امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دادگاه خانواده :)
#1
حاج آقا(قاضی): خودتونو کامل معرفی کنید…

- شوهر: کاظم! برو بچ بهم میگن کاظم لب شتری! دیلپم ردی! ۲۳ ساله!

- زن : نازیلا! لیسانس هنرهای تجسمی از دانشکده سیکتیروارد فرانسه! ۲۰ ساله!

– حاج آقا : چه جوری با هم آشنا شدید؟

- شوهر : عرضم به حضور اَ نورت حاجی! ایشون مارو پسند کردن!

مام دیدیم دختر خوبیه گرفتیمش!!!

- زن: حاج آقا می بینین چه بی چشمو روئه! حاج آقا تازه سابقه دارم هست!

- شوهر: حاجی چرت میگه! من فقط دو سال اوفتادم زندان اونم با بی گناهیه کامل!

– حاج آقا : جرمت چی بود؟

– شوهر : حاجی جرم که نمی شه بهش گفت!

داش کوچیکم حرف گوش نمیکرد … مختوع النسلش کردم !

- زن : حاج آقا می بینین چقد بی احساسه !

- حاج آقا : خواهر من شما به چه دلیلی تقاضایه طلاق کردین ؟

- زن : حاج آقا ما الان درست ۳ ساله که ازدواج کردیم ولی این آقا اصلا عوض نشده!

- شوهر : دهه ! بابا بکش بیرون ! حاجی بده اصالتمو از دست ندادم ؟

- حاج آقا : خواهر من شما فقط به خاطر اینکه ایشون عوض نشده میخواین طلاق بگــــــــیرین؟

- زن : حاج آقا اولش فکر میکردم درست میشه ! گفتم آدمش میکنم ! مدرنش میکنم !

حـاج آقا این شوهر من نمیفهمه تمدن چیه ! نمیدونه مدرنیسم چیه!

- شوهر : بابا! را به را گیر میده ! این کارو بکن ! این کارو نکن !

این لباسو بپـــوش !! اونو نپوش ! حاجی طاقت مام حدی داره !

- زن : حاج آقا به خدا منم تو فامیل آبرو دارم ! دوست دارم شوهرم شیک ترین لباسارو بپـوشه!

- شوهر : حاجی میخوایم بریم خونه اون بابای قالپاقش !!!

گیر میده میگه باید کروات بزنی ! به مولا آدم با کروات یبوست میگره !

نفسمون میات بالا ولی پایین رفتنش با شابدوالعظیـــمه !

حاجی ما از بچگی عادت داشتیم دو سه تا تکمه مون وا باشه !!

- حاج آقا : خواهر من حق با ایشونه !

- زن: حاج آقا بهش میگم تو خونه زیرشلواری نپوش ! یکی میاد زشته ! حد اقل شلوارک بپوش!

- شوهر : حاجی من اصن بدون زیرشلواری خوابم نمی بره ! بابا چاردیواری اختیاری !

- حاجی جونم برات بگه که گیر داده خفن که سیغار نکش !

رفته برام پیپ خریته ! آخه خداییـــش این سوسول بازیا به ما میات؟!!

- زن : حاج آقا شما نمیدونین من چقدر سعی کردم حرف زدن اینو درست کنم ! نشد که نشد !

- شوهر : حاجی رفته واسه من معلم خصوصی گرفته ! فارسی را درست صوبت کنیم !

دیــــگه روم نمیشه جولو بچه محلا سرمو بلند کنم !

حاجی خسته مونده از سر کار میام خونه به جای چایی واسه من کافی شاپ میاره ! درســته آخه ؟!

حاجی از وقتی گرفتمش ۳۰ کیلو کم کردم ! از بس که از این غذا تیتــیشـیا داده به خورده ما!!!

لازانتـیا و بیف استراگانورف و اسپاقرتی و از این آت آشغالا

حاجی هرکی یه سلیقه ای داره ! خب منم عاشق آب سیرابی با کیک تیتاپم !!!

- زن : حاج آقا یه روز نمی شه دعوا راه نندازه ! چند بار گرفتنش با وثیقه آزادش کردیم …

- شوهر : آره ! رو زنم تعصب دارم ! کسی نیگا چپ بهش بکنه ! ... !!!

– حاج آقا:خب شما که اینهمه با هم اختلاف فرهنگی و اقتصادی داشتین چرا با هــــــــم ازدواج کردین ؟

– زن : عاشقش بودم ! دیوونش بودم ! هنوزم هستم... !!!xcvbtwol
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
همه ی مارو گذاشته سره کارا!!
بعداز کلی کشمکش تازه میگه
شوهرمو دوست دارم!
خب میمردی اینو از اول
میگفتی زن حسابی؟!Tongue
*******************
ﺷﻮﻫﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﭘﺎﺭﮎ ﻭﺭﺯﺵ ...
ﺯﻥ : ﭼﯽ؟؟؟ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻣﻦ ﭼﺎﻗﻢ؟؟؟؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺧﺐ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ﻧﯿﺎ ......
ﺯﻥ : ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻠﻢ؟؟؟؟؟؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ﺧﺎﻧﻮﻡ .....
ﺯﻥ : ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻋﺼﺒﯽ ﺍﻡ؟؟؟؟
ﺷﻮﻫﺮ :ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﻧﺒﻮﺩ ......
ﺯﻥ : ﭘﺲ ﻣﻦ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﺍﻡ؟؟؟؟؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺻﻼ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺮﻡ ....
ﺯﻥ : ﭼﯽ؟ﺗﻨﻬﺎ؟؟ﭼﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ؟ﺑﺎ ﮐﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯼ؟؟؟؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺍﺻﻼ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ ﺟﺎﯾﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺲ ﺑﺮﯾﻢ .
ﺯﻥ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺗﻮﺍﻡ ؟؟؟
ﻭ ﺗﻼﺷﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺲ ﻟﻄﯿﻒ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ!!!
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
هنوزم عاشقشی ؟!
به همم میان خداییشasnaasnaasna
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
واااای چه حالی میده فردا روزی منم از این پرونده ها داشته باشم Tongue
ماهی مـُرده آب میخواهد چه کار ؟!
گاهی برای مهربانی هم دیر است ...!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
Thumbs Up 
حاج آقا(قاضی): خودتونو کامل معرفی کنید…
- شوهر: کاظم! برو بچ بهم میگن کاظم لب شتری! دیلپم ردی! ۲۳ ساله!
- زن : نازیلا! لیسانس هنرهای تجسمی از دانشکده سیکتیروارد فرانسه! ۲۰ ساله!
– حاج آقا : چه جوری با هم آشنا شدید؟
- شوهر : عرضم به حضور اَ نورت حاجی! ایشون مارو پسند کردن! مام دیدیم دختر خوبیه گرفتیمش!!!
- زن: حاج آقا می بینین چه بی چشمو روئه! حاج آقا تازه سابقه دارم هست!
- شوهر: حاجی چرت میگه! من فقط دو سال اوفتادم زندان اونم با بی گناهیه کامل!
– حاج آقا : جرمت چی بود؟
– شوهر : حاجی جرم که نمی شه بهش گفت! داش کوچیکم حرف گوش نمیکرد … مختوع النسلش کردم !
- زن : حاج آقا می بینین چقد بی احساسه !
- حاج آقا : خواهر من شما به چه دلیلی تقاضایه طلاق کردین ؟
- زن : حاج آقا ما الان درست ۳ ساله که ازدواج کردیم ولی این آقا اصلا عوض نشده!
- شوهر : دهه ! بابا بکش بیرون ! حاجی بده اصالتمو از دست ندادم ؟
- حاج آقا : خواهر من شما فقط به خاطر اینکه ایشون عوض نشده میخواین طلاق بگــــــــیرین؟
- زن : حاج آقا اولش فکر میکردم درست میشه ! گفتم آدمش میکنم ! مدرنش میکنم ! حـاج آقا این شوهر من نمیفهمه تمدن چیه ! نمیدونه مدرنیسم چیه!
- شوهر : بابا! را به را گیر میده ! این کارو بکن ! این کارو نکن ! این لباسو بپـــوش !! اونو نپوش ! حاجی طاقت مام حدی داره !
- زن : حاج آقا به خدا منم تو فامیل آبرو دارم ! دوست دارم شوهرم شیک ترین لباسارو بپـوشه!
- شوهر : حاجی میخوایم بریم خونه اون بابای قالپاقش !!! گیر میده میگه باید کروات بزنی ! به مولا آدم با کروات یبوست میگره ! نفسمون میات بالا ولی پایین رفتنش با شابدوالعظیـــمه ! حاجی ما از بچگی عادت داشتیم دو سه تا تکمه مون وا باشه !!
- حاج آقا : خواهر من حق با ایشونه !
- زن: حاج آقا بهش میگم تو خونه زیرشلواری نپوش ! یکی میاد زشته ! حد اقل شلوارک بپوش!
- شوهر : حاجی من اصن بدون زیرشلواری خوابم نمی بره ! بابا چاردیواری اختیاری ! راستش اینجا جاش نیست ولی بابای خدا بیامرزم میگفت :
- حاج آقا : خدا بیامرزتش !
- شوهر : خدا رفتگان شمارم بیامرزه ! میگفت : سعی کن تو زندگیت دو تا چیز و ترک نکــنی !! یکی سیغار ! یکی زیرشلواری ! حاجی جونم برات بگه که گیر داده خفن که سیغار نکش ! رفته برام پیپ خریته ! آخه خداییـــش این سوسول بازیا به ما میات؟!!
- زن : حاج آقا شما نمیدونین من چقدر سعی کردم حرف زدن اینو درست کنم ! نشد که نشد !
- شوهر : حاجی رفته واسه من معلم خصوصی گرفته ! فارسی را درست صوبت کنیم ! دیــــگه روم نمیشه جولو بچه محلا سرمو بلند کنم ! حاجی خسته مونده از سر کار میام خونه به جای چایی واسه من کافی شاپ میاره ! درســته آخه ؟! حاجی از وقتی گرفتمش ۳۰ کیلو کم کردم ! از بس که از این غذا تیتــیشـیا داده به خورده ما!!! لازانتـیا و بیف استراگانورف و اسپاقرتی و از این آت آشغالا. حاجی هرکی یه سلیقه ای داره ! خب منم عاشق آب سیرابی با کیک تیتاپم !!!
- زن : حاج آقا یه روز نمی شه دعوا راه نندازه ! چند بار گرفتنش با وثیقه آزادش کردیم …
- شوهر : آره ! رو زنم تعصب دارم ! کسی نیگا چپ بهش بکنه ! خشتکشو پاپیون میکنـــــم !!!
– حاج آقا:خب شما که اینهمه با هم اختلاف فرهنگی و اقتصادی داشتین چرا با هــــــــم ازدواج کردین ؟
– زن : عاشقش بودم ! دیوونش بودم ! هنوزم هستم... !!!
fvfv
اگه خز کسیه که پول ندارهه لباس باحال بگیره من خزم ظاهرمهم نیست قلبم مرکزم
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دیالوگ های خانواده کلاه قرمزی!!!!!!! elena.r 7 409 ۲۴-۰۶-۹۶، ۰۱:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  مشکلات عروس با خانواده ی شوهر yasaman2001 16 649 ۰۷-۰۹-۹۴، ۰۶:۱۲ ب.ظ
آخرین ارسال: asma123
  طنز خانواده و فک وفامیل marjanjooon 0 180 ۳۰-۰۲-۹۳، ۰۲:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: marjanjooon

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
6 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۱۹-۰۵-۹۴, ۰۱:۴۲ ب.ظ)، elaheh.p (۲۶-۰۵-۹۴, ۰۱:۲۵ ب.ظ)، آشوب (۲۶-۰۵-۹۴, ۰۱:۲۹ ب.ظ)، love lorn (۲۰-۰۵-۹۴, ۱۲:۰۸ ق.ظ)، رهـا (۱۹-۰۵-۹۴, ۱۰:۲۴ ب.ظ)، afrooz (۱۹-۰۵-۹۴, ۰۴:۰۵ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان