امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حكايت: پيامبر ماه !
#1
Star 
[عکس: fun2215.jpg]
‌گله‌اي از فيل ها گاه گاه بر سر چشمة زلالي جمع مي‌شدند و آنجا مي‌خوابيدند. حيوانات ديگر از ترس فرار مي‌كردند و مدتها تشنه مي‌ماندند. روزي خرگوش زيركي چاره انديشي كرد و حيله‌ا‌ي بكار بست. برخاست و پيش فيلها رفت. 

فرياد كشيد كه : اي شاه فيلان ! من فرستاده و پيامبر ماه تابانم. ماه به شما پيغام داد كه اين چشمه مال من است و شما حق نداريد بر سر چشمه جمع شويد. اگر از اين ببعد كنار چشمه جمع شويد شما را به مجازات سختي گرفتار خواهم كرد. نشان راستي گفتارم اين است كه اگر خرطوم خود را در آب چشمه بزنيد ماه آشفته خواهد شد.و بدانيد كه اين نشانه درست در شب چهاردهم ماه پديدار خواهد شد.

پادشاه فيلان در شب چهاردهم ماه با گروه زيادي از فيلان بر سر چشمه حاضر شدند تا ببينند حرف خرگوش درست است يا نه؟ همين كه پادشاه خرطوم خود را به آب زد تصوير ماه در آب به لرزش در آمد و آشفته شد. شاه پيلان فهميد كه حرفهاي خرگوش درست است. از ترس پا پس كشيد و بقية فيلها به دنبال او از چشمه دور شدند. 


منبع:  parsmarket.net
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
هیکل گنده کردن فقط بی خاصیتا یخورده مغز ندارن :-2-42-:asna
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Bug حكايت: دزدي درويش !! صنم بانو 2 179 ۲۱-۰۷-۹۶، ۰۷:۳۶ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
Bug حكايت: مردم آزار !! صنم بانو 1 216 ۲۱-۰۷-۹۶، ۰۷:۰۲ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
Thumbs Up حكايت: بندگي من يا آزادي تو !! صنم بانو 0 141 ۲۰-۰۷-۹۶، ۰۱:۲۸ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
3 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۰۸-۰۷-۹۶, ۱۱:۵۴ ب.ظ)، d.ali (۰۸-۰۷-۹۶, ۰۶:۲۸ ب.ظ)، taranomi (۰۸-۰۷-۹۶, ۰۴:۴۹ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان