امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حکایت کوتاه و بسیار آموزنده
#1
جوانی نزد شیخی رفت و پرسید یا شیخ چرا انسان هرچقدر پولدارتر میشود حریص تر میشود و از پول هیچگاه خسته نمیشود ...!
شیخ جعبه کبریتی که 3 عدد چوب کبریت داخلش بود را از جیبش در آورد یکی از آنها را برداشت و 2تای دیگری گذاشت در جعبه .
آن چوب را که برداشته بود را دو نیم کرد یک نیم را انداخت زمین و با آن نیمش دندان خود را که تکه های مرغ افطار در آن گیر کرده بود را تمیز کرد و فرمود: نمیدانم
واقعا این داستان آموزنده بود امیدوارم براتون درس عبرت شده باشهTonguegggt
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  حکایت فیل در تاریکی مولانا صنم بانو 0 447 ۱۶-۰۱-۰، ۰۹:۵۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  حکایت دو شریک از کتاب کلیله و دمنه صنم بانو 0 189 ۱۶-۰۱-۰، ۰۹:۴۱ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  حکایت باغبان نیک اندیش صنم بانو 0 343 ۱۶-۰۱-۰، ۰۹:۲۱ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
6 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
ملکه برفی (۲۷-۰۴-۹۴, ۱۲:۴۳ ب.ظ)، نويد (۲۶-۰۴-۹۴, ۰۶:۳۳ ب.ظ)، خانوم معلم (۰۱-۰۵-۹۴, ۰۳:۳۶ ب.ظ)، SilentCity (۲۶-۰۴-۹۴, ۰۶:۱۰ ب.ظ)، الهه ی شب (۰۶-۰۵-۹۴, ۰۱:۵۳ ب.ظ)، hannaneh (۲۶-۰۴-۹۴, ۰۶:۵۱ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان