنیـا را به گنــــد کشیده است ... !!!؟؟؟
سختی و تنهایی را وقتی فهمیدم که مترسک به کلاغ میگفت هرچقدر میخواهی نوکم بزن اما تنهایم نگذار....
کسی رو برای دوست داشتن انتخاب کن که قلب بزرگی داشته باشه تا مجبور نشی به خاطر اینکه تو قلبش وارد بشی خودت را کوچک کنی ...
فرقی نمیکنه که من اول اومدم یا تو، مهم اینه که کی تا آخرش میمونه...
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند...
صبر کردن دردناک است و فراموش کردن دردناک تر ولی دردناک تر از همه این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش ...
من از خودم هم بریده ام تو مرا از رفتنت میترسانی؟!! من اگر از رفتنت میترسیـــدم/هرگز نمیگفتم "دوســـتت دارم
آدم ها خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش می کنند؛
همین که باران بند آمد؛ خیلیها چترهایشان را جا میگذارند ...!
این روزها...
تلخم!
تلخ...
تلخ می نویسم...
تلخ فکر می کنم...
تن به تلخی آغوش های خیالی می دهم!
می گذارم بوسه های تلخ...
شهوت جنون آسای فرار از ریشه هایم را در من بیدار کنند!
این روزها...
دست برداشته ام از توجه بی وقفه به حضور آدم ها...!
پرهیز می کنم از ثبت وجودهایی که ماندگاری ندارند!
این روزها...
تلخ تر از همیشه...
از همه ی آدم ها بریده ام!
" دوستت دارم " را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام