امتیاز موضوع:
  • 3 رای - 3.67 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستانی عاشقانه به روایت تصویر
#11
(۱۹-۰۵-۹۳، ۰۸:۰۶ ب.ظ)sadaf نوشته:
(۱۳-۰۵-۹۳، ۰۹:۰۶ ب.ظ)banooye man نوشته: من چیزی نفهمیدم Tonguexcvb

واقعاااااا؟xcvl

پس بذار برات توضیح بدم :


یه آتیشی تو جنگل روشن بوده ، که بارون شروع به باریدن میکنه

بارون می باره ومی باره تا اینکه آتیش رو به خاموشی میره که بارون قطع میشه وشعله کوچکی از آتش باقی میمونه
دقیقا داستان از اونجایی شروع میشه که یه قطره از بارون با همون شعله آتیش پیمان دوستی وعشق می بندن ودست در دست هم میرن به سوی سرنوشت
نیست که خیلی هم آبشون باهم تو یه جوب میرهasna

همینطور که داشتن تو جنگل باهم میرفتن جنگل بان که مشعلش خاموش شده بود چشمش به شعله میفته و میذارتش روی مشعلش وشعله روی مشعل جنگل بان تا توی کلبه او میره و بعد جنگل بان اون شعله آتش و روی فانوس میذاره
در تمام این مدت قطره آب پا به پای جنگل بان می رفت وچشم از عشق آتشینش بر نمیداشت

با گذشت زمان قطره آب کوچکتر میشد و شعله آتش نمیتوانست برای عشقش کاری کنه و جلوی چشمانش بخار شدن عشقش را تماشا میکرد
قطره تمام شد....
و پیرمرد ِ جنگل بان خسته از فعالیت روزانه برای استراحت شبش فانوس راخاموش کرد
و شعله هم دود شد ورفت هوا
احتمالا توی افق بالاخره به هم رسیدنasna


اخییییییییی نازی ... صدف بزارم واس داستان کوتاه ؟asna
خنده بر لب میزنم تا کَــس نداند رازِ من
ورنه این دنیا که مـــا دیدیم ، خندیدن نداشت ...! 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12
نههههههههههههههههههههههههههههههههههههzapszapszaps
خداروشکر که بهم میرسنShy
پاسخ
سپاس شده توسط:
#13
واییییی خیلی خوشگل بود مرسیmara
میگی عاشق بارونی ولی وقتی بارون میاد چتر رو سرت میگیری...

میگی عاشق پرنده ای ولی اونا رو تو قفس زندونی میکنی...

توقع داری بقیه نترسن وقتی میگی عاشقشونی؟!؟!؟!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#14
خوشحال میشم واسم تعریف کنید
شده در اوج جوانی با همین ظاهر شاد،تا گلو پیر کسی باشی و قسمت نشود
پاسخ
سپاس شده توسط:
#15
اخیییییییییییی
بامزه بود مرسی
maramaramara



به این نتیجه رسیدم که بعضی چیزا رو دارم بعضیا چیزارو ندارم !
مثلا معرفت دارم ولی لنگه ندارم!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#16
من كتاب قصه شو براي پسرم گرفته بودم قشنگ بود ممنونmara
پاسخ
سپاس شده توسط:
#17
خیلی قشنگ بود
داستانایی که تصویرم دارن خیلی دوست دارم
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#18
بی نظیر بود ، با تک تک لحظه هاش زندگی کردم
نشسته ام ...

کجا؟؟

کنار همان چاهی که تو برایم کندی

عمق نامردی ات را اندازه می گیرم !
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تکست گرافی عاشقانه ساسی 5 478 ۲۶-۱۲-۹۵، ۰۸:۲۱ ب.ظ
آخرین ارسال: ساسی
  به یاد عاشقانه هایی که به دست باد سپردم ... ایانا 1 534 ۰۱-۱۲-۹۵، ۰۳:۴۳ ب.ظ
آخرین ارسال: SaaRaa
  عاشقانه هایی از کتاب شازده کوچولو AsαNα 14 4,260 ۱۹-۰۸-۹۵، ۰۸:۵۰ ب.ظ
آخرین ارسال: دختربهار

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان