امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان کوتاه آقا امام رضا(ع)
#1
یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم

تهویه ای حرم آقا امام رضا(ع)
,که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد آقا,
رو کرد به مترجمش چرا انقدر اینجا شلوغ
و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن؟؟
گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میایم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا
مشکلمون زودتر حل بشه. که دیدن مهندس
کرواتشو ازگردن ش در آورد و بست به پنجره فولاد آقا.
چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم
مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم
اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده
میگه کجایی بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم
همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم
برای چند لحظه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به
آقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم ایستاده رو
جفت پاها ش داره راه میره این آقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ..
السلام علیک یاعالرضا موسی الرض
نــــــه چپــــــ× نـــــــه راستــــــ×
فقطـ خـدا * کـــه اون بالاسـتــ
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
gggmgggm

من عاشق امام رضام

خیلی قشنگ بود ممنون
الکی الکی هم که شده شاد باش تا راستی راستی باورت بشه و زندگیت پر از شادی بشه
مخصوص امضا و آواتار دوستانی که شورغم رو درآوردن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
خیلی زیبا و تاثیر گذار بود.mara
اشک ما هم درآورد...zaps
الها من به اندازه زیبایی تو تنهایم
تو به اندازه تنهایی من زیبایی!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میام دوست دارم تا من میام زود گره هامو وا کنی
اقا جون دوست دارم اقا جون دوست دارم

bcmqbcmqbcmqالسلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع) bcmqbcmqbcmq
ابر و باد و مه و خورشید و فلک یک شعر است / هر نسیم حرم کرب و بلا را عشق است.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
(۲۹-۰۹-۹۴، ۱۰:۳۰ ق.ظ)شقایق سرخ نوشته: دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میام دوست دارم تا من میام زود گره هامو وا کنی اقا جون دوست دارم اقا جون دوست دارم
bcmqbcmqbcmqالسلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع) bcmqbcmqbcmq


ممنون عزیزم قشنگ بود.mara
از نظرات بقیه دوستان هم سپاس گذارم.mara
نــــــه چپــــــ× نـــــــه راستــــــ×
فقطـ خـدا * کـــه اون بالاسـتــ
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
ان شا ا... ائمه اطهار ما رو شفاعت کنند

maramaramaramaramara
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان تکان دهنده/ یک چشم صنم بانو 1 326 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین صنم بانو 0 257 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان غم انگیز دفتر خاطرات صورتی صنم بانو 1 216 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
10 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۲۹-۰۹-۹۴, ۱۲:۵۸ ق.ظ)، نويد (۲۹-۰۹-۹۴, ۰۸:۰۰ ب.ظ)، آشوب (۰۴-۱۰-۹۴, ۰۲:۱۴ ق.ظ)، فاطمه27 (۰۳-۱۰-۹۴, ۰۱:۱۴ ب.ظ)، nza3380 (۰۶-۱۰-۹۴, ۱۱:۴۷ ب.ظ)، #*Ralya*# (۲۹-۰۹-۹۴, ۰۱:۲۰ ق.ظ)، barooni (۲۹-۰۹-۹۴, ۰۱:۱۷ ق.ظ)، شقایق سرخ (۲۹-۰۹-۹۴, ۰۸:۵۱ ب.ظ)، ӄoCholOo (۲۹-۰۹-۹۴, ۰۸:۴۵ ب.ظ)، sima59 (۲۱-۰۵-۹۵, ۱۱:۲۲ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان